تفاوت و شباهت سفالگری در زمان های گذشته و حال
سُفالگری ساختن ظروف با گل است و به ظرف ساخته شده از این طریق سفال میگویند. از مشهورترین سفالینهها میتوان به کوزه و پیاله سفالین اشاره کرد. پیش از رواج شیشه سفالینهها رایجترین مظروفات بشر بودند. مرغوبترین خاک در صنعت سفالگری خاک رس میباشد که به دلیل وجود مقادیر بالای آهن در آن، به رنگ سرخ است. سفالگری از نخستین صنایع بشر میباشد. خاستگاه آن را گر چه به درستی آشکار نیست ولی از روی یافتههای کهن سرزمین باستانی سومر میدانند و البته به تازگی کشف تمدن جیرفت تردیدهایی در مورد این نظریه ایجاد کرده است/تمدن معروف به کنار صندل که طبق آخرین کاوشها قدمت ان به شش هزار سال پیش میدانندولوحی که در جیرفت کشف شد برای مطالعه به آمریکا وفرانسه فرستاده شد که توسط استادان شیکاگو و پاریس رمزگشایی شد که نتایج نشان داد این منطقه ۳۰۰ سال از خط نوشتاری تمدن شوش قدیمی تر است. ظرفهای سفالی، شاید یکی از قدیمیترین ساختههای آدمی است.
انسانهای اولیه از آن زمان که به فکر ذخیرهٔ آب و غذا افتادند و به خاصیت چسبندگی و شکل گیری گل رس پی بردند ظرفهای سفالی را به شکلهای گوناگون ساختند.
با گذشت زمان و گسترش زندگی، سفالگری هم تکامل یافت. انسانهای آفریننده با دستهایشان بر ظرفهای گلی نقش و نگارهایی کشیدند و آنها را با رنگهای گوناگون آراستند. هم اینک در نقاطی از ایران از جمله در: مند گناباد، لالجین همدان، میبد یزد، شهرضای اصفهان، زنوز آذربایجان، کلپورگان سیستان و بلوچستان، جویبار مازندران و سیاهکل گیلان ظروف سفالین تهیه میشود
تولید وسایل و محصولات سفال و سرامیک در هر یک از نقاط نامبرده با اختلافی اندک در نوع مواد اولیه، رنگ و طرح تهیه میشود و به همین دلیل محصولات هر ناحیه به خوبی قابل تشخیص از فرآوردههای سایر نقاط است.
تفاوت نقوش سفال قشر اول و دوم با قشر چهارم
در قشر اول و دوم این طبقه هنوز ظروف سفالین با دست و بدون کمک چرخ کوزه گری ساخته می شود. از قشر چهارم به بعد چرخ کوزه گری مورد استفاده قرار می گیرد، و اثر چرخ روی ظرف نمایان است .
«در قشر اول و دوم این طبقه هنوز ظروف سفالین با دست و بدون کمک چرخ کوزه گری ساخته می شود. از قشر چهارم به بعد چرخ کوزه گری مورد استفاده قرار می گیرد، و اثر چرخ روی ظرف نمایان است . علاوه بر اشیاء قدیمی شکلهای جدید دیگری مانند آبخوری و ماست خوری و جام پایه دار کوچک وکوزه های شکم دار یا استوانه ای و ظروف شبیه به شکل حیوان پیدا می شود ( قشر 7 ب ) . در این قشرها فقط قسمت بالای ظرف از طرف خارج مزین به نقوش می گردد . روی بعضی ظرف ها چندین شکل با هم جمع شده است مانند ردیف پرندگان و درختی شیبه به مارپیچ که شاخه هایش بالای هم قرار گرفته و مارهایی که روی بدن خود ایستاده اند و مثلث های گوشه دار ، در میان این نقش ها شکل حیوان زیاد دیده می شود . مانند افعی و پرندگان و سگ و شیر و حیوانات شاخ دار و ببر و شتر . انسان هم در میان این نقوش دیده می شود.» (وادنبرگ ، 1379 ، ص 130) .
«در ابتدا از ساختمانهایی که این مردم تازه وارد در این محل برپا کرده اند اثری نیست ولی به هر حال ، دیگر مردگان را زیر خانه ها دفن نکرده اند بلکه برای آنها گورستانی در فاصله 150 متر از تپه اختصاص داده اند. در این گورستان که طبقه پنجم سیلک ، یا گورستان ( الف ) نامیده می شود ، مردگان را در گودال هایی که روی زمین کنده اند دفن کرده اند و آنها را به پهلو خوابانیده و کمی زانوهایشان را خم کرده اند و در اطراف سر آنها اشیاء متعدد به نقوش هندسی تمایل بیشتر نشان داده شده بود ولی اکنون نقش حیوان و انسان بیشتر مورد توجه است. سابقاً سعی می شد موضوع های نقاشی شده کمی شبیه به خود آنها در طبیعت باشد ولی اکنون علاقه زیاد به مصنوعی کردن و از شکل طبیعی خارج کردن آنها نشان داده می شود. مثلاً شاخ حیوان را بلند می کنند و تناسب آن را با بدن حیوان رعایت نمی کنند. حیوان را فقط با چند خط نشان میدهند و شاخ آن را خارج ازاندازه بزرگ نشان می دهند و از شکل شاخ برای تزئین ظروف حداکثر استفاده را می نمایند. به علاوه سعی می کنند موضوع های نقاشی شده را در چهارچوبی قرار دهند.
میان طبقه چهارم و طبقه سوم قشر ضخیم خاکستری رنگی مشاهده می گردد و تمدنی که در قشر چهارم کشف گردید و با تمدن طبقات پیشین بسیار متفاوت است .
در این طبقه لوحه های نیمه پیکتوگرافیک1 که در شوش خط پروتوایلامی 2 نامیده می شود پیدا کرده اند . وجود این سفال و این مهرها و این الواح پروتوایلامی ، نشان می دهد که طبقه چهارم سیلک بدون شک تحت تأثیر ایران جنوب غربی قرار گرفته است ( مقصود ناحیه شوش است ) .
پس از طبقه چهارم سیلک ، چنین به نظر می رسد که این محل در تمام مدت هزاره سوم و قسمت مهمی از هزاره دوم پیش از میلاد متروک مانده . در آخر این دوره فترت مردم جدیدی روی این تپه اقامت اختیار کردند.
قرار داده اند ولی در اطراف پاکمترشیئی قرا گرفتته است سفال این دوره بیشتر با چرخ کوزۀ گری ساخته شده و معمولا ً خاکستری یا مایل و گاهی قرمزاست . دراین سفال غالبا ً نقوشی بصورت معرق سفید رنگ ، یا نقوشی هندسی ساده که با کاردک بوجود آمده ، وبا نقوش برجسته ، دیده میشود . سفال هفت رنگ کمتر دیده میشود . ئرمیان این اشیاء روغن داغ کن های بزرگ و جامهای دسته دار با تزییناتی بشکل سرحیوان ، بصورت برجسته ، و جامهای پایه دار و ظروف سه پایه ، آبجوشکن ها و آبخوری ها و کوزه ها نیز وجود دارد . اشیاء فلزی هم دراین طبقه بدست آمده ، از قبیل بنز ، وگاهی آهن و خصوصا ً سلاح هایی مانند نیزه های دسته دار و پیکان و زوبین و دشنه و داس و گاهی جواهرات مانند سنجاق قفلی و گوشواره و دستبند و انگشتری و سینه ریز و چند گوشوارۀ طلا و دو عددد مهر استوانه ای . این گورستان شباهت زیاد به طبقۀ (IB) کیان دارد و از اواخر دوران برنز است .
در فاصله 250 متر از تپه جنوبی گورستانی است که آن را جزء طبقه ششم سیلک ، یا گورستان (b) بشمار آورده اند. در این گورستان طریقه به خاک سپردن مردگان با سایر نقاط متفاوت است . مثلاً در گورستان (a) در اطراف قبرها سنگ قرار نمی دادند ولی در گورستان (B) پس از اینکه مردگان را بخاک سپردند در اطراف قبر و روی آن تخته سنگ های بزرگ قرار می دادند یا خرپشته می ساختند و مرده را به صورت چمباتمه و از پهلو به طرف جنوبی و شمالی یا شرقی و غربی می خوابانیده اند.
در گورستاه (B) پهلوی مردگان اشیاء متعدد قرار می داده اند مانند جواهرات و سلاح ها و ابزار و آلات . سفال این قبرها ، گاهی بدون نقش ، به رنگ خاکستری زیبا، مایل به سیاه و یا قرمز صاف و گاهی بدون رنگ ، و گاهی هم مزین به نقوش بوده و در این صورت نقوش روی زمینه شیر و قهوه ای رنگ با نقش قرمز مانند رنگ شراب بوده است ( موضوع های مربوط به آفتاب یا اسب ها یا جنگجویان ) شکل این ظروف بسیار متنوع است ولی تمام آنها نوک دار است.» (وادنبرگ ، 1379 ، ص 131 ، 132 ، 133)
برچسب ها:
تحقیق تفاوت شباهت سفالگری امروزی گذشته