چکیده:
همه ما مي دانيم آن چه که اندازه گيري مي شود، انجام مي شود. با اين حال بسياري از سازمان هايي که مديريت دانش را دنبال مي کنند فرآيندي براي اندازه گيري دارايي هاي دانش سازماني و يا سرمايه ي فکري ندارند. گزارشگري مالي سنتي نمي تواند ارزش واقعي شرکت را محاسبه کند وتنها به اندازه گيري ترازنامه مالي کوتاه مدت و دارايي هاي ملموس اکتفا مي کند .
در حقيقت سرمايه فکري يک مدل جديد کاملي را براي مشاهده ارزش واقعي سازمان ها فراهم مي آورد وبا استفاده ازآن مي توان ارزش آتي شرکت را نيز محاسبه کرد . به دليل تمايل به سنجش ولحاظ کردن ارزش واقعي دارايي هاي نامشهود سرمايه فکري بيش از پيش نزد شرکت ها ، سهامداران (سرمايه گذاران) و ساير گروههاي ذينفع افزايش يافته است . در اين تحقيق کاربردي ، ابتدا براساس روش استوارت ارزش سرمايه هاي فکري شرکت هاي بورس اوراق بهادار تهران براي دوره زماني پنج ساله محاسبه، سپس در مرحله بعد ارتباط بين ارزش سرمايه فکري و عملکرد مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزيابي قرار گرفت. در تحقيق حاضر روش آماري استفاده شده به منظور تجزيه و تحليل داده ها روش مدل تحليل رگرسيون مي باشد .
يافته ها حاکي از رابطه مثبت معني دار بين سرمايه فکري وعملکرد مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران مي باشد. باتوجه به اين نتايج مي توان بهره گيري شرکت ها، سهامداران ، سرمايه گذاران و ساير گروه هاي ذينفع در استفاده از اين مدل رابراي کسب سود بالاتر در آينده قويا توصيه کرد.
توسعه اطلاعات در دهه هاي اخير موقعيت هاي جديدي را پيش روي افراد و سازمان ها قرار داده است. ازين رو تعاملات وارتباطات در گستره جهاني توسعه يافته و تعاريف جديدي در ابعاد گوناگون زندگي فردي و اجتماعي بروز نموده است. دراين ميان ، سازمان هاي کسب وکار بيشترين تاثير را از وضعيت جديد پذيرا شده و خواسته يا ناخواسته ، در مسير اين دگرگوني مداوم قرار گرفته ، متحول شده ، به انحلال وادغام ،يا پذيرش موقعيت هاي جديد روي آورده اند . متناسب با اين تغييرات موقعيتي، رويکردها و ادبيات جديدي چون : سازمان هاي يادگيرنده ، معماري سازمان ، سازمان مجازي و مهندسي مجدد و... بر بستر رهيافت اطلاعاتي پديدار شده است . رهيافتي که از کد ژنتيک تا ايزومرها ، از زبان شناسي تا کامپيوتر ، و از کارکرد مغز انسان تا مديريت سازمان هاي کسب و کار را ، تفسير مي کند .
سازمان هاي امروزين ، بيش از نمونه هاي قديمي آن ها با ديالکتيک مواجه اند : نياز به خود مختاري (استقلال) در مقابل نياز همزمان به ارتباطات (يکپارچگي) . پاسخ به اين ديالکتيک مستلزم ايجاد فرصت يادگيري براي افراد سازمان است . چرا که از يکسو سازمان ها به ساختارهايي نياز دارند تا خودمختاري و قابليت حل مشکلات محلي را توسعه بخشند ، و از سوي ديگر برا دگرگوني فرهنگي ، به بهبود ارتباطات و ساختار مشارکتي تمايل دارند . با گسترش ارتباطات و عدم نياز به جابجايي ، و تحت تاثير پيدايش سازمان مجازي تنها عنصري که در سازمان باقي مي ماند ، انسان ها يعني افراد سازمان ها هستند . پيداست که در چنين شرايطي براي تبديل سازمان ها به سازمان ياد گيرنده ، بايستي انسان ها تمايل به يادگيرندگي پيدا کنند . يادگيري در سازمان هاي جديد نيز به نوبه خود از رهيافت اطلاعاتي و از حلقه ي سايبرنتيکي فرد – سازمان – محيط – فرد ، پروي مي کند و از رفتار نوآورانه، اطلاعاتي و دانشي در محيط تاثير مي پذيرد . در واقع از يکسو ، توسعه ارتباطات و توليد انبوه اطلاعات و دانش و از سوي ديگر کاهش نيم عمر رشته هاي گوناگون دانش بشري ، موجب شده تا اطلاعات به عنوان مهم ترين منبع سازمان ها و به عنوان مزيت رقابتي تلقي شود . همسان با ساير منابع سازماني ، اين منبع مهم نيز نياز به مديريت داشته و مديريت آن در سايه فناوري محقق مي شود. توجه روزافزون به دانشو اهميت دانشگران سازمان به عنوان اصلي ترين سرمايه ي سازمان هاي دانشبر ، لزوم شناسايي و تشخيص دانش و اطلاعات ، و شکل گيري چارچوب هايي براي مديريت دانش را در سازمان ها ضروري نموده است .
بسياري از نظريه پردازان و پژوهش گران در توصيف ويژگي هاي فضاي اقتصادي جديد بر اين باورند که شکل اقتصاد ، صورتي جهاني و همه گير به خود گرفته و از دارايي ها ودرآمدهاي نامحسوس ، پيچيده ونامشهودي شکل يافته ، که به نحوي خاص به يکديگر و درهم تنيده شده اند. فرايندها و ابزاري که زمينه افزايش بهره وري و پيشرفت اقتصادي را فراهم مي آورند . براساس اين تعريف ، به وضوح روشن است که مديريت ، برنامه ريزي و نظارت بر شناسايي ، تخصيص و سنجش دارايي هاي نامشهود وسرمايه فکري بنگاه ها ، شاخصي مهم در تعيين توان رقابتي بنگاه ها براي بقا و رشد در اقتصاد جديد است . بررسي روندها و آمارهاي اقتصادي نيز بر صحت اين گفته اذعان دارند ، چنان که بررسي هاي انجام گرفته از پانصد شرکت در بين سال هاي 1982 تا 1992 ميلادي، نشان از رشد سهم ارزش دارايي هاي نامشهود از 38 درصد به 62 درصد در ميزان ارزش بازار دارد . توجه به اين موضوع در اواخر دهه ي نود ميلادي ، سرمايه گذاري بر توسعه ي دارايي هاي نامشهود شامل : تحقيق و توسعه ، فرآيندها ونرم افزار کسب وکار ، کسب علامت هاي تجاري ، آموزش پرسنل و...، را به رقمي معادل يک تريليون دلار – به تقريب برابر با کل سرمايه گذاري بخش توليد سرمايه هاي فيزيکي – رسانيده است . به اين منظور ، برآورد و سنجش ميزان تاثير سرمايه فکري در فرآيندهاي اقتصادي وضع موجود سازمان ، يکي از روش هاي شناخت نقاط ضعف و تعيين راهبردهاي لازم براي کمک به تصميم گيري مديران خواهد بود . از طرف ديگر با توجه به اينکه تعيين ميزان سرمايه مورد نياز ، به عنوان يکي از اجزاي اصلي فعاليت هاي توليدي ، از اهميت بسزايي برخوردار است ، مي توان دريافت که شناسايي سرمايه هاي فکري و نامشهود موجود سازمان، در شناخت فاصله تا وضع مطلوب و تعيين نيازهاي سرمايه اي و اتخاذ رويه هاي بهينه ، براي توسعه و رشد در آينده ي بنگاهها بسيار مهم و موثر خواهد بود .
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می کنیم.
چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.
2-1 بيان مسئله
با سير جوامع از عصر صنعتي به عصر اطلاعات اهميت سرمايه فکري[1] افزايش يافته است . اين اهميت را مي توان برخاسته از عواملي چون انقلاب فناوري اطلاعات , اهميت فزاينده دانش واقتصاد دانايي محور و تاثير ابداع وخلاقيت به عنوان عنصر تعيين کننده رقابت دانست.[2] در دوره صنعتي بهاي اموال ماشين آلات و تجهيزات و مواد خام به عنوان عناصر کارآمد واحد تجاري محسوب مي شدند، در حالي که در عصر اطلاعات استفاده کارا از سرمايه فکري است که موفقيت يا شکست واحد تجاري را تعيين مي کند . سرمايه فکري شامل آن بخش از کل سرمايه يا دارايي شرکت است که مبتني بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار مي رود .
در جوامع دانش محور کنوني بازده سرمايه هاي فکري به کار گرفته شده بسيار بيش تر از بازده سرمايه هاي مالي به کار گرفته شده اهميت يافته است . اين به آن معني است که در مقايسه با سرمايه هاي فکري، نقش و اهميت سرمايه هاي مالي در تعيين قابليت سود آوري پايدار کاهش چشمگيري يافته است .به دليل افزايش اهميت نسبي سرمايه هاي فکري (به عنوان مهم ترين بخش از سرمايه هاي کل شرکت) در سود آوري پايدار و مستمر وبلندمدت، اکثر شرکتها درپي يافتن جواب هايي مناسب براي اين سوال هستند :
از لحاظ آماري آيا رابطه معني داري ميان ميزان سرمايه هاي فکري و عملکرد مالي شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد ؟
و آيا استفاده از اين مدل مي تواند منجر به کسب سود خالص بالاتر براي شرکت ها شود؟ و آيا استفاده از مدل سرمايه ي فکري مي تواند به سهامداران و سرمايه گذاران جهت تصميم گيري هاي آينده مورد استفاده قرار گيرد؟
3-1 بيان ضرورت تحقيق
بسياري از پژوهشگران معتقدند که رشد ارزش شرکتها بيش از رشد ارزش دفتريشان مي باشد . در حقيقت گزارشگري مالي سنتي نمي تواند ارزش واقعي شرکت را ماسبه کند وفقط به اندازه گيري ترازنامه مالي کوتاه مدت و دارايي هاي ملموس اکتفا مي کند .
بنا بر ايده اندرسون سازمانها به چهار دسته از دلايل ممکن است سرمايه فکري خود را مورد سنجش قراردهند که عبارتند از :
1- بهبود مديريت داخلي
2- بهبود گزارش دهي به خارج از سازمان
3- مبادلات اين سرمايه
4- دلايل قانوني بهبود حسابداري
در اين ميان شکاف بين ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارائي هاي مشهود که در ارزش گذاري سهام ناشي از دارائي هاي نامشهود تلقي مي شود روز به روز بيشتر توجه سرمايه گذاران را به خود مي نمايد .
زماني که اين شکاف کوچک باشد بازگشت سرمايه از طريق درآمد سازمان يا دست کم دارايي هاي مشهود آن به شکل منطقي قابل پيش بيني خواهد بود . اما دارايي هايي به شکل دانش و نشان تجاري بسيار بيشتر در معرض تهديد قراردارند و تحقق انها دشوارتر است .
اگر چه ، روشهاي سنتي حسابداري به طور قابل ملاحظه اي به درک ارزش کسب و کار کمک ميکنند . با اين وجود در يک سازمان دانش محور که درآن داشن بخش بزرگي ارزش يک محصول و همچنين ثروت يک سازمان را تشکيل ميدهد . روشهاي سنتي حسابداري که مبتني بر داراييهاي ملموس و نيز اطلاعات مربوط به عمليات گذشته سازمان هستند . براي ارزش گذاري سرمايه فکري ، که بزرگترين و ارزشمندترين دارايي براي بسياري از سازمانها است ، ناکافي هستند . ديدگاه اندازه گيري سرمايه فکري بر چگونگي ايجاد مکانيزم هاي اندازه گيري جديد براي گزارشدهي متغيرهاي غير مالي يا کيفي سرمايه فکري در کنار داده هاي سنتي ، کمي ،يا مالي تمرکز دارد . در مقايسه با حسابداري مالي سنتي ، اندازه گيري سرمايه فکري موضوعات مهمي شامل سرمايه انساني ، رضايت مشتري و نواوري را در بر مي گيرد . بنابراين رويکرد سرمايه فکري براي سازمانهايي که مي خواهند از ارزش عملکردشان به خوبي آگاهي داشته باشند ، جامع تر است .
تفاوت هاي بين اين دو رويکرد معني دار هستند : درحاليکه حسابداري مالي به گذشته گرايش دارد ، اندازه گيري سرمايه فکري آينده نگر است . اندازه گيري سرمايه فکري واقعيتهاي نرم (کيفيت ها ) را در بر ميگيرد ، در حاليکه حسابداري مالي واقعيتهاي سخت ( کميت ها) را اندازه گيري مي کند . اندازه گيري سرمايه فکري بر ايجاد ارزش تمرکز دارد ، در حاليکه حسابداري مالي بازدهي عمليات گذشته و جريان نقدينگي را نعکس مي سازد . بتدريج مشخص شده که اندازه گيري مالي سنتي در هدايت تصميم گيري استراتژيک ناکافي است. که آن بايد با اندازه گيريي سرمايه فکري جايگيزين و يا تکميل شود . در اين صورت ، مديران بخوبي مي توانند از وضعيت موجود (نقاط قوت وضعف ) مديريت سرمايه فکري شان مطلع شوند . به طور مشخص ، اندازه گيري سرمايه فکري در تصديق توانايي سازمان براي تحقق اهداف استراتژيک ، نمايش تحقيق وتوسعه ، فراهم ساختن اطلاعات پشتيباني براي بهبود پروژه ها و تاييد اهميت برنامه ها ي تحصيلي وآموزشي شان مفيد است . اندازه گيري سرمايه فکري به عنوان يک روش مهم مديريت بازاريابي و کسب وکار استراتژيک نيز ، بيش از اينکه يک ابزار ارتباط با سهامداران يا سرمايه گذاران باشد ، به عنوان يک ابزار مديريت درون سازماني مفيد تر خواهد بود . بنابراين چون شناسايي سرمايه فکري يک مسئله استراتژيک کليدي است ، درنتيجه در وضعيت موجودش بايد بطور منظم به هيئت مديره گزارش داده شود . خلاصه اينکه ، اندازه گيري سرمايه فکري براي مديريت سرمايه فکري مهم است ؛ ومديريت مؤثر سرمايه فکري به اندازه گيري مؤثر آن بستگي دارد ، براساس گزارشات ارائه شده يک تعداد از شرکتها شروع به پيگيري ،ارزش گذاري و ايجاد ابزارهايي براي حمايت از سرمايه فکريشان کرده اند . بااين وجود ايد هنوز نيمي از مديران کسب وکارها براي کسب مزيت از اين دانش آمادگي ندارند ، يک بانک فکري سوئيسي در نتيجه مطالعاتشان درباره سرمايه فکري ، دريافت که به دليل فقدان اندازه گيري سرمايه فکري تنها 40 درصد از دانش موجود در يک سازمان در عمل مورد استفاده قرار مي گيرد
و...
فهرست مطالب :
چكيده:.. 1
مقدمه:.. 2
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه : 4
2-1 بيان مسئله 5
3-1 بيان ضرورت تحقيق. 6
4-1 چارچوب نظري تحقيق. 7
5-1 فرضيه اصلي تحقيق : 8
6-1 متغيرهاي مورد مطالعه 8
7-1 اهداف تحقيق. 9
8-1-تعريف واژه ها و اصطلاحات.. 9
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2- مقدمه 11
2-2 اقتصاد دانشي. 11
3-2 تعريف دانش.. 12
4-2 پديدار شناسي کسب و کار در اقتصاد دانش پايه 13
5-2 اشکال جديد منابع سازماني. 15
6-2 دارايي هاي نامشهود 16
7-2 تاريخچه ي سرمايه ي فکري. 20
8-2 اجزاء مدل سرمايه فکري. 25
9-2 تعاريف مختلف سرمايه ي فکري. 29
1-9-2-شاخص هاي اندازه گيري سرمايه فکري. 32
10-2 مدل هاي اندازه گيري سرمايه فکري. 38
11-2 مدل هاي توصيفي سرمايه ي فکري. 39
12-2 مدل هاي اندازه گيري سرمايه ي فکري و ارائه دهنده آن ها 40
1-12-2 مدل هاي مبتني بر سرمايه ي بازار. 40
2-12-2 مدل هاي مستقيم سرمايه ي فکري. 41
3-12-2 مدل هاي بازده دارايي ها 41
4-12-2 مدل هاي کارت امتيازي. 41
1-4-12-2 مدل مقايسه ي ارزش بازاري و ارزش دفتري (ام – بي – وي) 42
2-4-12-2 مدل کيوي توبين. 43
3-4-12-2 مدل عملکردي شرکت دانش پايه (نوکورپ) 44
4-4-12-2 مدل کارگزار فناوري ( تي – بي) 46
5-4-12-2 مدل سنجش ا رزش گذاري جامع (آي – وي – ام) 47
-4-12-2 مدل ا رزش افزوده اقتصادي ( اي – وي – اِي ) 48
7-4-12-2 شاخص سرمايه ي فکري. 49
-4-12-2 کارت امتيازي زنجيره ارزش 50
-4-12-2 کارت امتيازي متوازن. 50
10-4-12-2 رهياب سرمايه ي فکري اسکانديا 52
11-4-12-2 مدل ارزش نامشهود محاسبه شده (سي – آي – وي) 53
12-4-12-2 مدل شاخص ايجاد ارزش (وي – سي – آي) 54
13-4-12-2 مدل طبقه بندي سرمايه ي فکري. 56
13-2 طبقه بندي روش هاي اندازه گيري سرمايه فکري. 57
14-2 نقاط قوت و ضعف روش هاي اندازه گيري سرمايه فکري. 59
15-2 استاندارد حسابداري شماره 6 گزارش عملكرد مالي. 60
16-2 مفهوم سود از ديدگاه حسابداري. 68
17-2 مفهوم اقتصادي سود 68
18-2 تحقیقات داخلی و خارجی صورت گرفته 69
1-18-2 تحقيقات خارجي. 69
2-18-2 تحقيقات داخلي. 71
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3- مقدمه: 73
2-3روش تحقيق. 73
3-3 نوع روش تحقيق : 74
1-3-3 روش گرد آوري اطلاعات: 74
2-3-3 ابزار گرد آوري اطلاعات : 74
3-3-3 روش تجزيه و تحليل اطلاعات : 75
4-3 قلمرو مکاني و زماني و موضوعي. 75
5-3 مدل تحليلي تحقيق. 75
6-3 جامعه ونمونه آماري. 76
7-3 محدوديت هاي تحقيق. 77
8-3 روش گرد آوري اطلاعات و داده هاي تحقيق : 77
9-3 روش هاي آماري و تجزيه و تحليل داده ها : 77
10-3 همبستگي. 78
11-3 ضريب تعيين. 78
12-3 مدل رگرسيون تحقيق. 79
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داه ها
1-4- مقدمه: 81
2-4 بررسي نرمال بودن متغير پاسخ. 81
3-4 بررسي همبستگي بين سود خالص و ارزش دفتري. 83
4-4 بررسي رگرسيون بين سود خالص و ارزش دفتري. 84
5-4 رگرسيون و همبستگي به تفکيک سال. 85
6-4 بررسي رابطه ميان مقادير استاندارد شده در مقابل مقادير پيش بيني شده 89
7-4 بررسي نرمال بودن خطا 92
8-4 جداول نهایی از آزمون های همبستگی و رگرسیون. 93
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5-مقدمه: 95
2-5 خلاصه 95
3-5 بيان نتايج. 96
4-5 مقايسه نتايج تحقيق حاضر با نتايج تحقيقات قبلي انجام شده : 96
5-5 پيشنهادات : 98
1-5-5 پيشنهادت حاصل از تحقيق : 98
2-5-5 پيشنهادت جنبي : 98
3-5-5 پيشنهادات براي تحقيقات آينده 99
پیوستها
منابع و ماخذ
منابع فارسي: 110
منابع لاتین: 111
چکیده انگلیسی 112
فهرست جداول :
جدول 1-2 تاثير گذارترين تلاش ها در دهه هشتاد ميلادي پيرامون توسعه ي سرمايه ي فکري.
جدول 2-2 : تاثير گذار ترين تلاش ها در دهه نود ميلادي پيرامون توسعه ي سرمايه ي فکري. 22
جدول 3-2 تاثيرگذارترين تلاش ها در دهه ي حاضر پيرامون توسعه ي سرمايه ي فکري 24
جدول 4-2 تاثيرات ايجاد ارزش و از دست دادن ارزش.. 55
جدول 5-2 طبقه بندي روش هاي اندازه گيري سرمايه ي فکري 59
جدول 1-4- ضريب همبستگي پيرسون مابين دومتغير سرمايه فكري وسود خالص... 83
جدول 2-4-رگرسيون به صورت کلي (پنج ساله) 84
جدول 3-4 جدول رگرسيون مابين دو متغير سرمايه ي فکري و سود خالص پنج ساله 84
جدول 4-4 آزمون ضرايب جزئي رگرسيون ومقادير آماره VIF. 85
جدول 5- 4 آزمون ضرايب جزئي رگرسيون ومقادير آماره VIF سال 82. 86
جدول 6-4 همبستگي پيرسون به تفکيک سال از سال 82 تا 86. 93
جدول 7-4 رگرسيون به تفکيک سال از سال 82 تا 86. 93
برچسب ها:
دانلود پایان نامه پایان نامه حسابداری سرمایه فکری دانلود پایان نامه حسابداری کاربرد سرمایه فکری پایان نامه کاربرد سرمایه فکری ارزیابی عملکرد مالی پایان نامه حسابداری درمورد ارزیابی عملکرد مالی