امروزه در اكثر كشورهاي جهان آموزش از جايگاه خاصي برخوردار است و همه كشورهاي كم و بيش در صدد اجراي هر چه بيشتر، بهتر و مفيدتر آن ميباشند. بايد اين نكته را متذكر شد كه در حال حاضر بسياري از كشوهاي دنيا از روشهاي آموزشي سنتي بهره ميگيرند و پايبند اين نوع آموزش ميباشند. اما لازم به ذكر است كه شيوههاي آموزش سنتي داراي نارساييهايي به شرح ذيل ميباشند:
1- روشهاي آموزش سنتي دانشآموز را منفعل و وابسته بار ميآورد . او سرگذشت علم را ميخواند، نه خود علم را.
2- روشهاي آموزش سنتي منكر فراهم كردن فرصتهاي كافي براي درگير شدن با دادهها، نظريهپردازي ، امتحان فرضيهها و كاربرد روش علمي در عمل است.
3- در آموزش سنتي ، معلم در صدد است تا مفاهيم و مطالب آموختني را به فراگير، به روش كلامي يا نشان دادن و ارائه يك مطلب خواندني واضح و سرراست ، منتقل كند.
اما آموزش پيشرو و مواد آموزشي پيشرفته كه در كشورهاي توسعه يافته و در حال گسترش هستند به روشهاي انديشيدن و راه و رسم يادگيري خيلي بيش از مطالب آموختني توجه ميكنند.
مهارت در طبقهبندي يافتهها، دادهپردازي، نظريهپردازي و جستجوي راهي براي آزمودن و بازبيني نظريههاي ارائه شده ، حتي اگر همراه با فعاليت مستقيم آزمايشگاهي نباشد، از اهميت فراواني برخوردار است. هدف از اينگونه فرايندهاي شناختي ، تنها اين نيست كه آگاهيهاي درست را براي مصرف فراگيران بوجود آورند، بلكه هدف پرورش افرادي كاوشگر، تحليلگر و نوآور است.
عوامل مؤثر در آموزش را ميتوان به ترتيب زير نام برد :
الف : شاگرد
يكي از نكات مهم آموزشي، شناخت تواناييهاي فكري و ذهني شاگردان است. در اين مورد تلاش ميشود تا جايي كه امكان دارد قدرت فكري و ميزان معلومات يكايك آنان شناخته شود تا بتوان در حل مشكلات و مسائل آموزشي به گونهاي مؤثر اقدام كرد. لازمة چنين شناختي آن است كه :
اولاً احاطة كامل به مطالب و برنامههاي آموزشي وجود داشته باشد.
ثانياً مشكلات و مسائل آموزشي نيز از ديدگاه ايشان بررسي شود. در اين باره توجه به موارد زيرين ضروري است.
- همه آنها (به استثناي شماره محدودي) از لحاظ جسمي، فكري، و احساسي بالغ هستند.
- بسياري از آنها در يادگيري مطالب، هدف دارند و چنانچه برانگيخته شوند، اشتياق زيادي براي آموختن موضوعات تازه از خود نشان خواهند داد.
- علاقه خاصي در استفاده از آموختههاي خويش در عمل دارند. به عبارت ديگر ، هر آموزشي را از دو جنبه ارزيابي ميكنند :
1- ار لحاظ اطلاعات و دانشي كه به آنها عرضه ميشود.
2- از لحاظ منافعي كه ممكن است در كار آينده ايشان داشته باشد. به همين سبب است كه در بسياري از مواقع كنجكاوند تا بدانند كه تكاليف خود را «چگونه» و «چرا» بايستي انجام دهند.
در شناخت استاد باسواد و مسلط از همگان صلاحيت بيشتري دارند و به يك چنين معلمي احترام ميگذارند. همچنين است در شناسايي كساني كه از چنين امتيازاتي برخوردار نيستند.
با توجه به اينكه «انسانها به لحاظ روانشناختي با يكديگر متفاوتاند» بيترديد شاگردان نيز از لحاظ تواناييهاي جسمي ، عاطفي ، استعداد ، هوش ، ثبات رواني ، علاقه به تحصيل ، معلومات عمومي ، تجربيات و .... با همديگر فرق دارند. لذا وظيفه يك معلم موفق و دلسوز است كه چنين تفاوتهايي را بشناسد و از آنها در آموزش به نحوي مطلوب استفاده كند. در ضمن فراموش نكنيم كه با شيوههاي صحيح تدريس ، اكثريت دانشآموزان توانايي آموختن مطالب آموزشي را خواهند داشت.
توصيههايي در شيوههاي تدريس
رعايت پارهاي از مطالب در تدريس، تأثير آن را فزوني بخشيده و علاقة شاگردان را به موضوعات آموزشي بيشتر ميكند، لذا به استادان و مدرسين گرامي توصيه ميشود كه به موارد ياد شده زير توجه كافي مبذول بدارند.
يكي از مهمترين اصول تدريس، احاطة كامل معلم است به مطالب آموزشي، تا بتواند پاسخگوي همه سئوالات كلاس باشد. اما اگر معلم پاسخ سئوالي را به هر سببي ندانست، لازم نيست كه با داستانسرايي در مقام پردهپوشي به آن چه نميداند، برآيد. بلكه بايد صراحتاً بگويد كه پاسخ صحيح در جلسه آينده داده خواهد شد. سپس با مطالعه و با بررسي كافي، پاسخ صحيح سئوال را پيدا كرده و آن را در اولين جلسه كلاس مطرح سازد.
از بكاربردن كلمات و جملات زشت و تحقيرآميز در كلاس جداً خودداري كنيد. بيان الفاظ زشت و يا توهينآميز نه تنها در خور شخصيت معلم نيست كه كلاس را در حالت اختناق، واخوردگي و افسردگي قرار داده و باعث ميشود كه شاگردان فعالانه در آموزش شركت نكنند و از هر گونه اظهار نظري هم خودداري كنند.
در پاسخ به سئوالات و يا در مباحثات كلاس از جملات كنايهاي يا استهزايي استفاده نكنيد. يكي از زيانبخشترين نتايج چنين سخنان گوشهدار، آزردگي خاطر شاگردان خواهد بود، و واضح است كه انسان آزرده كه در يك حالت روحي انفعالي قرار دارد، هرگز آمادگي ذهني لازم را براي يادگيري نخواهد داشت.
با برخوردي دوستانه و محبتآميز نشان دهيد كه از تدريس در كلاس و تبادل افكار و اطلاعات با شاگردان خوشحال و خشنوديد در صورت مشاهده كمكاري در يك يا چند نفر از شاگردان آن را تعميم ندهيد و از تنبيه و يا تحقير گروهي خودداري كنيد.
كُندي شاگرد در فراگيري مطالب آموزشي ، شايد ناشي از نقص بيان و يا شيوه نادرست تدريس شما باشد. لذا مشاهده چنين پديدهاي نبايد موجبات عصبانيت معلم را فراهم كند، بلكه بايد ابتدا موضوع را ريشهيابي كند و سپس با كمال خونسردي در صدد رفع نقص برآيد.