اندیشه استفاده از تربیت بدنی به صورت حرکات اصلاحی برای از بین بردن عادات غلط طرز قرار گرفتن بدن و نیز رشد کلی سلامتی تا زمان جنگ جهانی اول ادامه داشت. سپس به دنبال پیشرفت موفقیت آمیز تکنیک های فیزیوتراپی برای بهبود افراد فلج و سربازان معلول و مجروح در جنگ، استفاده از تمرینات اصلاحی برای دانش آموزان مبتلا به معلولیت های جسمی مطرح شد. به زودی تعدادی از مدرسه های عالی برای دانشجویانی که قادر نبودند از برنامه های عادی تربیت بدنی استفاده کنند، کلاس های اصلاحی تأسیس کردند. بعد از آن استفاده از تربیت بدنی اصلاحی برای بهبود طرز قرار گرفتن بدن اهمیت خود را از دست داد و فقط معدودی از مدارس بر وجود کلاسهای تمرینات اصلاحی در برنامه های خود همچنان تأکید می نمودند. امروزه تربیت بدنی اصلاحی در مورد افرادی به کار می رود که، برای تغییر وضعیت قرار گرفتن بدن و آگاه ازحرکت های بدن به کمک نیاز دارند. و با انجام تمرینات و بکارگیری اصول صحیح و مدرن و پیشرفته ای نسبت به مداوا و درمان ناراحتیها و ناهنجاریهای وضعیتی آنان اقدام می نمایند.
علی رغم پیشرفتهای حاصله در توسعه و گسترش روشهای حرکت درمانی بخصوص حرکات اصلاحی، متأسفانه این روشها جایگاه مناسب و لازم خود را در جوامع امروزی پیدا نکرده و به طور کلی می توان ادعا کرد که هنوز برای بسیاری از اقشار جامعه و عدة کثیری از خانواده ها، ناهنجاریهای وضعیتی ناشناخته بوده و از کم و کیف آنها در فرزندانشان مطلع نمی باشند و با نقش حرکات اصلاحی در درمان و پیشگیری بروز آنها نیز هیچگونه آشنایی ندارند. در مواردی هم که بنا به تشخیص متخصین امر ناهنجاری یا ناراحتی در فرزندان و آشنایان چنین افرادی شناخته می شود، بیشتر مداوای این قبیل بیماران از روشهای فیزیوتراپی و امکانات محدود فیزیکی برای درمان استفاده می نمایند که البته در عین حال که مفید می باشد، اما باید اذعان داشت که به میزان تأثیر مثبت حرکات ویژه اصلاحی مؤثر و مفید نخواهد بود.
وضعیت مطلوب بدن
داشتن وضعیت بدنی طبیعی و مناسب یکی از نیازهای ضروری برای انسان می باشد. قامت صحیح بدنی در هر فرد، در وهله اول نشان دهندة سلامت و تندرستی اوست. چرا که اگر سیستم فیزیولوژیکی و آناتومیکی هر شخصی دارای آمادگی و رشد کامل باشد، مسلماً از نظر وضعیت ظاهری نیز در حالت مطلوبی قرار داشته و کیفیت درونی خود را در ظاهر نیز بروز خواهد داد.
در تعریف و توصی وضعیت مطلوب بدنی اظهارنظرهای متفاوت و مختلفی وجود دارد. که همه آنها سعی در تعیین موازین و چهارچوبهایی را برای یک وضعیت خوب و مناسب بدنی دارند. از آن جمله می توان به وضعیتی اشاره کرد که در آن بدن با مصرف کمترین انرژی و تولید خستگی کمتر به کار و فعالیت روزانه می پردازد. برخی معتقدند که آمادگی بدن برای انجام حرکات مختلف و داشتن آرامش جسمانی و روانی در طول شبانه روز نشانه وضعیت مطلوب بدنی در انسان است.
عده ای دیگر وضعیت مناسب بدنی را در عدم اختلال در عملکرد ارگان های داخلی بدن و هماهنگی آنها با یکدیگر و وجود شکل ظاهری خوب در استخوان بندی فرد می پندارند.
تعدادی نیز وضعیت خوب و ایده آل بدنی را در افراد مختلف و متناسب با ساختار فیزیکی و بیولوژیکی آنان متفاوت و ناهمسان دانسته و معتقدند که اصولاً وضعیت مطلوب بدنی یک صفت اختصاصی است و نمی توان فرم و مشخصات مشترک و معینی را برای همه مردم تعیین نموده و همه را با آن موازین یکسان ارزیابی کرد.
به طور کلی و برای اینکه لااقل بتوان افراد مختلف را در وضعیتهای مختلف بدنی مورد ارزیابی و بررسی اولیه قرار داد، شیوه ها و روشهای مختلفی بیان شده است و ابزار و وسایل متعددی نیز ابداع و تهیه گردیده است. امروزه، کارشناسان و دانشمندان با بهره گیری از اصول مهم بیومکانیکی و قوانین فیزیکی و فیزیولوژیکی و بررسی دقیق آناتومی بدن و مقایسه آن با وضعیتهای صحیح و سالم، می توانند تا حدود زیادی ناهنجاریهای بدن را شناسایی و معرفی نمایند. وجود ضعفها و ناهنجاریهای جسمانی که امروزه به دلیل ماشینی شدن زندگی در رشد و توسعه تمدن و رفاه، رو به افزایش می باشد سبب گردیده است که متخصصین امر نیز به تلاش و فعالیت بیشتری در جهت رشد و شکوفایی تکنیکها و روشهای درمانی مخصوص ناهنجاریهای بدنی بپردازند. وظیفة کارشناسان و صاحنظران حرکات اصلاحی این است که اقدامات و پیشگیری های لازم در این موارد را به عمل آورند، تا از بروز هرگونه ضعف و ناهنجاری در جسم که از یکسو باعث اختلال در رشد کودکان می شود و از طرف دیگر قابلیت های جسمانی را نقصان می بخشد، جلوگیری گردد. تا بدن سیر طبیعی رشد و سلامت خود را بازیابد.
اصولاً نوع هم سازگاری و تطبیق پذیری بین انسانها و محیط زیست آنها وجود دارد. ولی متأسفانه بعلت توسعه تمدن ماشینی اعضای بدن به تدریج دستخوش ضعف ها و اختلالات متعددی می گردد و در نتیجه کارآیی جسمانی، توان خود را از دست می دهد. مثلاً جاده های آسفالت شده و زمین های سفت و سخت شده شهرها، پاها را هنگام پیاده روی خسته و پوشیدن کفشهای نامناسب سبب ضعف عضلات پا می گردد. و یا ستون فقرات و ارگانهای داخلی بعلت کمی جنبش و حرکت در اثر زندگی شهری و اداری از یکسو رشد و تکامل طبیعی عضلات و لیگامنها را مختل کرده و بدن را دچار ضع و سستی می کند و از طرف دیگر ستون مهره ها حالت قائم بودن خود را از دست می دهند.
باید دانست که بین ضعف حالت نگهداری تن و ضعف ارگانهای داخلی، بویژه دستگاه تنفسی و کارآیی قلب وگردش خون رابه و همکاری مستقیمی وجود دارد. افرادی که به ضعف ها و ناهنجاریهای بالاتنه مبتلا هستند، غالباً شانه ها را به جلو آویزان کرده و عضلات پشت آنها کش می آید و برعکس عضلات تنفسی و بین دنده ای آنان کوتاه و حجم قفسه سینه تنگ می شود و این عمل باعث می گردد تا هنگام دم حجم تنفسی با مشکل روبرو شده و هوای کمتری وارد ششها گردد که این نوع افراد نهایتاً مجبور می شوند تا هنگام فعالیتهای بدنی عمل دم را سریع و کوتاه انجام دهند.
منظور از نگهداری تن حالتی است که بدن با انقباضات عضلات خود در نگهداری آن دخیل باشد. و در واقع وضعیت نگهداری بدن موقعی خوب و مناسب است که، تعادل و توازن بین نیروی کشش عضلات و نیروی سنگینی بدن برقرار شده باشد. چنانچه نیروی سنگینی بدن بر نیروی کشش عضلانی مسلط باشد، حالت نگهداری بدن دچار وقفه و سستی شده و به ناهنجاری و ضعفهای مختلف بدن منتهی می گردد و در نتیجه دستگاه حرکتی بدن کارآیی خود را از نظر قدرت و انعطاف پذیری عضلات، رباطها، استخوانها و تاندونها از دست می دهد.
باید توجه داشت که نگهداری تن و بدن، حالات و جنبه های مختلفی دارد و نگهداری بدن حتی در حالت ثابت و ایستا نیز دارای کار و فعالیت عضلانی ویژه ای است. زیرا در هر مرحله از نگهداری بدن به منظور ایجاد تعادل مناسب، بین نیروی کشش و انقباض عضلانی و فشار سنگینی بدن تعارضی دائمی برقرار است تا بدین طریق سنگینی بدن توسط عضلات رفع و خنثی گردند. حتی هنگامی که بدن انسان در حالت قائم است مفاصل بدن وضعیت نامتعادل و بی ثباتی دارند و هر چند که مرکز ثقل بدن در بالای محور عرضی قرار دارد اما با وجود این، وضع بدن طوری است که تمایل دارد با یکایک اعضای خود به طرف زمین سقوط نماید. ولی عضلات بدن به علت انقباض و انبساط دائمی خود مانع از این کار می گردند و سبب می شوند تعادل بدن حفظ گردیده و مرکز ثقل بدن بر روی سطح اتکاء هر دو پا انتقال یابد و بدین طریق تعادل در بدن ایجاد شود.
وضعیت نگهداری بدن به علت یکنواختی در کار عضلات باید گاهگاه تغییر یابد تا عضلات دچار خستگی نشوند. مثلاً چنانچه عضلات راست کننده پشت که سبب قائم نگهداشتن بدن و ستون فقرات می شوند، کار یکنواخت انجام دهندف به علت خستگی، توانایی آنها در نگهداری کاهش می یابد و در نتیجه، بدن به سمت جلو متمایل می گردد. و با ازدیاد انحنای ستون فقرات به جلو مرکز ثقل نیز به جلو تغییر مکان می دهد.
لیگامنتهای بدن نیز که مانند نوار و تسمه مفاصل بدن را محکم نگهداشته و نمی گذارند مفاصل و استخوانها بیش از اندازه جابجا گردند. در اثر فعالیت بدنی مناسب تقویت می شوند اما برعکس در اثر کمبود فعالیت و تحرک ضعیف و ناتوان می شوند. همانطوری که می دانیم، برای نگهداری وضعیت صحیح بدنی عضلات با سیستم عصی همکاری و هم آهنگی کامل داشته و این همکاری گاهی ارادی و زمانی غیرارادی است.