شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه - 118 صفحه

پیشگفتار:ستیزه های خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق می انجامد رفتاری است نابهنجار و غیر طبیعی، گاهی کسانی به چنین کاری دست می زنند که تصورش خیلی سخت است.به هم ریختن کانون خانواده به خصوص، بودن فرزندان، گناهی است نابخشودنی.ناسازگاری خطائی است فردی،ت...

دسته بندی: کتاب » روانشانسی و روانپزشکی

تعداد مشاهده: 913 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 118

حجم فایل:90 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 9,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • پیشگفتار:
    ستیزه های خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق می انجامد رفتاری است نابهنجار و غیر طبیعی، گاهی کسانی به چنین کاری دست می زنند که تصورش خیلی سخت است.
    به هم ریختن کانون خانواده به خصوص، بودن فرزندان، گناهی است نابخشودنی.ناسازگاری خطائی است فردی،تعرضی است که از جانب انسانی به انسان دیگر که با قدری گذشت دربسیاری از مواردقابل جبران است.
    طلاق امری است اجتماعی که صدمه و زیان آن به جامعه میرسد و عشق جوانان رابه تشکیل خانواده؟میکند،اعتماد اجتماعی و مخدوش و سعب میکند پس طلاق امری است ناموجه.
    چکیده:
    اثری که پیش روی شماست یکی از غامض ترین پدیده های عصر ما را بررسی می کند.
    پدیده طلاق راه حل رایج وقانونی عدم سازش زن وشوهر ، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی واختلال ارتباط پدر و مادر با فرزند می باشد.
    طلاق از دیدگاهی یک پدیده ارتباطی است ، بدینسان در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم وطبیعی است پیوند رابطه زناشویی نیز استثنا نیست. پیوند های ازدواج به زودی برقرار می شوند ، بزودی نیز قطع می گردند .
    پس توجه به طلاق نه تنها از دیدگاه فرد به عنوان انسان و فرزندانش مهم است ، بلکه از دیدگاه جامعه ، فرهنگ ، اقتصاد و حتی جمعیت نیز قابل بررسی است .
    موضوع این تحقیق بررسی علل و عوامل جامعه شناختی و روان شناختی طلاق ، اثرات سوء ، راههای پیشگیری و درمان طلاق می باشد . بطور کلی طلاق از 3 حیــــطه مورد بررسی قرار می گیرد .
    اول اینکه در به وجود آمدن طلاق چه عوامل مهمی نقش اساسی دارند . دوم اینـکه بروز طلاق چه اثرات سوء و مخربی از لحاظ روانی ، اجتماعی ، فرهنگی واقتـصادی بــجای میگذارد ونکته سوم اینکه برای پیشگیری ، درمان یاحد اقل ، کاهش آمار آن چه اقداماتی می توان انجام داد.


    مقدمه :
    درمتون مختلف دین مبین اسلام ذکر شده که زن ومرد برای یکدیگر آفریده شده اند پیوند آن ها که همانا ازدواج است دارای فواید مختلف جسمی، روحی، تکاملی،اجتماعی،دینی است.تابدان حد که در احادیث با نصف دین برابرشده است پس ازآنکه پیوند زن و مرد طبق آئین و قراردادی رسمی و عرضی برقرارمی شود،چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی محیطی و اجتماعی با یکدیگر زندگی کنند به ناچار باید طبق مقررات و ضوابطی ازهم جدا شوند و این حق رادارند که شاید دوباره تصمیم بگیرند تا جفت مناسب و درخور خویش بیابند.
    طلاق درزمره غم انگیزترین پدیده های اجتماعی است.طلاق همان طورکه بر جامعه آثار شومی برجای می گذارد،تعادل انسانها را نیز ناپایدار می سازد.
    مشاهده مشکلات موجود در ازدواج جوانان که منجر به طلاق می شود در
    جامعه ایرانی مرا به این اندیشه وا داشت که در مورد این
    موضوع تحقیق کنم .
    با مشاهده وضعیت فعلی جامعه در میا بیم که هنوز ملت ما علیرغم
    بسیاری از نواوری ها وتجددها هنوز در قرون گذشته طی طریق می کند .
    ما عموما به سنت ها و مذهب به یک دید نگاه می کنیم و حتی به سنت ها
    فرا تر از مذهب و دین می نگریم در حالی که باید بین این دو جدایی قائل شد .
    وقتی مذهب ما برای حل مشکلات ازدواج جوانان راه حل مناسبی ارائه
    می دهد که هم او را از نظر روانی آرام میکند و هم مشکلات جنسی جوانان
    را حل می کند ما هم بایــــــــد نگرشمان را به این امر مــهم هم با توجــه
    به سنت و دین و با توجه به سنت و دین و بــا توجه به دورانــی که
    درآن زندگــی می کنیم عوض کــنیم . پس باید بین سنت ها و مذهب تفکیک قائل شد .

    چرا تفکیک ؟
    به خاطر اینکه ما مسلمان هستیم و به این اصل معتقدیم که حقوق اسلامی ،

    قوانین اسلامی چون منبعث از فطرت است و همان قوانینی است که ساخت
    دست و اراده خالــــق قوانین طبیعت است .
    قوانین طبیعت کهنه نمی شود بنـابراین ارزشها در امر ازدواج
    کهنه نمی شود . اما سنت اجتماعــــــی زائیده نظام تولید ، نظام مصرف ،
    نظام فرهنگــــــی اجتماعــــــی است . این نظام وقتی دوره اش تغییر می کند
    تحول پیدا می کند عوض می شود کهنه می شود منفی می شود و یا مانع ترقی
    می گردد .




    برچسب ها: شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه
  • تدوین فرضیه پژوهش :
    1) به نظر می رسد بین میزان تحصیلات زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی دار
     وجود دارد.
    2) به نظرمی رسد بین پایگاه اجتماعی زوجین و درخواســـت طلاق رابطه مستقیـــم
    وجود دارد .
    3) به نظر می رسد بین برآورده نشدن انتظارات زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی
     داری وجود دارد .
    4) به نظر می رسد بین سن و میزان تفاوتهای سنی وطلاق رابطه وجود دارد .
    5) به نظر می رسد بین میزان شناخت زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی داری
     وجود دارد .
    6) به نظر می رسد بین عقاید زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی داری وجود دارد .
    7) به نظر می رسد بین شغل مرد و میزان رضایت یا عدم رضایت از همسر و درخواست طلاق رابطه معنی داری وجود دارد .
    8) به نظر می رسد بین نظر مثبت خانواده و دوستان و نسبت به طلاق و درخواست طلاق و درخواست طلاق رابطه معنی دار وجود دارد .
    9) به نظر می رسد بین اعتیاد مردان و درخواست طلاق از سوی زنان رابطه وجود
     دارد.
    اهداف پژوهش :
    از هدفهای مهم این پزوهش و تحقیق می توان موارد زیر را ذکر کرد :
    1) شناخت و بررسی علل و انگیزه های  طلاق درجامعه .
    2) بررسی و معرفی عواقب و اثرات سوء طلاق که در حقیقت نشان دهنده
     پیامد های نامطلوب این پدیده می باشد .
    3) پیشگیری از وقوع طلاق در جامعه به منظور پاکی و سالم داشتن محیط ، مردم ونسل .
    4) درمان طلاق با استفاده از روش های مناسب و سازنده و قطع ریشه ها ،
     انگیزه ها وعلل طلاق و در کل ایجاد زمینه برای دست اندرکاران ، مسئولان
     و مجریان و سازندگان جامعه که قادر شوند جامعه ای انسانی ، مبتنی بر طرز
     فکر مذهب یا مکتب و فلسفه ای پایه گذاری کنند و نسل موجود و آینده
     را از گزندها و عوارضی که در سر راه آنهاســـت دور و برکنار دارند .

    انگیزه و ضرورت تحقیق :
    اقدام به این پژوهش دلایل متعددی داشت . مثلا کنجکاوی طبیعی انسانی ،
     آگاهی از روندهای اجتماعی ، میل به آزمودن اعتبار نظرهای تثبیت شده و
    صاحب نفوذ در مورد مسائل مهم ، اشتیاق به داشتن چیزهای تازه
    در مواردی که هنوز ظاهرا خلاءهایی وجود دارد . آخرین دلیل ، 
    که البته کم اهمیت ترین نیست  آنکه گذشته شخص پژوهشگران نیز

    ممکن است در علایق و توجها تشان تاثیر بگذارد . همه این عوامل
     پیش زمینه پژوهش فعلی را تشکیل داده اند .
    طلاق و پیامد های آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود
     بطــوری که در سالهای اخیر طلاق به یک روند ووجه اجتماعی مهم زندگی
     خانوادگی بدل شده است و بیش از هرزمان ساده ترین و متداول ترین راه 
    حل یک ازدواج نا موفق گشته است .گسستن رابطه زناشویی و رها
    ساختن زندگی مشترک زن و مردی را که به هم پیوسته بودند به راههای
    گوناگون می کشاند هرچند امکان دارد چنین زن ومردی ، هر یک 
    خوشبختی نایافته یا از دست رفته را در کنارهمسری دیگر بیابد اما در بیشتر
    موارد کاراینگونه نیک فرجام نیست . مشکلتر از سرنوشت آن دو نابسامانی فرزندان اســـت که ناچارند به محبت یکی از پدر و مادر بسنده کنند ویا در زیر سایه نا پدری
    یا نا مادریروزگار بگذرانند .
    تمامی این مشکلات زاییده جوامع امروزی است . هر چند که اصل مشکل در گذشته نیز
    وجود داشته است . اما گاهی ازآن و ابعاد آن به اندازه حالا جدی و ضروری نبوده است .
    در گذشته بار سنت های اجتماعی چنان بود که بسیاری از ناسازگاری های زندگی زناشویی کمتر مجال ظهور می یافت و از سوی دیگر نا آشنایی مردم به حقوق خود سبب می شد که نابسامانی ها را حق دانسته و تحمل کنند . 

    در دنیای کنونی به هم ریختن بافت سنی جوامع ، دگرگونیهای اقتصادی و
     اجتماعی بی تردید در بالا بردن میزان طلاق موثربوده است . 
    که کشور ما نیز از این تحولات بی نصیب نمانده است . بنابراین با توجه به تفاسیر
     و دلایل فوق انجام چنین تحقیقی در مورد طلاق و ارائــــه پیشنهادات درمانـــی وپیشگیری برای آن ازطرف اینجانب به عنوان یک مددکاراجتماعی لازم وضروری به نــظرمی رســید.

    واژگان کلیدی پژوهش :
    خانواده : در مورد خانواده تعاریف متعددی در منابع مختلف مجود دارد که به دو نمونه آن اشاره می شود .
    " نهاد خانوادگی نظامی است که به تنظیم ، ثابت کردن و استاندارد کردن روابط
     جنسی وتولید مثل انسانی می پردازد . رایج ترین صورت آن اتحاد زن و مرد
    با فرزندان دردا خل یک خانوار است این نهاد یک سری نهاد های فرعی 
    مانند ازئواج ، نگهداری فرزندان وروابط خانوادگی را شامل می شود " .
    " خانواده واحد اساسی جامعه شامل دو نسل که با ازدواج  به هم پیوسته اند
     واز نظرعاطفی با یکدیگر متکی اند و عهده دار مسئولیت رشد ، ثبات و حفظ هستند " .


    ازدواج : ازدواج عبارت است از یک رابطه تائید شده اجتماعی بین دو بزرگسال میباشد .
    ازدواج نقشهای مشخصی برای زن و شوهر معین می کند که مستلزم تعهدات ،
     وظایف وحقوق دو جانبه است .
    طلاق : طلاق عبارت است از ازاله نکاح (رابطه نکاح) با اجرای صیغه مخصوص .
    درمان طلاق : اصول وروشهای درمانی برای زوجی که در فکر طلاق یا مواجه با
    عواقب آن هستند .

    تاریخچه :
    سابقه طلاق به 20 قرن می رسد مذاهب مختلف همانطور که در زمینه ازدواج
     و روابط زن مرد رهنمود ها و معیارهایی مقرر کرده اند به امکان قطع این
     رابطه و نحوه ی آن نیز پرداخته اند . اما فقط در چند دهه اخیر است که
     طلاق به عنوان یک مسئله جدی اجتماعی مطرح است . این از یک جهت نشان
     دهنده قدمت معضلات مناسب زن ومرد در قالب خانواده است و از جهت
     دیگر دلیلی است بر اینکه در گذشته خانواده از استحکام
    بیشتری برخوردار بوده و طلاق امری نادر و استثنایی بوده است و شرایط 
    در هم ریزیو انحلال خانواده فقط در عصر حاضر است که حاد شده است . 
    روند تاریخی پدیده طلاق نشانگر آن است که هر چند از نظام زمینداری به

    جامعه صنعتی وسرمایه داری نزدیک تر می شویم امکان و فراوانی طلاق 
    افزایش می یابد . محو تدریجی و بعضاّ ناگهانی نهادهای خاص جامعه فئودال ،
    خانواده پدر سالار و نیز شرایطی که نگهدار ارکان خانواده سنتی بوده است 
    و در کنار رشد تضاد ها و تقابلهای روز افزون اجتماعی باعث فروریختن
    سنت های کهن وجایگزینی ارزشهای اخلاقی واجتماعی تازه می گردد و
    مفاهیم سنتی زندگی خصوصی و خانوادگی را متحول کرده و به مبارزه می خواند .
    دورانی که مرد بر خانواده حاکمیت بلامنازع داشته باشد و زن همه چیز
    خود را در شوهر خلاصه کند و جهانش محدود به محیط خانوادگی باشد سپری میشود . 
    گرچه هنوز هستند زنانی که از طریق شوهر با محیط خارج خانواده مربوطند و به
     وسیله او و با چشم او به جهان می نگرند ، لیکن روند موجود نه زن را دیگر زن
    در حــال سـازگــاربـاقـی مـی گــذارد و نـه مـرد را آن مـوجـود بـلا منــازع وهمــه کــــاره  خانواده اش . جامه صنعتی از طریق رشد دادن فردیت ، وارد کردن زنان به فعالیت  تولیدی و اجتماعی خارج از خانه ،تقویت استقلال اقتصادی افراد وبه تبع
     آن کاهش بردباری آنان نسبت به یکدیگر، شناخت و تثبیت و افزایش حقوق
     زنان ف قانونی کردن حق طلاق ، شهرنشینی ، مهاجرت از روستا به شهر تحرک
    اجتماعی و اقتصادی وحلی بیشتر وگسترش تماسها و روابط اجتماعی ، 

    کاهش نفوذ مرد در خانواده و بسیاری از عوامل دیگر از این قبیل ، بر وضع
    نهاد خانواده تاثیر می گذارد . اما به هر صورت جامعه صنعتی  شکل قدیم خانواده 
    وروابط درون آن را تغییر داده و صورت جدیدی از خانواده پدید آورده است .
    ظهورخانواده جدید ناشی از تغییرات پدید آمده در شرایط اجتماعی در قرن اخیر است .
    از نتایجاین تحول می توان انتقال نقشهای اقتصادی ، حفاظتی ، آموزشی ، تفریحی
    از خانواده بهجامعه را نام برداین انتقال کارکرد های خانواده ، به شکل روزافزونی
    در حال تکامل است . تغییر نقش تولیدی و مصصرفی خانواده سنی و انتقال واگذاری 
    آن به نهاد های اجتماعی جدید زوال تدریجی خانواده سنتی را به دنبال دارد .
    اشتغال و ورود زنان در امور اجتماعی نیز مزید بر علت می شود و به جایگزینی خانـــواده جدید با خانواده سنتی کمک می کند .
    به هر حال اکنون خانواده جدید شکل حاکم و غالب خانواده است و خانواده سنتی
    در موقعیت مغلوب و دفاعی قرار دارد . شکل کنونی خانواده تک همسری شده
    ثمره تحول تاریخی طولانی نهاد خانواده رابطه زن و مرد است که اشکال
    گوناگونی از قبیل چند همسری ، چند شویی ، خانواده پدر سالاری گسترده و محدود و...
    را از سر گذرانده و  در بیشتر جوامع به عنوان عالی ترین قالب تنظیم روابط زن و مرد به رسـمـیــت شـنـاخـت هــشـده اســت .  اکـنـون دیـگر ، اشـکـال کـهـن ازدواج در بــیـشــتر جوامع متروک شده اند  شکل جدایی و متارکه زن و شوهر نیز پس از طی مسیری تاریخی و آزمونها و تجاربغیر قابل شمارش انسانی به صورت کنونی اش در آمده ودیدگاهی است که حتی محافظه  کارترین جوامع کاتولیکی طلاق را به عنوان
     یک حق اجتماعی پذیرفته اند که آخرین آن  سال1970 در ایتالیا بود که پس
     از کشمکش طولانی کلیسا ودولت صورت گرفت . در هر حال امروزه طلاق هر چند
     امری منفی طلقی می شود که باید حتی المقدور از  توسل به آن اجتناب شود .
    اما جامعه نسبت به آن بردباری و قبول بیشتری نشان می دهد و مبادرت به طلاق را
     یک گناه اخلاقی طلقی نمی کند چرا که در واقع در پاره ای موارد اقدامی صحیح 
    لازم  وحتی اخلاقی است و با اینکه کمتر پیش می آید که برخورد جامعه به استفاده
     از حق طلاق نظیر  برخورد آنبه استفاده از حق ازدواج باشد و معمولا طلاق
     نظیر مرگ احساس منفی و ازدواج نظیر تولد احساس مثبت می آفریند ، باید
    قضاوت درمورد آن با در نظر گرفتن  جوانب خاص هر مورد باشد .
    طلاق در دوره عربستان قبل از اسلام 
    مقارن طلوع اسلام مساله ی طلاق مثل سایر عادات و رسوم عصر خود دچار افراطی ترین حالات خود بود و آثار جاهلیت و بربریت کاملا در آنها آشکار و روح جاهلی در کیفیت آن متجلی بود.
    مردهای مطلق العنان این حق را به خود می دادند که به مجرد گفتن (تورها هستی) جدا شوند بدون اینکه شرایطی در آن نظر بگیرند.
    اصولا طلاق در دوران جاهلیت به معنی کوتاه آمدن مرد از انجام تعهد درمقابل همسر تلقی میشد به طوریکه هرموقع و تحت هر شرایطی به دلخواه و به بهانه های بی ارزش زن خود را طلاق میدادند . 

  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود، پروژه، مقاله، و....
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.
طراحی سایت: وبتینا