مروري بر پيشينه و تحولات حزب كارگران كرد تركيه Pkk

مروري بر پيشينه و تحولات حزب كارگران كرد تركيه (Pkk)منطقه اي كه محل زندگي و موطن كردهاست، از نظر جغرافيايي به طور عمده بين چهار كشور تركيه، عراق، ايران و سوريه تقسيم شده است. از نظر سيماي عمومي اين بخش از خاورميانه، مي توان گفت كه محل تقاطع رشته كوه ...

دسته بندی: علوم انسانی » علوم اجتماعی

تعداد مشاهده: 1010 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 82

حجم فایل:122 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 7,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • مروري بر پيشينه و تحولات حزب كارگران كرد تركيه (Pkk)
    منطقه اي كه محل زندگي و موطن كردهاست، از نظر جغرافيايي به طور عمده بين چهار كشور تركيه، عراق، ايران و سوريه تقسيم شده است. از نظر سيماي عمومي اين بخش از خاورميانه، مي توان گفت كه محل تقاطع رشته كوه هاي البرز- زاگرس، توروس و قفقاز و كوهستان هاي حواشي اين مناطق كردستان است. هر چند كه بيشترين كردها در عمق رشته كوه هاي زاگرس (در ايران) توروس (در آناتولي شرقي تركيه) زندگي مي كنند. البته مي توان بخش هايي از جمهوري هاي ارمنستان، آذربايجان، شمال استان خراسان و قسمت هايي از استان هاي گيلان و مازندران (ايران) و تعداد محدودي در افعانستان و پاكستان نام برد كه جمعيت هاي مهاجرنشين اجباري كردها از چند سده پيش در آنجا زندگي مي كنند و از جمعيت هاي اقليت كرد سالكن اروپا و آمريكا كه در چند دهة اخير مهاجرت كرده اند، نيز مي بايست نام برد.
    بنابراين مي توان چنين نتيجه گرفت كه موطن اصلي كردها در بخشي از خاورميانه قرار دارد كه تمدن هاي آريايي (ايراني) – سامي (عربي) و تركي در تلاقي با يكديگر قرار دارند و به علاوه هر چند دين عمدة كردها اسلام است، ولي مذاهب مختلف اسلامي از اهل تشيع و تسنن نيز در اين نقطه با يكديگر برخورد داشته اند. به نحوي كه مي توان گفت كردستان غربي و جنوبي ع مدتاً شيعه نشين و كردستان شمالي و مركزي و شرقي عمدتاً سني نشين هستند. در طي چهار قرن اخير اين اختلاط تمدن ها و مذاهب، كردستان را به كانون جوششي تبديل كرده كه تا به امروز ادامه داشته است.
    2- منابع سرزميني
    نكتة مهمي كه در وضعيت زندگي كردها تأثير گذاشته است، غني بودن منطقة كردستان از كاني هاي گوناگون (از جمله نفت و فلزات و.... )، همچنين منابع آبي و زمين هاي مستعد كشت (به ويژه در منطقه اي كه حول و حوش آن را بيابان و كم آبي احاطه كرده است)، مي باشد. اين مسأله خود باعث حضور بيگانگان در منطقه و تأثيرات سوء آن بر حيات سياسي كردستان بوده است.
    3- جمعيت
    جمعيت كردها طبق برآوردهاي 1990 ميلادي، در جدل شمارة يك آورده شده كه در آن پيش بيني رشد جمعيت كردها با ضريب سالانة 65/3 درصد، تا سال 2000 ميلادي محاسبه شده است. (لازم به يادآوري است آمار ذكر شده به طور تقريب برآورد شده است. بنابراين به صورت قطعي نمي توان به آن ها استناد كرد.)
    آمار جدول شمارة يك چنانچه به نسبت درصد جمعيت كردها به جمعيت كل كشورها محاسبه شود، به شكل جدول شمارة 2 درخواهد آمد. نكتة حائز اهميت آن است كه به ياد داشته باشيم، آمارهاي ارائه شده تحت هيچ عنواني نمي توانند دقيق باشند و ملي گرايان كرد همواره به رقم بيشتري نظر داشته اند. (مثلاً اوجالان در محاسبة اخير خود در ايتاليا، جمعيت كرد تركيه را بيش از 20 ميليون نفر ذكر كرده است.)
    ايران
    وضعيت كردها در ايران، در مقايسه با ساير كشورهاي منطقه، عمدتاً بهتر بوده است. به نحوي كه انتشار كتاب ها، روزنامه ها و ساير نشريات به زبان كردي مجاز بوده و همچنين ايران تنها كشوري در منطقه است كه بخشي از آن رسماً كردستان نام دارد. هر چند كه تنها حدود يك سو از آن را منطقة كردنشين تشكيل مي دهد. در سال هاي پاياني دهة 60 و ابتداي دهة 70 ميلادي، در طرح جديد تقسيمات كشوري ايران، استان پنجم يعني «كرمانشاهان» به استان هاي ايلام، لرستان، همدان، كردستان، كرمانشاهان تقسيم شد و نام تاريخي ناحيه «اردلان» به مركزيت سنندج به عمد ناديده گرفته شد و به جاي آن نام كردستان انتخاب گرديد. در حالي كه در عرف منطقه، نواحي كردنشين در ايران، از شمال به جنوب به نام هاي «مكري» (بخش كردنشين آذربايجان غربي)، «اردلان» (استان كردستان فعلي و بخشي از استان همدان)، «كرمانشاهان» (شامل استان هاي كرمانشاهان و ايلام فعلي)، در مجموع به نام كردستان خوانده مي شود كه نيمة شمالي كردستان سني نشين و نيمه جنوبي كردستان شيعه نشين را شامل بوده و در متون تاريخي تا «شهرزور» در شمال عراق، ادامه داشته است. موضوع ياد شده باعث گرديد كه تنها نام كردستان به بخش كوچكي از ناحية وسيع كردنشين ايران اطلاق گردد. البته بايد به ياد داشت كه رژيم شاه، پس از ختم شورش «قاضي محمد» (مسألة جمهوري كرد مهاباد) و پس از كودتاي 28 مرداد 1332، عمدتاً بابرقراري جو خفقان در سراسر كشور، مانع هرگونه فعاليت سياسي در كشور از جمله مناطق كردنشين گرديد. اين وضعيت تا پايان عمر نظام پادشاهي دركشور، ادامه يافت.
    با اينكه كردها، چهارمين جمعيت بزرگ قومي منطقة خاورميانه را تشكيل مي دهند، هميشه به عنوان منشأ مناقشات و بي ثباتي منطقه محسوب شده اند. مدت هاست كه هم دولت ها و هم تحليل گران تحولات سياسي، از اينكه مسأله كردها را به طور مستقل مورد بحث قرار دهند، ابا داشته اند و حاضر نبوده اند مشروعيت و منطقي بودن خواسته هاي كردها را از زاوية نگاه خودشان بررسي كنند. در عوض، از كردها به عنوان «يك اقليت ناآرام» ساكن در مرزهاي تركيه، عراق، سوريه، ايران قفقاز و جمهوري هاي آسياي مركزي نام برده مي شد. در حالي كه به طور منطقي ميتوان كردها را يك ملت سركوب شده دانست كه درون مرزهاي يك كردستان كه اكنون بخشي از خاك كشورهاي مذكور را در بر مي گيرد، تعداد قابل ملاحظه اي را تشكيل مي دهند.
    اين غفلت از عامل كردها، در تحولات سياسي خاورميانه، زماني رو به تغيير گذاشت كه جنگ ايران و عراق (88-1980) شروع شد و دو طرف مناقشه از كردهاي طرف ديگر مرز به عنوان ستون پنجم، در خصومت ديرينه شان سود جستند. اين امر، منجر به نوعي آشفتگي ديپلماتيك، برداشته شدن كنترل هاي مرزي و ظهور پيوندهاي منطقه اي جديدي شد كه به نيروهاي كرد اجازه مي داد به آساني در مرزهاي داخلي اين كشورها تردد كنند.
    به نظر مي رسيد كه «روح كرد» در چشم انداز تحولات خاورميانه، در حال ظهور است.
    در نتيجة جنگ،ة تركيه پذيراي 60 هزار آوارة كرد عراقي بود كه از انتقام جويي هاي صدام حسين گريخته بودند و اين امر به فرآيند بالا سرعت بخشيد. جنگ خليج فارس نيز، درست در همان راستا توجه مستقل به مسأله كردهاي عراق و تركيه را در دستور كار قرار داد و در نتيجة همين امر بود كه تورگوت اوزال رئيس جمهور فقيد تركيه نيز شيوة معتدل تري را نسبت به جمعيت سركوب شدة كرد كشورش در پيش گرفت.
    پس از جنگ، عمليات موسوم به «چكش تعادل» (Operation Provide Comfort) براي كردها كه زيرنظر ايالت متحده انجام مي شد، پاي قدرت هاي غربي و سازمان ملل را به معادله كردها كشاند و مسأله به يكباره بين المللي شد و با شكل گيري دولت خودمختار و تازه تأسيس كردها كشاند و مسأله به يكباره بين المللي شد و با شكل گيري دولت خودمختار و تازه تأسيس كردها در شمال عراق، مسأله به اوج خود رسيد. اين روند به نوبة خود سوريه و ايران را نيز وارد معركه كرد. اين دو كشور هيچ يك مايل نبودند دولت مستقل كرد را به رسميت بشناسند چرا كه چنين دولتي مي توانست چون مغناطيسي جمعيت كردهاي اين كشورها را به خود جذب كند و به علاوه اين دولت ممكن بود پلي باشد براي دولت هاي غربي (به ويژه آمريكا) تا در تحولات سياسي منطقه دخالت كنند. در نتيجه، عامل كردها به مرحله اي رسيد كه قابل چشم پوشي نبود، مگر به بهاي پذيرش خطر بي ثباتي دايمي در خاورميانه.
    تركيه
    تا همين اواخر، «آكادميست ها»، سياست خارجي تركيه را با كم ترين توجه به عامل كردها، مور تجزيه و تحليل قرار مي دادند. آنان در اين تحليل به طور تلويحي موضع رسمي دولت تركيه را منعكس مي كردند كه: تركيه هيچ جمعيت كرد ساكن در داخل مرزهايش ندارد (آنچه هست فقط ترك هاي كوه نشين اند) بنابراين مشكلي به نام مشكل كردها وجود ندارد. اين مقاله تصريح خواهد كرد كه بعد از به وجود آمدن «جمهوري تركيه» در 1923 عامل كردها جاي بزرگي را در سياست گذاري خارجي تركيه اشغال مي كرد ولي اكنون به مهم ترين عامل تأثيرگذار تبديل شده است.
    سال هاي اوليه
    «روبرت اولسون» در تحليل شورش كردهاي تركيه به رهبري شيخ سعيد در 1925 به نكاتي اشاره مي كند كه درك سنتي ناديده گرفتن كردها را به چالش فرا مي خواند. او توضيح مي دهد كه چگونه سركوب شورش كردها: 1- حل مسأله «موصل» بين عراق، بريتانيا و تركيه را تسريع كرد و دستيابي تركيه به نفت حوزة موصل را محدود ساخت. 2- ظرفيت تركيه براي چنگ يازيدن به اسلام را به عنوان يك ابزار سياسي در مواجهه با ديگر كشورهاي خاورميانه كاهش داد. 3- تركيه را مجبور كرد به ناسيوناليسم ترك متوسل شود و دولت سكولار تشكيل دهد. 4- و به ايجاد «پيمان دوستي» بين تركيه و ايران در 1926 و امضاي پيمان دفاعي مرزي اين دو كشور در 1932 كمك كند. اولسون يادآور شد كه : «نتيجة شورش آن شد كه تركيه از آن پس از دخالت در امور داخلي ديگر كشورها خودداري كند.» و شعار ترك ها چنين شد: «صلح در خانه و صلح در بيرون» (اولسون 1989 ص 151) سپس اولسون نتيجه مي گيرد كه: «شورش شيخ سعيد، تركيه را وادار كرد كه هرگونه اميد به داشتن يك سياست خارجي تهاجمي را از دست بدهد و به يك سياست مبتني بر عدم دخالت روي آورد».
    اولسون در جايي ديگر با تأكيد بر نقش عامل كردها در سياست خارجي تركيه، توضيح مي دهد كه: «اكثر عمليات نظامي كه توسط نيروهاي مسلح تركيه از اواسط دهة 1920 انجام شده بود، عليه كردها بوده است» (به جز كره و قبرس). و بر همين اساس او يك بار ديگر نتيجه مي گيرد كه: «مبارزه عليه ملي گرايي كرد كه در آن الگوهاي سياسي معيني به كارگرفته شد و از گرايش ها و قضاياي ملي گرايانه، ايدئولوژيك و روان شناسانه بهره گرفته شد، در حقيقت از 1925 آغاز شد و به مدت 50 سال عامل اساسي در تصميم گيري هاي خارجي تركيه محسوب مي شد».




    برچسب ها: مروري پيشينه تحولات حزب كارگران كرد تركيه Pkk
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود، پروژه، مقاله، و....
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.
طراحی سایت: وبتینا