پرسش اصلی پژوهش :
آیا ابعاد شخصیتی هگزاکو وکنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان نقش دارند؟
بیان مسئله:
یکی از اختلال های نسبتاٌ شایع روانی که در دهه های اخیر شیوع یافته وتعداد زیادی از افراد، به ویژه دختران جوان را تحت تاثیر قرار داده، اختلال های خوردن است.
اختلال های خوردن یکی از عوامل نگران کننده سلامت عمومی است که از دهه 1997میزان آن به سرعت روبه افزایش است . دو نوع ازعمده ترین اختلال های خوردن ، بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی می باشد که در چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکی امریکا (1997 ، DSM –IV) عمده ترین اختلال های خوردن شناخته شده اند [1].بی اشتهایی عصبی باترس شدید از افزایش وزن واختلال در درک تصویر بدن وپراشتهایی عصبی بانگرانی دائم درمورد شکل و وزن بدن، دوره های تکراری در پرخوری واستفاده از روش های جبرانی مانند پاکسازی ، محدودیت رژیمی، روزه داری یا تمرین های شدید ورزشی برا جلوگیری از افزایش وزن مشخص می شود.[ 2]. با این که اختلال های خوردن هم در مردان هم در زنان دیده می شود،براساس آمارهای موجود، احتمال ابتلای زنان 20-10 برابرمردان است.برای مثال در ایالات متحده شیوع بی اشتهایی عصبی،پراشتهایی عصبی واختلال های خوردن برای زنان به ترتیب9، 5/1، 5/3، درصد وبرای مردان 3، 5/0،و2درد برآورد شده است. سن شروع اختلال های خوردن اغلب دردوره های نوجوانی و اوایل جوانی بین سنین 12تا 25 سالگی وحدود 86 % افرادی که از اختلال های خوردن رنج می برند شروع آن رادر20 سالگی گزارش کرده اند[3 ].
برچسب ها:
نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو کنترل عواطف پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان