در دهه 1980 ميلادي تعـداد زيـادي از معمـاران و شهرسازان آمريكايي از فرسودگي و زوال مراكز شـهري و افزايش فزاينده جوامع محلـي كـه پراكنـده و متفـرق، وابسته به اتومبيل و داراي فاصله با مراكز شهري بودنـد اظهار نارضايتي كردند. در سالهاي پاياني دهه 1980 و ابتداي دهه 1990 اين نارضايتي منجر به ظهور جنبش نوشهرگرايي شد. نوشهرگرايي (كـه بـه طراحـي محـلات سـنتي و طراحي محلات نئو سنتي مشهور است) اصول برنامـه ريزي است كه محلات قابل زيست و قابل پيـاده روي در يك محيط مساعد پياده روي را به وجود مـيآورد. نوشهرگرايي واكنشي نسبت به پراكندگي شهري است و یک راه موثر براي مقابله با جوامع وابسته به اتومبيل است كه در آن هر سفري با ماشـين انجـام مـيشـود. نوشهر گرایی سعي ميكند با ايجـاد كـاربريهـاي مسکونی مختلط از آپارتمان گرفته تا خانـه هـاي تـك خانواره با هر سطح قیمتی ساكنيني با سطوح در آمدي مختلف داشته باشد و با توســعه فــشرده از سکونت گاه های حیاطی و محیط های طبيعـي حفاظـت کنند.