وجود زمينه مناسب براي تخريب سود ناشي از تضاد منافع و همچنين به علت پارهاي از محدوديتهاي ذاتي حسابداري از جمله : نارساييهاي موجود در فرآيند برآوردها و پيشبينيهاي آتي و امكان استفاده از روشهاي متعدد حسابداري توسط بنگاهها موجب شده است كه سود واقعي بنگاه از سود گزارش شده در صورت هاي مالي متفاوت باشد و از آنجايي كه سود از مهمترين معيارهاي ارزيابي عملكرد و تعيين كننده ارزش بنگاههاي اقتصادي تلقي ميگردد، موضوع كيفيت سود مورد توجه محققان و دستاندركاران حرفه حسابداري و مديريت سرمايهگذاري قرار گرفته است.
در مورد كيفيت سود اجماعي بر روي تعريف آن وجود ندارد. بلكه كيفيت سود مفهومي نسبي است كه به ارتباط آن با ديدگاهها و نگرشها بستگي دارد و اگر هيچ معيار قاطعي براي ارزيابي آن وجود ندارد، اما عوامل متعددي وجود دارند كه بايد در ارزيابي كيفيت سود مورد توجه قرار گيرند.