وابستگی به منابع شبكه در ساليان اخير بطرز چشمگيری افزايش يافته است . در دنيای امروز ، موفقيت يك سازمان با قابليت در دسترس بودن شبكه آن گره خورده است . بديهی است كه در چنين مواردی توان تحمل سازمان ها در زمان بروز يك مشكل در شبكه و انجام عادی فعاليت های روزمره بطرز محسوسی كاهش می يابد . همين موضوع باعث شده است كه اشكال زدائی شبكه به عنوان يكی از عناصر حياتی و تعيين كننده در اكثر سازمان ها مورد توجه جدی قرار بگيرد .
علاوه بر اين كه وابستگی به منابع شبكه رشد چشمگيری را داشته است ، اين صنعت بسرعت به سمت محيط های پيچيده نظير استفاده از چندين نوع رسانه انتقال داده ، چندين پروتكل و ضرورت ارتباط با شبكه های ناشناخته نيز حركت می كند . اين نوع شبكه های ناشناخته ممكن است يك شبكه گذرا متعلق به يك مركز ارائه دهنده سرويس های اينترنت ( ISP ) و يا يك شركت مخابراتی باشند كه شبكه های خصوصی را به يكديگر متصل می نمايند . همگرائی صوت و تصوير درون شبكه های داده نيز پيچيدگی بيشتری را به دنبال داشته است و اهميت اعتماد پذيری به شبكه را بيش از هر زمان ديگر مهم نموده است .
وجود محيط های شبكه ای پيچيده بدين معنی است كه مسائل مربوط به ارتباطات و حفط حداقل كارآئی در ارتباطات بين شبكه ای بشدت رشد و در برخی موارد يافتن منبع بروز مشكل سخت و اغفال كننده است .
علائم ، مسائل و راه حل ها
بروز اشكال در ارتباطات شبكه ای با آشكار شدن مجموعه ای از علائم و يا نشانه ها قابل شناسائی و تشخيص است . اين نوع علائم ممكن است عمومی ( عدم توانائی سرويس گيرندگان جهت ارتباط با يك سرويس دهنده خاص در شبكه ) و يا خيلی خاص ( عدم وجود مسيرها در يك جدول روتينگ ) باشند . پس از آشكار شدن علائم اوليه ، با استفاده از ابزارها و روش های خاص اشكال زدائی می توان عامل و يا عوامل تاثيرگذار در بروز مشكلات را شناسائی نمود .شناسائی نشانه های اوليه بروز يك مشكل يكی از مهمترين مراحل در فرآيند اشكال زدائی است ، چراكه با تشخيص درست می توان راه حلی مشتمل بر مجموعه ای از عمليات را پياده سازی نمود ( نظير تشخيص درست بيماری توسط پزشك و ارائه يك طرح درمان مناسب ) .
استفاده از يك زيرساخت علمی مناسب ، احتمال موفقيت در اشكال زدائی شبكه را بطرز كاملا" محسوسی افزايش می دهد . شناسائی علائم اوليه ، تعريف فرضيات ، تشخيص دقيق مشكل و پياده سازی يك راه حل مناسب از جمله عناصر كليدی در ايجاد يك زيرساخت علمی مناسب به منظور اشكال زدائی شبكه می باشند .
مدل حل مشكلات
اعتقاد و تبعيت از يك رويكرد سيستماتيك بهترين گزينه موجود به منظور اشكال زدائی است . استفاده از يك رويكرد غيرسيستماتيك صرفا" باعث از دست دادن منابع ارزشمندی همچون زمان و ساير منابع می گردد و در برخی موارد حتی می تواند باعث وخيم تر شدن اوضاع گردد .
برای اشكال زدائی شبكه در اولين مرحله می بايست پس از مشاهده و بررسی علائم اوليه اقدام به تعريف فرضيات نمود . در ادامه ، می بايست تمامی مسائلی كه دارای استعداد لازم جهت ايجاد فرضيات می باشند را شناسائی نمود . در نهايت و با استفاده از يك رويكرد كاملا" سيستماتيك می بايست هر عامل احتمالی تاثيرگذار در بروز مشكل بررسی تا در صورت عدم داشتن نقش موثر در بروز مشكل آن را از ليست فرضيات حذف نمود . در چنين مواردی همواره می بايست از فرضياتی كه دارای احتمال بيشتری می باشند كار را شروع و بتدريج به سمت فرضياتی با احتمال كمتر حركت نمود .
فرآيند زير نحوه حل مسائل را صرفنظر از نوع محيط عملياتی تشريح می نمايد :
•
مرحله اول : تعريف دقيق و شفاف مشكل ايجاد شده پس از آناليز وضعيت موجود . پس از بروز يك مشكل و آناليز وضعيت موجود ، می بايست مسئله را به صورت مجموعه ای از فرضيات تعريف نمود . پس از تهيه فرضيات كلی ، می بايست مشخص شود كه چه نوع مشكل و يا مورد احتمالی می تواند دارای سهمی در يك فرضيه داشته باشد . به عنوان نمونه ، در صورتی كه يك هاست نمی تواند به سرويس درخواستی سرويس گيرندگان پاسخ دهد ، عدم پيكربندی صحيح هاست ، وجود مشكل برای كارت اينترفيس شبكه و يا عدم پيكربندی مناسب روتر می تواند از جمله فرضيات موجود در رابطه با مشكل فوق باشند .
•
مرحله دوم : جمع آوری اطلاعاتی كه به ما در جهت ايزوله كردن مشكل ايجاد شده كمك می نمايد . در اين رابطه لازم است از كاربرانی كه مستقيما" با اين مشكل برخورد داشته اند ، مديران شبكه ، مديران و ساير عناصر كليدی در سازمان سوالات متعددی مطرح گردد . همچنين می بايست اقدام به جمع آوری اطلاعات از ساير منابع نظير برنامه آناليز پروتكل ها ، خروجی دستورات عيب يابی روتر و يا ساير نرم افزارهای مرتبط نمود .
•
مرحله سوم : بررسی مسائل احتمالی بر اساس حقايق جمع آوری شده . پس از جمع آوری اطلاعات مورد نياز و آناليز آنها می توان برخی از پتانسيل های بروز مشكل را ناديده گرفت و از ليست فرضيات حذف نمود . با توجه به داده جمع آوری شده ممكن است بتوان عوامل سخت افزاری در بروز مشكل را حذف و بر روی نرم افزار متمركز گرديد . فرآيند فوق می بايست بگونه ای باشد كه در هر مرحله و متناسب با داده جمع آوری شده بتوان تعداد پتانسيل های احتمالی بروز يك مشكل را محدود تا امكان تهيه يك طرح موثر به منظور اشكال زدائی فراهم گردد .
•
مرحله چهارم : آماده كردن يك طرح عمليات ( action plan ) بر اساس ساير پتانسيل های بروز مشكل موجود در ليست فرضيات. از مسائلی كه دارای احتمال بيشتری می باشند می بايست كار را شروع كرد . توجه داشته باشيد كه تغيير صرفا" يك متغير در هر لحظه و حل احتمالی مشكل ، ما را قادر می سازد كه در برخورد با يك مسئله مشابه بتوانيم از راه حل استفاده شده مجددا" استفاده نمائيم چراكه دقيقا" می دانيم چه عاملی بروز مشكل شده است و برای رفع آن چه كاری را انجام داده ايم . در صورتی كه در هر لحظه چندين متغير را تغيير دهيم و مشكل موجود برطرف گردد دقيقا" نمی توانيم متوجه شويم كه چه عاملی باعث بروز مشكل شده است تا بتوانيم به عنوان يك تجربه از آن در آينده استفاده نمائيم .
•
مرحله پنجم : پياده سازی طرح عمليات . بدين منظور لازم است كه هر مرحله موجود در طرح عمليات با دقت انجام و تاثير آن در حل مشكل بررسی گردد .
برچسب ها:
مبانی اشكال زدائی شبكه