چكيده
سيستمهاي اطلاعاتي عمدتاً از يك تناقض رنج ميبرند. محيطهاي عملياتي آنها با اصطلاحاتي مثل عامل، مسئوليت، اهداف و كار و منابع درك ميشود حال آنكه سيستمهاي اطلاعاتي خودش از يك سري ماژولهاي نرمافزاري، ساختارهاي داده و رابطها تشكيل شده است. اين مقاله يك روش ايجاد نرمافزار را بيان ميكند. كه اين ناهمگوني را با دخالت مفاهيمي مثل عامل و هدف به عنوان اصول پايه در مراحل طراحي و تحليل، از بين ميبرد. عملاً اين روش با Frameworkي بنام I*، يك Framework مدل كردن براي احتياجات اوليه،همراه است و نه تنها در تحليل اوليه بلكه در تمام مراحل توليد نرمافزار از آن بهره ميگيرد.
1-معرفي:
معمولاً محيطهاي عملياتي با اصطلاحاتي مثل عامل، مسئوليت، اهداف و كار و منابع درك ميشود در حاليكه سيستمهاي اطلاعاتي اجتماعي از ماژولهاي نرمافزاري، ساختارهاي داده و رابطها ميباشند. اين تناقض عاملي در جهت فقر كيفيت سيستمهاي اطلاعاتي است. همچنين موجب شكستهايي در سيستمهاي اطلاعاتي تجاري ميشود. هدف اين مقاله بيان يك متد توليد نرمافزار است كه روي مفاهيم Agent (عامل) و Goal (هدف) درك ميشود. اين قيد اين امكان را فراهم ميآورد كه اين مفاهيم را براي توضيح محيطهاي سازماني بكار ببريم.
Framework توليد نرمازار كه*(i)Tropos نام دارد و از دو واژة
Easily Changeable و Easily Adaptable ميآيد در مرحلة تحليل احتياجات اوليه بكار ميرود. روش ارائه شده از چهار قسمت براي توليد نرمافزار استفاده ميكند:
1-احتياجات اوليه : در ارتباط با درك مشكلات و احتياجات يك جايگاه سازماني ميباشد. خروجيهاي اين مرحله يك مدل سازمان يافته است كه شامل عاملهاي (Actor) مناسب و اهداف بين آنهاست.
2-احتياجات ثانويه : در اين مرحله سيستم در محيط عملياتيش، مورد تفسير قرار ميگيرد و همة احتياجات عملياتي و غير عملياتي سيستم در اين مرحله شناخته ميشود. (توابع مناسب + كيفيتهاي مناسب)
3-طراحي معماري : معماري سيستم در اصطلاح زير سيستمهايي كه با جريان داده و كنترل به هم ارتباط دارند، تعريف ميشود.
4-طراحي جزئي : يك اجزاء موجود در بخش معماري با جزئيات بيشتري تعريف ميشود (ورودياش، خروجياش، كنترلها و اطلاعات مناسب ديگر براي هر جزء)
2- مثال :
فروشگاه گل يك مغازه است كه انواع گلها را ميفروشد و انتقال ميدهد. مشتريهاي گل فروشي ميتوانند كاتالوگي كه محصولات موجود را نمايش ميدهد، براي سفارش دادن (از راه دور يا On-Site) بكار ببرند. كه اين كاتالوگ بطور منظم بروز ميشود. براي افزايش بازار جهاني فروشگاه گل تصميم به خردهفروشي از طريق اينترنت ميكند. با نصب چنين سيستمي، مشتري ميتواند محصولات مغازه را سفارش دهد (يا از طريق تلفن، يا از طريق اينترنت يا شخصاً).
نام سيستم اينترنتي Flower Alive است.
1-2: اهداف پروژه :
هدف اصلي سيستم جديد فراهم كردن اين امكان براي مشتري كه بتواند انواع مختلف گلها را ببيند و گلهاي مورد علاقه خود را بتواند سفارش دهد.
2-2: توضيحات :
اين سيستم طراحي ميشود تا هر مشتري بتواند بطور بالقوه از طريق دسترسي به اينترنت و يك Web Browser، به سيستم دسترسي داشته باشد. همچنين نيازي به ثبت نام و مراحل شناسايي، براي مشاهدة كاتالوگ نيست. (استفادة رايگان) حتي اگر مشتري چيزي نخرد هم سيستم او را به عنوان مشتري در نظر ميگيرد. مشتريان ميتوانند هم كاتالوگ را ببينند و هم ميتوانند يك گل خاصي را در پايگاه داده جستجو كنند. همچنين كاتالوگ گلها را به سه گروه تقسيم كرده تا مشتريان بتوانند انواع گلها را ببينند و با هم مقايسه كنند.
جزئيات هر گل شامل – نام، توضيح كوتاه، نام تجاري، سال معرفي گل، هزينه ميباشد كه توسط سيستم ارائه ميگردد (براي هر گل)، هنگامي كه يك مشتري تصميم ميگيرد يك گل را بخرد آن گل را به كارت خريد خود اضافه ميكند.
سيستم نيز بعد از چك كردن گلهاي خريده شده، اين امكان را براي مشتري فراهم ميآورد كه اطلاعاتش مثل نام و آدرس و كارت اعتباري و.. را از طريق تلفن يا اينترنت (توسط فرمهاي استاندارد) در اختيار فروشگاه( سيستم) قرار دهد.
3-احتياجات اوليه:
در طول تحليل احتياجات، مهندس احتياجات به تحليل و تسخير مقاصد و اهداف سرمايهگذاران (متقاضيان سيستم) ميپردازند. اين مقاصد، به عنوان اهدافي كه عاقبت به نيازهاي عملياتي و غير عملياتي منجر ميشود، توسط برخي اشكال تحليل Agent Oriented مدل ميشوند. در I*، احتياجات اوليه شامل Actorهاي اجتماعي است كه براي 1-دستيابي به اهدافشان (Goal) يا 2- كارهايي كه بايد انجام دهند (Task) يا 3-منابعي كه بايد بدست آورند (Resource) به هم متصلند.
در I*، دو مدل داريم:
1-مدل وابستگي استراتژيك : براي توضيح شبكة از ارتباطات بين Actorها.
2-مدل منطقي استراتژيك : براي توصيف و حمايت استدلالهايي كه در مورد ارتباطات هر Actor با ديگر Actorها بحث ميكند، بكار ميرود.
مدل وابستگي استراتژيك : يك گراف كه هر نودش يك Actor با نمايش مي دهد و لينگ بين دو Actor نشان ميدهد كه يك Actor براي ارضاء نيازهايش (اهدافش) به ديگري وابسته است. Actorي كه به ديگري وابسته است را Depender و ديگري را Dependee مينامند. ناحيه اطراف مركز وابستگي را Dependum مينامند. با وابستگي روي Actor ها، يك Actor ميتواند اهدافش را بدست آورد كه در غير اينصورت (عدم وابستگي) نميتوانست به تنهايي آنها را بدست آورد يا حداقل به راحتي قادر به كسب اين اهداف نبود و كيفيت نيز تحت تاثير قرار ميگرفت (بدتر ميشد) نكته شايان ذكر اينست كه يك Depender به علت وابسته بودن به Dependee آسيب پذير است. يعني اگر Dependee با شكست مواجه شود ، Depender نيز در رسيدن به اهدافش با مشكل روبرو ميشود.
شكل 1، آغاز تحليل احتياجات اوليه را نشان ميدهد. كه از دو Actor مناسب در فروشگاه گل تشكيل شده است.
دو Actor بنامهاي مشتري (Customer) و فروشگاه گل (Flower Shop) كه اهداف فروشگاه گل عبارتند از :
1-پردازش سفارشات مشتري
2-رضايت مشتري
3-افزايش بازار جهاني
چون 2 و 3 براحتي قابل تعريف نيستند آنها را در اصطلاح اهداف نرم ميناميم و در اشكال ابرقرار دارند.
بعد از اينكه سرمايهگذاران و اهداف آنها مشخص شدند يك تحليل Mean-End مشخص ميكند كه چگونه اين اهداف ميتوانند عملاً، از طريق شركت Actorي ديگري (كه هنوز ممكن است شناسايي نشده باشد)، بدست آيد.
تحليل Mean-End را براي هدف نرم افزاريش بازارجهاني، بكار ميبريم. (شكل 2) عمل محوري براي ارضاء اين هدف نرم، Run Shop است.
برچسب ها:
سیستم های اطلاعاتی Agent Oriented Information System