از جمله مباحث جالب ، مهم و پیچیده در روان شناسی موضوع شخصیت می باشد . از آنجا مهم است که از طریق شناخت شخصیت و تبیین آن می توان به صورت علمی رفتارهای انسان را توصیف و تبیین و به آنان کمک کرد از بسیاری رفتارهای ناسازگار ، کجروانه و اختلالات روانی پیشگیری و البته درمان کرد وهمچنین انسان را بیشتر شناخت و در واقع خود را بیشتر شناخت تا به فلسفه مهم شناخت خود ، سپس شناخت خدا و در نهایت سعادت و آرامش روحی که هدف آرمانی بشر است برسیم ، و از آنجا پیچیده است که با همه کاوشهای علمی و تجربی روان شناسان تاکنون علیرغم پیشرفت های فزاینده ، به جمع بندی کلی و تعریف جامعی از آن نرسیده و هرکسی به تناسب دیدگاهش به ماهیت انسان ، تناسب تربیت و طبیعت ، جبرگرایی و اراده آزاد ، تاثیر تجربیات و زندگی حال گذشته و آینده ، هدف نهایی انسان تعادل یا رشد و . . . نظریه ای در شخصیت ارائه داده که علیرغم جالب بودن و قابل تحسین بودن تلاش همه آنها ، اما نواقص و ابهامات زیادی به جهت تعریف دقیق و تبیین شخصیت دارند .
1-2-بیان مسئله:
شخصیت از واژه personality گرفته شده است که قسمت اول آن persona به معنای نقاب و ماسکی است که بازیگران قدیم به چهره خود می زدند و نقش فردی که آن ماسک بر چهره زده بود را بازی می کردند یعنی فارغ از شخصیت اصلی خود ، به ایفای نقش مربوط به ماسک و نقابی که به چهره می زدند ، می پرداختند . پرسونا قیافه ای است که آدمی با آن در جامعه ظاهر می شود . جامعه ، آداب و رسوم و سنت های اجتماع است که این قیافه را به فرد تحمیل می کند . پرسونا گاهی نمایشی است و شخصیت واقعی و خصوصی فرد در زیر این ماسک پنهان می ماند و رفتارهای ظاهری فرد جزء شخصیت واقعی و اصلی فرد نیستند و در زبان عامیانه به آن ریا و تظاهر می گویند و گاه شخصیت واقعی و درونی ، که بین ماسک چهره و حالات درونی و باطنی همخوانی وجود دارد . به تناسب میزان همخوانی بین این دو مؤلفه هر فرد دارای تیپ شخصیتی خاصی است و به میزانی از بهنجاری روانی- رفتاری و یا نابهنجاری برخوردار است و هر چه تاثیر اجتماع زیاد تر باشد ضخامت ماسک چهره هم بیشتر خواهد بود .
در شکل گیری شخصیت ابهامات و سؤالات فراوانی وجود دارد : شکل گیری ساختار شخصیت در چه سنینی پایه ریزی می شود ؟ چه عواملی در آن تاثیر گذار است ؟ ناکامی ها و مصائب در رفتار و شخصیت تاثیر منفی دارد یا مثبت ؟ آیا می توا ن تیپ های شخصیتی را برای انسان ها ترسیم کرد و بر مبنای آنها انسان را توصیف و طبقه بندی کرد یا شخصیت موضوع منحصر به فرد و بی همتایی است ؟ و ... سؤالات فراوان دیگری نیز در این مورد مطرح است که در اینجا به دنبال جواب آنها از دیدگاه مکتب اسلام هستیم .
مسئله در این پژوهش این است که آیا بین عوامل جمعیت شناختی با شخصیت در دانشجویان رابطه معنا داری وجود دارد؟.
1-3- اهمیت پژوهش:
تکنولوژی که زمینه راحتی انسان فراهم نموده اند ،گردیده است و این حاکی از عدم تناسب رشد علوم پزشکی و طبیعی در مقایسه با علوم انسانی است که به نظرمی رسد علوم انسانی ناپخته و رشد نیافته هستند . به علاوه دیدگاهها و تئوری های زیربنایی در روان شناسی شخصیت ، مبنای روشهای درمانی را شکل می دهند و طبیعی است تا شناخت دقیق و درست نباشد ، استفاده از راهکارهای درمانی به بیراهه رفتن است . از آنجایی که به زعم ما مکتب اسلام کاملترین و جامع ترین مکاتب دینی و جهانی است ، توجه به جهت گیری دیدگاه اسلام به این موضوع کلیدی و البته معماگونه که تا کنون هر روانشناس و دانشمندی فقط جنبه های جزئی از آن را حل کرده است ، می تواند چشم انداز دقیق و اثر بخشی را بوجود آورد .
1-4- هدف پژوهش:
هدف این پژوهش یافتن رابطه بین عوامل جمعیت شناختی با شخصیت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا می باشد.
1-5- سئوالات پژوهش:
1- آیا بین جنسیت و شخصیت در دانشجویان دانشگاه رابطه ای وجود دارد؟
2- آیا بین سواد پدر و مادر و شخصیت در دانشجویان دانشگاه رابطه ای وجود دارد؟
3- آیا بین محل زندگی و شخصیت در دانشجویان دانشگاه رابطه ای وجود دارد؟
1-6- متغیرها و تعاریف نظری و عملیاتی آنها
1-6-1- شخصیت
1-6-1-1- تعریف نظری: شخصیت مجموعه¬ای از ویژگی¬های پایدار و بی¬نظیر است که ممکن است در پاسخ به موقعیت¬های مختلف تغییر کند (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه¬ی سید محمدی، 1386).
1-6-1-2- تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از شخصیت نمراتی است که دانشجویان از پرسشنامه شخصیت نئو کسب می کنند.