كلمة ً تجزیه و تحلیل ً یكی از آن كلمات متداول است كه زیبا به نظر میآید، اما معانی گوناگونی دارد. شیوههای مختلف زیادی برای تجزیه و تحلیل ایمنی هوایی وجود دارد و تكنیكهای استاندارد بسیار كم برای این كار وجود دارند.
برای اهدافمان، ما قصد داریم كه ً تجزیه و تحلیل ً را به دو طریق متفاوت تعریف كنیم. اول، میخواهیم آن را به عنوان وسیلهای برای سازماندهی اطلاعات ارقای به منظفر اندازه گیری چیزی یا تعیین روشها بكار بریم. در مرحلة دوم، نگاهی به تكنیكهای تحلیلی خواهیم داشت كه برای حل مشكلات یا تحلیل علتها كاربرد دارند. بیایید با ارقام شروع كنیم.
نرخها : شما باید محاسبات نرخی ابتدایی و محدودیتهای آنها را بشناسید. شما جملههایی را شنیدهاید یا خواندهاید كه به این معنا هستند و ً نرخ سوانح سازمان xxx درسال قبل این چنین و آنچنان بود ً. پس چه چیزی ؟ این نرخ از كجا آمده است؟ چه معنی میدهد؟ چه سودی دارد؟ سؤالات بالا، سؤالات مفیدی هستند.
نرخ، شمار وقایعی است كه با در معرض آن وقایع قرار گرفتن، تقسیم شده است. تنها دلیل محاسبه یك نرخ آن است كه اختلافات آشكار را بدانیم. اگر این عرضه داشته ثابت بودند هیچ نیازی به محاسبة نرخ نبود. ما فقط میتوانستیم از شمار وقایعی كه رخ میدادند استفاده كنیم و همان هم كاملاً صحیح میبود. به بیانی سادهتر، تعداد سوانعی كه ما با آنها رو به رو هستیم، به وضوح با مقدار استفادة ما از هواپیما مرتبط است.
ص 162 - اگر ما به همان تعداد در ماه از هواپیما استفاده كنیم (یا سال) میتوانیم فقط از تعداد سوانحمان در تجزیه و تحلیل استفاده كنیم. علیرغم این، ما اینكار را انجام نمیدهیم. ساعات پروازی ما تغییر میكنند و میدانیم كه افزایش سوانح به معنای آن نیست كه اگر پروازهای ما افزایش یابند، تعداد سوانح هم زیاد شوند. برای حل این موضوع. در هر ساعت پروازی سوانح را محاسبه میكنیم.
فرض كنید كه سازمان ما در طول سال 4000 ساعت پرواز و یك سانحه داشته باشد. نرخ سانحه ما عبارت است از :
سانحه در هر ساعت پروازی
این رقم چیزی نیست كه بتوان به راحتی دربارة آن صحبت كرد، بنابراین آن را در یك ثابت ضرب میكنیم تا از شر ممیز راحت شویم. اگر آن را در 000/10 ضرب كنیم نرخی به میزان 2.5 سانحه در هر 10/000 ساعت پروازی به دست میآوریم. اگر از ثابت 000/001 كه استاندارد شركت ما است استفاده كنیم، نرخی به میزان 25 سانحه در هر 000/100 ساعت پروازی داریم. ذكر هر نكته در اینجا ضروری است. نرخ واقعی همواره یك عدد بسیار كوچك است، و عدد 000/100 فقط یك ثابت ریاضی است. این ثابت هیچ اهمیت بخصوصی ندارد.
برای ارائه ایدههایی از اینگونه ارقام به شما، در اینجا نرخ تقریبی سوانح هوایی در هر 000/100 ساعت، برای گونههای مختلف پروازی در ایالات متحده در سال 1990 وجود دارد.
مجموع سوانح پروازهای از پیش تعیین شدة خطوط هوایی 0.22
سوانح مرگبار پروازهای از پیش تعیین شدة خطوط هوایی 0.06
مجموع سوانح پروازهای دو طرفه خطوط هوایی 0.63
سوانح مرگبار پروازهای دوطرفة خطوط هوایی 0.09
مجموع سوانح تاكسی هوایی 3.28
سوانح مرگبار تاكسی هوایی 0.82
مجموع سوانح هوانوردی عمومی 7.01
سوانح مرگبار هوانوردی عمومی 1.39
در همة این موارد، روش بكار رفته در دة سال قبل كارآمد نیست. بدیهی است كه پروازهای زمانبندی شده و رفت و برگشتی (دوطرفه) باید به ازای هر 000/000/1 ساعت پروازی، نرخهای خود را محاسبه كنند. بقیة ما نیز می توانیم تا ملتی از همان 000/100 استفاده كنیم.
ص 163 – مشكلی كه در رابطه با این محاسبة نرخ وجود دارد این است كه فقط دو چیز را در نظر میگیرد : سوانح و ساعات پروازی. از نظر محاسبات ریاضی، به نظر میرسد كه هر ساعت پروازی. از نظر محاسبات ریاضی، به نظر میرسد كه هر ساعت پروازی اضافی، یك افزایش برابر در مقوله در ً معرض خطر قرار گرفتن ً دارد. این موضوع اهمیتی ندارد. ما میدانیم كه پرواز یك هواپیما برای 5 ساعت، پنج برابر خطرناكتر از 1 ساعت پرواز نیست – اما این همان چیزی است كه محاسبة نرخ میگوید. علاوه براین، محاسبات نشان میدهند كه باتوجه به آسیب پذیری در برابر خطرات، سوانح به طور یكسان توزیع میشوند. این مسئله ممكن است برای سوانح راهآهن صدق میكند ولی در مورد سوانح هوایی اینگونه نیست چیزی در حدود 65درصد سوانح ما هنگام Take off، appraoach وlaniling رخ میدهد. بقیه پرواز نسبتاً بیخطر است.
اگر ما از ساعات پروازی به عنوان ضمیمهای برای مقولة آسیب پذیری استفاده میكنیم، محاسبات همواره به گونة پرواز معطوف میشوند. كه با افزایش تعداد پروازها شمار ساعات پروازی هم افزایش مییابند. یعنی خطوط هوایی كه دارای جداول زمانی پروازها هستند كمترین نرخ و پروازهای عمومی بالاترین نرخ را خواهند داشت. تلاش برای مقایسه این دو مدل بر مبنای نرخ سوانح كارآمد نیست. در واقع، اگر شما تعریفی از گونة پروازی سازمانهای مختلف دارید، میتوانید آنها را با در نظر گرفتن نرخشان به ترتیب درست لیست بندی كنید، بدون اطلاع همیشگی از اینكه نرخها چه هستند. فقط پروازهایی را كه دارای مأموریتهای با مسیر طولانی هستند در قعر و آنهایی را كه برای مسافرتهای كوتاه هستند در صد جاگذاری كنید.
ص 164( فرض كنید كه ما عامل آسیب پذیری را تغییر دادهایم و نرخها را به لحاظ سورتی پرواز، مأموریتها و عزیمتها محاسبه میكنیم؟ آیا چیزی را تغییر میدهد؟مطمئن باشید ! حال این محاسبات بیشتر به مجموع ماموریتهای پردازی سازمان مربوط می شود.
مشكل اینجاست كه محاسبة نرخ تفاوتهای موجود در تجهیزات ، ماموریت یا محیط را در نظر نمی گیرد. به این دلیل اگر سازمانها تجهیزات یا محیط اجرایی و ماموریت متفاوتی دارند نمی توان برمبنای نرخ سوانح آنها را مورد مقایسه قرار داده سرویسهای نظامی بعضی اوقات می تواند اینكار را انجام دهند زیرا ممكن است واحدهای مختلفی داشته باشند كه با تجهیزات مشابه ماموریت مشابهی انجام بدهند.
گونه های مختلف پردازی را می توان تقسیم بندی كرد (عملیاتهای امداد رسانی با هلیكوپتر EMS برای مثال ) و مقایسه ای انجام داده با وجود این عموما ، محاسبة نرخ به عنوان یك وسیله مقایسه مفید نیست . برای چه كاری خوب است ؟ خوب ، می توان آن را برای مقایسة یك بخش با خودش به كاربرد.
برچسب ها:
تحلیل آماری مجموعه دوم مقالات