چكيده
اين مقاله از يک سو در مقام معنايابي و برگشايي مفاهيمي است که در عرصه سياست خارجي در سندچشم انداز بيست ساله، تصريح شده است و از سوي ديگر در پي ارائه راهبردي بهينه اي است که در روابط
بين المللي و محيط پيراموني ايران بتواند اهداف سند را در اين ميدان ناهموار و پر از سنگلاخ محقق سازد،به همين دليل با نگاهي که عمدتاً بر منافع ملي متمرکز بوده است استراتژيهايي نظير: توسعه محوري و
اقناع سازي، يافتن متحدين راهبردي، توجه به هنجارهاي رايج بي نالمللي، کابرد ادبيات ديپلماسي، اجتناب از رويکردهاي تقابلي، تعميق و توسعه همکاريهاي منطقه اي و بين المللي، اصلاح نگرشهاي بين المللي، تقويت چندجانبه گرايي و نظائر آن، جهت تعقيب مضامين و مزاياي سند چشم انداز تأکيد ورزيده است. هر چند بر اين باور است که جايگاه ممتماز اين سند بالادستي بويژه در عرصه سياست خارجي بسيار فراتر از مقاله فراروي است.
برچسب ها:
تعامل سازنده تعامل مؤثر روابط بین الملل سند چشم انداز همگرایی