شفته خاكي
آجر سفالي
خشك كردن خشت
آجر پزي
كوره هاي آجر پزي
آجر لعابي
سفيدك سولفاتي
سفيدك كلروري
سفيدك نيتراتي
پاك كردن سفيدك ديوار
سنگ هاي ساختگي : آجر،سراميك،نسوز و بتن
آجر واژه بابلي مي باشد و نام نخست خشت نوشته هايي بوده است كه بر آنها فرمان، منشور، قانون و جز اينها را مي نوشتند. سومري ها وبابليها، براي ساختن خشت،پس از فرونشستن سيلاب،گل خميري را از كنار رودخانه ها به دست مي آوردند.
پختن آجر بايد همزمان با پيدايش آتش، نخست در دشتهايي كه سنگ پيدا نمي شده اختراع شده باشد.نخستين بار از گل پخته ديواره ها و كف اجاقها، به آجر پزي پي بردند. پيشينه آجر پزي در خوزستان و ميانرودان (بين النهرين ) زودتر از جاهاي ديگر ايران زمين است، در هندوستان تا شش هزار سال پيش مي رسد.
در ايران در جاهايي كه سنگ نبود، پختن و مصرف كردن آجر از زمان باستان معمول شده. در دوران ساسانيان مصرف كردن آجر گسترش يافت. آجرهاي ساساني را نخست به گندگي 7 تا 8*44*44 سانتيمتر مي ساختند. كف دالان مسجد اصفهان با آجرهاي ساساني به روش نره فرش شده است. اين آجرها از زمان ساسانيان كه اينجا آتشكده بوده بجا مانده اند. آجرهاي بزرگ قدمگاه نيشابور هم از زمان ساسانيان بجا مانده اند زيرا آنجا آتشكده آذر برزين مهر بوده است.
ساختمانهاي بزرگ و زيباي آجري زيادي در ايران زمين باستان بجا مانده اند مانند : طاق كسري در ميانرودان، پلهاي دختر كه براي آناهيتا (ناپيلد = بي گناه = معصومه ) ايزد آب يا، بابك (با = بك + بك = بغ = ايزد ) ساخته شده اند، گنبد كاووس، مسجدهاي بزرگي (بيشتر مسجدهاي جامع) كه در زمان ساسانيان آتشكده بوده اند و نشانه هنر آجر كاري استادان ايراني هستند. شاهكار هنر آجركاري مسجد جامع اصفهان و گنبدكاووس زيباتر از ساختمانهاي آجري ديگر شد.
آجر سنگي است ساختگي و دگرگون كه از پختن خشت به دست مي آيد. خشت خاك نمناك يا گلي است كه به آن شكل داده شده باشد، گل مخلوط همگن و ورزديده خاك و آب است. خاك را با 15 تا 25% وزنش آب، در هم كرده ورز مي دهند تا تمام دانه هاي خاك نمناك شوند، يا به گرد خاك 7تا 8% وزنش نم مي زنند. گل با فشار كم و به خاك نمناك با فشار زياد شكل مي دهند. خاك آجر - زمين خرده سنگي در همي است از جسم جامد + آب + هوا. آب و هواي درون خاك آجر، جاي خالي آن است كه نمي شود بر آن بار گذاشت. جسم جامد خاك در هم شده اي است از مياندانه (ماسه 2 م م تا 60 ميكرن) + ريزدانه (لاي 60 ميكرن تا 2 ميكرن و خاك رس پولكي شكل نازك تر از 2 ميكرن)وخاك آجر داراي سنگ آهك، سولفات فلدسپات،جسم هاي آهن دار، رستني ها و جز اينها هم هست.
خاك رس
ماسه، از پوسيدن سنگهاي آذري، فلدسپاتشان خاك رس مي شود و كوارتز آنها خرد شده ماسه و لاي مي گردد. اين است كه در همه خاكها كم و بيش ماسه و لاي هست.
پاك ترين كوارتز، بلورهاي دركوهي است كه بي رنگ و سوگذران هستند. كوارتز منگنزدار Amethyst است با رنگ بنفش، عقيق،كوارتز غير بلوري مي باشد كه به رنگهاي سرخ، سياه (Onyx)،سبز پيدا مي شود. سنگ آتشزنه يا چخماق Opal هيدراكسيد سبليسم است.
ماسه استخوان بندي خشت است. اگر زياد باشد براي گل رس چسبيده جا نمي ماند و آجري كه با خشت پر ماسه پخته شود، ترد و پوك و كم تاب مي گردد. اگر دانه درشت سنگ سيليسي يا سيليكاتي درخشت بماند.چون با بالا رفتن درجه گرما حجمش زياد مي شود كه با جمع شدن خشت هنگام پختن هماهنگي ندارد، در آجر دوردانه هاي سنگ تركهاي مويي پيدا مي گردد. براي جلوگيري بايد خاك آجر را آسياب كرد و يا سنگهاي درشت را از خاك بيرون آورد.
در ايران در زماني كه خشت مالي با دست انجام مي گرفت براي بيرون آوردن دانه هاي سنگ از گل خشت در آن پول نقره مي ريختند تا خشت زدن براي پيدا كردن پول سنگهاي گل را هم از آن بيرون آورد.
سنگ آهك CaCo3 :
به اندازه كم و به شكل گرد به آجر آسيب نمي رساند و آچر را سفيد رنگ مي كند، اما زيادش در آجر كارگذار آور داشته، درجه گرماي خميري شدن خاك را پايين مي اورند و در گرماي كوره،خشت خميري و آجر جوش مي شود. اين است كه نبايد خاك خشت بيش از 30% وزنش گرد سنگ آهك داشته باشد. هرگاه دانه سنگ آهك درشت در خشت بماند، در كوره مي پزد و آهك زنده Cao مي شود و پس از مصرف شدن، آب ملات را مي مكد، مي شكفد، حجمش زياد مي شود و آجر را مي تركاند (آجر آلوك مي كند ) نبايد درخشت دانه درشت سنگ آهك بماند
فلدسپات :
در خاك آجر، كارگذار را مي كند و گرماي خميري شدن آجر را در كوره به 1100 تا 1150 درجه پايين مي اورد. از اين رو پختن سراميك با خاك فلدسپات دار ارزان مي شود.
سولفات ها :
سولفات منيزيم Mgso4 سولفات كاليم K2SO4 سولفات ناتريم Na2so4 و سنگ گچ 1H2O. CaSO 4 به شكل گرد و دانه درشت،در خاك آجركم و بيش پيدا مي شوند. سولفات ها اگر در آجر بمانند، هنگام آسياب كردن خاك به شكل گرد در مي آيند و پس از مصرف شدن آب مي مكند، رو مي زنند و نماي ساختمانهاي آجري سفيدك مي زند.
سنگ گچ، پس از پريدن آب شيميايي آن، در گرماي زيادكوره Cao و So3 مي شود، Cao كار آهك را مي كند و So3 مي پرد و يا در آجر مي ماند. آنچه در آجر بماند پس از نم كشيدن آجر به H2so4 تبديل شده و له آجر آسيب مي رساند.
آهن جسم هاي آهن دار مانند سولفور آهن Fes2 در كوره به اكسيد آهن و So3 تجزيه مي شوند. اگر AO3 با Cao، Mgo, k2o, Na2o تركيب سولفات بدهد. مانند سولفات ها كار مي كند.
اكسيد آهن در آجر كار گداز آور را مي كند. از اين رو در آجرهاي نسوز اكسيد آهن بايد خيلي كم باشد و از يك در صد وزن خاك نسوز بيشتر نشود. اگر Fe2o3 در خاك به 5% وزن آن برسد، رنگ آجر سرخ مي شود و درجه آب شدن آن پايين مي آيد. اين جور خاك در ساختن تنپوشه ممتاز كه نم نمي كشد و آب پس نمي دهد مصرف مي شود. در گرماي كم كوره، آجر نيم پز مي شود و آهن آن Feo مي گردد كه رنگش كبود چرك است.