مامورين مالياتي
افرادي كه وظيفه آنها رسيدگي به دفاتر و اسناد در آمدهاي اشخاص مشمول مي باشد جهت اخذ ماليات از اينگونه افراد .
معافيت ماليتي :
مقاديري از در آمد كه طي مصوبه هاي قوانين مالياتي در ميزان پرداختهاي مالياتي /كسر گرديده و مشمول ماليات نمي باشند را معافيت مالياتي گويند .
گريز از ماليات :
حساب سازي براي كمتر از واقع نشان دادن در آمد مشمول ماليات .
نرخ ماليات :
مقدار (نرخ) مالياتي كه بر پايه سود مشمول ماليات قابل پرداخت است.
سال مالياتي :
دوره ي زماني كه توسط اظهار نامه مالياتي پوشش داده مي شود اين سال به دو صورت مي باشد يا بر اساس سال شمسي كه از ابتداي فروردين شروع مي شود و يا از شروع يك دوره مالي شركت كه آن را سال مالي مي نامند و مي توان از هر تاريخي شروع شود.
اظهار نامه مالياتي :
فرمهاي خاصي است كه بر طبق مقررات از طرف وزارت امور اقتصادي و داراي تهيه و در اختيار موديان مالياتي قرار مي گيرد.
صاحبان درآمد ملكف اند مشخصات خود نشاني محل كسب و سكونت وبا مبلغ تحصيل درآمد و نيز اطلاعاتي را در باره فعاليت درآمد و حسب مورد حساب دارائي و سود و زيان در فرم اظهار نامه پيش بيني گردد در آن منعكس و ظرف مدت تعيين شده به حوزه مالياتي مربوط تسليم نمايد. .
موديان يا ماليات دهندگان :
واشخاص اعم از حقيقي يا حقوقي كه مشمول ماليات و ملزم به پرداخت ماليات و تسليم اظهار نامه در موعد معين به اداره امور مالياتي مي باشند.
1- سابقه و پيشينه ماليات دهي :
در مورد تاريخچه موضوع ماليات به شروع تاريخ بشر همراه بوده و همراه با تشكيل تمدنهاي بشري به اشكال مختلف وجود داشته است از جمله مدارك تاريخي كه مطالبي را از ماليات درج كرده اند مي توان به آثار مورخان يوناني و برخي كتيبه هاي سنگي به خط ميخي و پارس اشاره كرد كتيبه بزرگ بيستون كتيبه داريوش اول در نقش رستم و كتيبه خشايار شاه و واژه به كار رفته در اين كتيبه «daji » كه بسيار به تلفظ كلمه باج در فارسي نوين است.
اخذ ماليات در ايران سابقه كهن وديرينه دارد براي اولين بار زمان /مرهويان حدود 5000 سال پيش ماليات بر قرار مي گردد.
2- تاريخچه اصلاحات مالياتي :
اولين قانون ماليات در ايران تحت عنوان قانون ماليات بر شركتها و تجارت در 12/1/1309 به تصويب رسيد و درآمد ويژه شركتها و بازرگانان و مشاغل آزاد و حقوق بگيران را مشمول ماليات قرار داده است درآمد مستقلات تابع قانون مستقلات مصوب سال 1294 بوده كه به موجب آن از مستقلات اعم از اينكه به اجاره واگذار شده ويا مورد استفاده شخصي مالك بوده ماليات وصول مي شده است.
دومين قانون ماليات در آبان ماه 1312 به تصويب رسيد و از اول سال 1313 اجرا شد كه از قانون 1309 كاملتر بود. ولي مانند قانون مزبور شامل درآمد مستقلات ودرآمداملاك مزروعي كه تابع مقررات جداگانه بودند نمي شد.
سومين قانون ماليات مصوب 19 آبان 1322 است كه توسط دكتر ميليسپو تنظيم و به مجلس شوراي ملي پيشنهاد گرديد.
چهارمين قانون ماليات قانون مصوب تير ماه 1328 است كه تا مرداد ماه 1334 مورد اجرا بود اين قانون در سال 1328 به تصويب كميسيون دارايي مجلس شوراي ملي رسيده بود. كه بعدا در سال 1331 به موجب قانون اختيارات نخست وزير وقت اصلاحاتي در قانون به عمل آمد.
سپس قاون ماليات بر درآمد مصوب 1334 و قانون ماليات بر درآمد مصوب فروردين 1335 و بهمن 1336 و اسفند 1338 و خرداد 1339 به تصويب رسيد.
بعد از انقلاب در تاريخ 3/12/1366 قانون جديد مالياتها به تصويب مجلس شوراي استلامي رسيد و از ابتاي سال 1368 به اجراگذارده شد.
آنچه مسلم است كه از دير باز تا كنون قانون مالياتي متعددي در ايران به تصويب مجلس قانون گذاري وقت رسيده است ولي به نظر مي رسيد با توجه به اوضاع و احوال اقتصادي كشور نياز به اصلاحات بيشتري مي باشد . بالاخره كار بازنگري قانون مالياتهاي مصوب اسفند ماه 1366 بوسيله متصديان امور انجام شد و نهايتا اصلاحيهاي در تاريخ 27/11/1380 به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد.
ادبيات ماليات و ماليات دهي :
الف : فرهنگ مالياتي :
فرهنگ مالياتي در بين مردم جامعه شايد جاي زيادي را در فكر آنها اشغال كرده اند ولي واقعا درك صحيحي از فرهنگ مالياتي و ماليات دهي حاصل نشده و علي رغم سخناني كه در سمينارهاي رسانه هاي گروهي بحث مي شود اما اين فرهنگ به طور عميق و ژرف ريشه يابي نمي شود در اين برهه از زمان كسي نيست كه به اين اصطلاحها معنايي كاربردي ببخشد زيرا اگر پاي حرف بيفتد همه اين كلمه ها را به خوبي تفسير مي كنند و شايد عده اي از معني كردن آن نيز طفره روزه بگويند كه در قبال اين همه مخارج .براي مردم ودر آمد دولت ماليات جايي براي خود نمايي ندارد.
ب – عدالت مالياتي :
يكي از اصول اساسي در وضع مالياتها اصل تساوي افراد در مقابل ماليات عدالت مالياتي مي باشد .مي باشد اين اصل در قانون اساسي ايران به ترتيب زير تصريح گرديده است.
(( اصل سابقه تاريخي قانون اساسي – در مورد ماليات هيچ تفاوت و امتيازي فيمابين افراد ملت گزارده نخواهد شد.1
در سابق اين اصل وجود نداشت بلكه ماليات فقط از طبقات ضعيف و زحمتكش وصول مي شده.
و اشخاص منتقد و با عنوان از پرداخت ماليات معاف بوده اند وحتي پرداخت ماليات يك نوع تحقير و توهين به شمار مي رفته است بايد دانست كه منظور از تساوي افراد در مقابل ماليات فقط يك تساوي عددي نيست كه همه به يك ميزان بايد يك تناسب ماليات بپردازند بلكه منظور از آن تساوي از لحاظ فداكاري است يعني متناسب بودن ماليات بالقوه پرداخت ماليات و در اينجاست كه مسائل اقتصادي – اجتماعي – اخلاقي – در بحث ماليات دهي مطرح مي شود.
ج : علل نپرداختن ماليات :
به راستي چرا مردم به طيب خاطر ماليات خود را نمي پردازند ؟
عوامل متعددي در اين امر دخيل اند كه درزير به چند علت آن مي پردازيم
1- برخي عقيده دارند كه چون بعد از حكومت علي (ع)همه حكومتها حكومت ظلم وجود بوده و پرداخت ماليات كمك به تحكيم آن حكومتها تلقي نمي شده و مراج عظام و علما اين مردم را از دادن ماليات منع كردند.
2- برخي معتقدند كه علت فرار ماليات را بايد در عدم شناخت اهميت و ضرورت ماليات و نقش آن در اقتصاد جستجو كرد .
به گفته علي (ع) مردم دشمن چيزي هستند كه به آن جهل دارند .
3- عده اي مي گويند چون هنوز مكانيزمهاي درستي در اقتصاد كشور تعبيه نشده تا امكان رديابي و شناسايي درآمدهاي واقعي مردم ممكن باشد پس كتمان و فرار از ماليات دهي به راحتي براي صاحبان درآمد ميسر است.
4- تقابل و عدم تفاهم بين موديان و مامورين تشخيص مالياتي را علت اساسي فرار از ماليات مي دانند چون موديان اعتتقاد دارند كه اگر هم درآمد واقعي خود را به اداره امور مالياتي تسليم كنند مامورين قبول نمي كنند و به همين دليل آنان اصل را به عدم صحت اين اظهارات خواهند گذاشت پس دفاتر و اظهار نامه را طوري تنظيم مي كنند كه در آمد واقعي را بيان نكند از آن طرف نيز مامورين مي گويند موديان اقتصادي به پرداخت ماليات ندارند و سعي در كتمان درآمد خود دارند .
بدين ترتيب درآمد مشمول در حاله اي از ابهام مي مانند و اين باعث مي شود كه مالياتهاي تشخيص شده توسط حوزه مالياتي بيش از ميزان واقعي مي شود وفرآيند به قطعيت رسيدن آن به طول مي انجامد كه اين باعث مي شود در دراز مدت زيانهاي جبران ناپذيري به اقتصاد كشور وارد آيد
د: اصول يك نظام مالياتي مطلوب :
آدام اسميت اقتصاد دان معروف مكتب كلاسيك چهار اصل عمده را به عنوان اصول يك نظام مالياتي مطلوب بيان داشته است.