مقدمه
برنامههاي بهبود مداوم كه امروزه نقل محافل مديريتي است، به سرعت در تمام سازمانها گسترده ميشوند. مديران به اين اميد چنين برنامههايي را، كهبعضاً هزينههاي گزافي را نيز به سازمان تحميل ميكنند، در دستور كار قرارميدهند كه بتوانند در سازمان توان رقابت در بازار جهاني و مقاومت در برابر پيچيدگيهاي روزافزون را ايجاد كنند. برنامهها و تكنيكهاي بهبود مداوم بسيارمتنوعاند، چنانكه تنها تهيه فهرستي از عناوين آنها نيز كار سختي است. متأسفانه در اين وادي تعداد شكستها به مراتب بيش از پيروزيهاي بدست آمده است. نظريه سازمانهاي يادگيرنده، كه ابتدا توسط تعدادي از مديران هوشمند وبا تجربه در محيط كسبوكار به صورت عملي مورد استفاده قرار گرفته و سپس در محيطهاي دانشگاهي توسط نظريهپردازان پرورش داده شده است، به دنبال يافتن جواب اين مسئله است.
بسياري از مديران از فهم اين حقيقت اساسي كه بهبود مداوم نياز به تعهدسازمان به يادگيري مداوم دارد، عاجزند. اساساً چگونه ميتوان انتظار داشت كه سازماني بتواند به پيشرفت نائل شود و افقهاي جديدي از فعاليت و كار رافراروي خود بگشايد، بدون اينكه بخواهد چيز جديدي ياد بگيرد. حل يك مسئله چالش برانگيز، معرفي محصولي جديد و بازمهندسي يك فرايند توليد جملگي نياز به مشاهده جهان به طريقي نو و تلاش عملي در جهت اجراي يافتههاي جديددارند. در فقدان عنصر حياتي يادگيري، سازمانها و افراد آنها تنها شيوههايكهنه را - حداكثر با بيانهاي جديد - تكرار ميكنند.
فهرست مطالب
مقدمه
تعاريف
انواع يادگيري
زمينههاي شكلگيري نظريه سازمان يادگيرنده
نظريه سازمان يادگيرنده
كشش خلاق: اصل تلفيقكننده
نقشهاي جديد
رهبر به عنوان طراح
رهبر به عنوان معلم
رهبر به عنوان خدمتگزار
مهارتهاي جديد
ساختن دورنماي مشترك
نمايان ساختن و آزمون مدلهاي ذهني
تفكر سيستمي
ابزارهاي جديد
الگوهاي سيستمي پايه
ترسيم شقوق متعارض استراتژيك
روش ستون سمت چپ براي نمايانكردن مدلهاي ذهني
نقد نظريه پيتر سنج
معناي واقعي سازمان يادگيرنده
مديريت در سازمانهاي يادگيرنده
اندازهگيري يادگيري
يادداشتها
فهرست منابع
برچسب ها:
نظريه سازمانهاي يادگيرنده تحقیق نظریه سازمان یادگیرنده