در شرايطي كه دستيابي به منابع هر روزه سخت تر و گران تر مي شود ، از بين رفتن انحصارها و حمايتهاي دولتي رقابت شديد دربازارهاي جهاني و فرآيند جهاني شدن ، سازمانها را از هر سو تحت فشار قرار مي دهد . افزايش بهره وري يكي از بهترين راهكارهايي است كه مي تواند بقاء سازمانها را حفظ كند .
تلاش براي بهبود بهره وري تلاش براي زندگي بهتر افراد و جامعه است . بهره وري ، نقش كليدي در تمامي ابعاد اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي جامعه دارد وارتقاء آن دركشور نيازمند آگاهي ، مشاركت تمامي اقشار جامعه ، در كنار خواست و اراده سياسي و برنامه اقتصادي مناسب از سوي حكومت و دولت است .
منافع كوتاه مدت و بلند مدت بهره وري مانند افزايش توليد ، افزايش صادرات ، بهبود كيفيت ، افزايش رفاه عمومي ، كاهش بيكاري و … در تمامي دنيا به اثبات رسيده است .
تعاريف بهره وري
معمول ترين تعريف بهره وري (( ارزش ستاده به داده )) مي باشد . افزايش سطح توليد و خدمات يا بهبود كيفيت و يا اينكه در سطح توليد ،كيفيت استفاده كمتر از منافع و يا انجام هر دوي اين كار .
تعريف سازمان همكاري اقتصادي اروپا ( OEEC) : (( بهره وري حاصل كسري است كه از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر مقدار ارزش يكي از عوامل توليد بدست مي آيد . بدين لحاظ مي توان از بهره وري سرمايه مواد اوليه ونيروي كار صحبت كرد . ))
تعريف سازمان بين المللي كار ( ILO ) : (( بهره وري عبارت است از نسبت ستاده به يكي از عوامل توليد ( زمين ، سرمايه ، نيروي كار و مديريت ) . ))
تعريف آژانس بهره وري اروپا (EPA ) : (( بهره وري درجه استفاده مؤثر از هر يك از عوامل توليد مي باشد . )) تعاريف متعددي ديگري از سوي سازمانها و محققين ارائه شده است كه مي توان يكي از عناصر مشترك آن را استفاده بهينه از منابع دانست . اما جنبه ديگري كه به آن اهميت بسياري به آن داده اند جنبه فرهنگي و اعتقاد و ايمان فراگير يك جامعه به افزايش بهره وري است . (( حداكثر استفاده از منابع فيزيكي ، نيروي انساني و ساير عوامل به روشهاي علمي به طوري كه بهبود بهره وري به كاهش هزينه هاي توليد ، گسترش بازارها ، افزايش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگي همه آجاد ملت منجر شود . )) تعريفي است كه سازمان بهره وري ژاپن (IPC ) ارائه كرده است و به نظر كاملترين تعريف از بهره وري مي رسد .