چكيده:
در تعامل بودن با برنامه ريزي و ذخيره سازي براي موادي كه شركت شما نياز دارد و ساخت و تحويل محصولات و خدمات به طور تقريبي تلاش بعضي از افراد هر سازمان را به خود معطوف مي كند. و اين در حالي است كه مديريت زنجيره تامين ،يا به عبارت ديگر زنجيره ارزش، فرصتهاي بزرگي را براي كاهش هزينه ها و افزايش رضايت مشتري و در نتيجه حفظ مشتري در اختيار ما قرار مي دهد. در اين راستا، مشتري محور فعاليت هاي مديريت زنجيره را تشكيل مي دهد. و اين همان چيزي است كه موفقيت شركت ها را در آيند ه رقم خواهد زد. از اين رو، سازمان هاي مختلف بايد بيش از پيش قابليت هاي دروني خود متمركز شده و با استفاده از فرآيندگرايي و تشكيل تيمهاي ايجاد تحول كسب و كارهاي اضافي را حذف كنند و در مقابل به فعاليتهاي ارزش افزا بپردازند،با اين هدف كه رضايت مشتري حاصل شود. در اين ميان،نبايد از نقش اساسي فناوري اطلاعات در بهبود و تسهيل ارتباطات بين اعضاي زنجيره تامين غافل شده در حقيقت اين اطلاعات است كه اتصالات نامرئي حلقه هاي زنجيره تامين را ايجاد ميكند. بديهي است كه انتخاب مناسب و سرمايه گذاري كافي بروي تكنولوژي اطلاعات گامي موثر در جهت مديريت اثربخش زنجيره تامين خواهد بود. از سوي ديگر ، وجود عواملي همچون رقابت ، جهاني سازي ، تقاضاي دائما در حال تغيير مشتري ، پيشرفت صنعت ارتباطات و قوانيني كه دولتها براي كنترل بازار در نقاط مختلف جهان وضع مي كنند و همچنين الزامات زيست محيطي ، مديريت زنجيره تامين را به يك ضرورت تبديل كرده اند. اين مقاله نقش اساسي مديريت زنجيره تامين را درجهت موفقيت در عرصه فعاليت هاي اقتصادي و گامهاي لازم در جهت ايجاد يك زنجيره تامين مشتري گرا، را با استفاده از ديدگاه فرآيندي مورد بررسي قرار مي دهد. همچنين چشم انداز آينده مديريت زنجيره تامين و ديگاههاي ارائه شده در اين زمينه بيان خواهد شد.
مقدمه :
در دهه 60 و 70 ميلادي سازمانها جهت افزايش توان رقابتي خود تلاش مي كردند تا با استاندارد سازي و بهبود فرآيندهاي داخلي خود محصولي با كيفيت بهتر و هزينه كمتر توليد كنند.
در آن زمان تفكر غالب اين بود كه مهندسي و طراحي قوي و نيز عمليات توليد منسجم و هماهنگ پيش نياز دستيابي به خواسته هاي بازار و در نتيجه كسب سهم بازار بيشتر ميباشد. لذا سازمانها تمام تلاش خود را به افزايش كارآيي معطوف مي كردند.
در دهه 80 ميلادي با افزايش تنوع در الگوهاي مورد انتظار مشتريان سازمان ها به طور فزاينده اي به افزايش انعطاف پذيري در خطوط توليد و توسعه محصولات جديد براي ارضاي نيازهاي مشتريان علاقه شدند. دردهه 90 ميلادي به همراه بهبود در فرآيندهاي توليد و بكارگيري تكنيك هاي مهندسي مجدد مديران بسياري از صنايع دريافتند كه براي ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآيندهاي داخلي و انعطاف پذيري در تواناييهاي شركت كافي نيست بلكه تامين كنندگان قطعات و مواد نبايد موادي با بهترين كيفيت وكمترين هزينه توليد كنند و توزيع كنندگان محصولات نيز بايد ارتباط نزديكي با سايتهاي توسعه بازار توليد كننده داشته باشند.
برچسب ها:
مدیریت زنجیره تامین مقاله زنجیره تامین زنجیره تامین پروژه زنجیره تامین تحقیق زنجیره تامین