چهار اصل مدیریت زمان
۱- آیا لازم است این کار حتما انجام شود؟
۲- آیا من ملزم به انجام دادن ان هستم؟
۳- آیا میتوانم این کار را به تعویق بیندازم؟
۴- آیامن مستقیما این کار را باید انجام دهم؟
در صورتی که این تاملها صورت بگیرد در طول یک سال مقدار زیادی در وقت صرفهجویی خواهد شد. پس بیاید هر کدام را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهیم.
کارهای قابل حذف:
محققان چنین اظهار میکنند که بعضی از امور وقتگیر بیشتر بر حسب عادت انجام میگیرد تا برای بازدهی. اثر بخشی یا سودآوری. این گونه فعالیتها چنان بازندگی ما عجین شدهاند که هیچ کس فکر نمیکند چرا آنها را انجام میدهیم یا اینکه ممکن است راههای بهتری برای رسیدن به نتایج مشابه وجود داشته باشد. بطور کلی در طول یک روز هشت کار از ده کاری که انجام میدهیم مثل راهزنها وقت ما را غارت میکنند.
دانستن آنچه که قابل حذف است:
آیا انجام دادن این کار به من کمک میکند که به اهدافم برسم؟
اگر جواب (بلی ) است لازم است سراغ سوال دوم بروید.
آیا من بهترین فردی هستم که میتوانم این کار را انجام دهم؟
اگر پاسخ این سوال (نه) باشد مشخصاً به شما این اجازه را میدهد که آن کار را کنار بگذارید. زیرا هر دقیقه که صرف آن کنید بیهود خواهد بود.
اگر بالا اجبار باید کاری را انجام دهید تا آنجا که میتوانید آن را بهتر انجام دهید تا بدین طریق باز هم بتوانید در وقت خود صرفهجویی کنید.
برچسب قیمت هر فعالیت:
با پی بردن به ارزش و قیمت وقت خود که بیشتر مدیران این قیمت را کم تخمین میزنند برای هر فعالیت میتوان بر چسب قیمت تهیه کرد.
با انجام دادن کاری که مقرون به صرفه باشد قادر خواهید بود از وقت خود استفاد موثری بکنید.
دانستن قیمت وقتتان میتواند شما را در فروش آن به رؤسا و همکارانتان یاری دهد. این یکی از امتیازات مدیریت زمان است.
تفویض اختیار:
ناتوانی یا اکراه در تفویض اختیارات بزرگترین عامل شکست بسیاری از مدیران و کارکنان حرفهای در مدیریت زمان است.
پژوهشها نشان میدهد که در بعضی از شرکتها ۹۷% وقت مدیران در روز صرف اجرای کارها میشود تا اداره امور. تمام مدیران موفق به این نکته واقف هستند که تفویض اختیار صحیح و کارامد برای مدیریت موثر زمان امری بسیار ضروری است.
موانع روانی تفویض اختیار:
چرا مدیران از تفویض اختیار روزمرهترین امور اکراه دارند. جواب را عموماً میتوان در وجود سه مانع روانی جستجو کرد.
۱- ترس از دست دادن اقتدار:
بعضی از مدیران از این نگرانند که تفویض اختیار حتی در موارد جزئی و پیش پا افتاده باعث میشود که مقام آنها در سازمان زیر سوال برود و تضعیف شود .
۲- ترس از اشتباهی که روی خواهد داد:
این ترس معمولا به علت کمبود به اعتماد به نفس در مدیر یا کارمندانش پدید میآید.
۳- ترس از محو شد ن:
بعضی از مدیران ترجیح میدهند که وظایف کلیدی را تحت نفوذ خود داشته باشند زیرا بر این باور هستند که با این ترفند نمود برجستهای در سازمان خواهند داشت.
کی و چه کاری را تفویض کنید:
چهار معیار اصلی وجود دارد که تعیین میکند کی چه کاری تفویض شود. همواره سعی کنید اختیارات خود را تفویض نمایید.
۱- زمانی که کاری میتواند بطور رضایت بخش توسط کس دیگری که از شما کمتر دستمزد میگیرد یا اینکه میخواهد کمتر بگیرد انجام شود.
۲- زمانی که دانش یا مهارت لازم را برای انجام دادن کاری به طور شایسته نداشته باشید.
۳- زمانی که کار روزمره باشد.
۴- زمانی که کاری به رشد کارمندان کمک میکند.
چگونه تفویض اختیار کنید:
بعضی از مدیران از تفویض اختیار سر باز میزنند زیرا اگر کار به درستی انجام نشود خودشان خیلی سریعتر آن را انجام میدهند.
۱- تفویض اختیار به فرد مناسب:
با تشخیص پختگی کارمندی که انتخاب کردهاید آغاز کنید.
توانایی: مهارت و دانش لازم برای انجام کار را دارا باشد.
انگیزه: اشتیاق به انجام کار با حداکثر توانایی.
از نظر کلی هیچ کس نه کامل است نه ناقص مگر آنکه در ارتباط با کار معینی سنجیده شود. یک کارمند که در یک کار پختگی دارد ممکن است با تغییری در طبقهبندی شغلی برایش پیش آید به ناپختگی برسد. کارایی افراد در سه سطح مورد بررسی قرار میگیرد.
• کارایی کم = توانایی ضعیف + انگیزه کم
• کارایی متوسط = توانایی ضعیف + انگیزه زیاد
• کارایی زیاد = توانایی زیاد + انگیزه زیاد .
یکی از عوامل مهم در تفویض اختیار میزان کارایی است. پس سوالی که در اینجا مطرح است این است که آیا کارمند کارایی لازم را دارد یا خیر.
برچسب ها:
روابط صنعتی روابط در صنعت رابطه ی صنعتی تحقیق روابط صنعتی