این مقاله روی سنجش ریسک سیستمی متمرکز است. خصوصا، به صورت تجربی، چهار مقیاس رایج ریسک سیستمیِ مبتنی بر بازار را با استفاده از داده های موسسات مالی در سالهای 2005 تا 2014 مقایسه می کند. چهار مقیاس ریسک سیستمی عبارت اند از: کسری حاشیه ای مورد انتظار(MES) پیشنهاد شده توسط آچاریا و همکاران 2012، ریسک وابستگی متقابل ِ چن لو و همکاران 2009(CO-RISK)، ارزش مشروط دلتای در معرض ریسک (ʌCoVaR)) پیشنهاد شده بوسیله آدریان و برانرمایر 2009، و وابستگی دنباله پایین (LTD) توسعه یافته توسط ویس و همکاران 2014. هدف ما تحلیل تفاوتها دربرآوردهای ریسک سیستمی ایجاد شده بوسیله روشهای سنجش متفاوت است و ما همچنین کارایی چهار معیار متفاوت ریسک را در طول زمان و در عنوان مختلف موسسات مالی، ارزیابی می کنیم.
به عنوان عواقب بحران مالی جهانی، توجه بسیاری به سنجش ریسک سیستمی معطوف شده است و معیارهای ریسک متفاوت زیادی در آثار تحقیقاتی پیشنهاد شده اند. روشهای متفاوت برای سنجش ریسک سیستمی را می توان به سنجشهای مبتنی بر موارد زیر تقسیم بندی کرد: متغییرهای ترازنامه (مبتنی بر حسابرسی)، دادهای میان بانکی (شفاف سازی و جریانهای نقدی)، و داده های بازار مالی (مبتنی بر بازار). صرف نظر از نوع روش، معیارهای متفاوت، تمایل دارند سطح ریسک سیستمی موسسات مالی را به صورت کمّی تعیین کنند. در این مقاله، اثر ما به مجموعه آثاری می پیوندد که مقایسه سیستماتیکی از چهار مقیاس رایج ریسک سیستمیِ مبتی بر بازار را ارائه می دهند.
برخلاف تلاشهای اخیری که به سنجش ریسک سیستمی اختصاص یافته است، تعجب آور است که چیزهای بسیار کمی در مورد کارایی نسبی روشهای سنجش متفاوت ارائه شده در آثار پیشین می دانیم. مطمئنناً مسئله عمومی این است که سطح "واقعی" ریسک سیستمی غیرقابل مشاهده است و از این رو، اینکه آیا معیارهای ریسک سیستمی پیشنهاد شده پدیده اصلی را مورد سنجش قرار می دهند یا خیر، جای بحث دارد. معمولا تحقیقاتی که روش جدید سنجش ریسک سیستمی را ارائه می می کنند، استدلال می کنند که معیارهای پیشنهاد شده برآورد های خوبی از ریسک سیستمی حاصل می کنند و این کار را با نسبت دادن سطوح ریسک سیستمی پیش از بحران به تزریق سرمایه دولتی یا عدم موفقیت بانکها در دوره بحران، انجام می دهند. برخی مطالعات اولیه اثبات کرده اند که معیارهای ریسک مبتنی بر بازار که در مجموعه آثار پیشین پیشنهاد شده اند ممکن است برآوردهای نامعقولی از ریسک سیستمی حاصل کنند، درحالی که سایر مطالعات نشان داده اند که مقیاسهای ریسک سیستمی، کاملا با مقیاسهای ریسک سنتی از قبیل ریسک سیستماتیک و ارزش در معرض خطر، پیوند خورده اند.
تحلیل تجربی ما بیشتر با تحقیقات اخیر توسط رودریگز-مورنو و پنیا 2013 ، بنوئیت و همکاران 2013 و هاتوری و همکارن 2014 ارتباط دارد. رودریگز-مورنو و پنیا 2013 برآوردهای ریسک سیستمی مبتنی بر بازار که از نرخهای میان بانکی، قیمتهای سهام، یا تقسیطهای معاوضه قراردادهای اعتباری به دست آمده اند، را مقایسه کردند. یافته های آنها نشان داد که معیارهای مبتنی بر تقسیطهای معاوضه قراردادهای اعتباری برآوردهای بهتری از ریسک سیستمی، نسبت به معیارهای برگرفته از نرخهای میان بانکی یا قیمتهای سهام ارائه داده اند. بنوئیت و همکاران، 2013 یک مقایسه نظری و تجربی از معیارهای ریسک سیستمی مبتنی بر بازار با استفاده از داده های موسسات مالی ایالات متحده، ارائه کردند. تحلیل آنها ثابت کرد که معیارهای ریسک سیستمی رایج، حالت تغییرشکل یافته ای از معیارهای ریسک بازاری سنتی هستند. علاوه بر این، بنوئیت و همکاران 2013 اثبات کردند که معیارهای متفاوت ممکن است منجر به ناسازگاری در شناخت سیستمی موسسات مالی مهم شوند. نهایتاً هاتوری و همکاران 2014، معیارهای ریسک سیستمی را با ارزیابی تغییراتِ برآوردهای ریسک سیستمی حول چندین بحران مالی در ژاپن، مقایسه کردند. آنها رشد سیستماتیک در سطح ریسک سیستمی را در طول دوره های بحران مستندسازی کردند و بیان کردند که مقیاسهای ریسک سیستمی می توانند بحران های مالی ژاپن را بدرستی تشریح کنند.
تحقیق ما همچنین بخش کوچکی از آثار مرتبط را در مورد ارتباط پذیری داخلی بخشهای متفاوت صنایع مالی، کامل می کند. بیلیو و همکاران 2012 ارتباط پذیری داخلی بانکها، شرکتهای بیمه، دلالان/معامله گران، و وجوه داد و ستدی را مورد ارزیابی قرار داده اند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که انواع مختلف موسسات مالی بسیار وابسته به هم شده اند در حالی که بانکها بیشترین مشارکت را در دسطح ریسک سیستمی دارند. چِن و همکاران 2014 روی ارتباط ریسک سیستمی بین بانکها و شرکتهای بیمه تاکید کرده اند. مطابق یافته های بیلیو و همکاران 2012 ، آنها نیز اثبات کردند که بانکها بسیار مهم تر از شرکتهای بیمه در زمینه ریسک سیستمی هستند.
در تحلیل تجربی ما، چهار معیار ریسک سیستمی مبتنی بر بازار (MES; CO-RISK, ΔCOVAR, LTD) برآورد شدند و با استفاده از داده ها بازدهی سهام برای 122 موسسه مالی منحصر به فرد در طول سالهای 2005 تا 2014 با یکدیگر مقایسه شدند. ما موسسات مالی را به این صورت دسته بندی کردیم: بانکها، موسسات مالی غیرامانی، و شرکتهای بیمه، سپس معیارهای ریسک سیستمی را در بین این سه بخش مجزا از صنایع مالی با هم مقایسه کردیم. گذشته از این، با فرض اینکه اندازه موسسه عامل تعیین کننده مهمی برای ریسک سیستمی است، ما همچنین مقایسه هایی را انجام دادیم که معیارهای ریسک متفاوت را به طور جداگانه برای موسسات مالی کوچک و بزرگ در بر می گرفت.
برچسب ها:
سنجش ریسک سیستمی: مقایسه رویکردهای متفاوت مبتنی بازار