مقدمه
روان شناسي مثبت نگر به عنوان رويكرد تازه اي در روان شناسي، بر فهم وتشريح شادماني و احساس ذهني بهزيستي و همچنين پيش بيني دقيق عواملي كه بر آنها موثرند، تمركز دارد. اين رويكرد از منظري مثبت گرايانه با ارتقاي احساس ذهني بهزيستي و شادماني، در عوض درمان نواقص و اختلالات سرو كار دارد. بنابراين، روان شناسي مثبت نگر تكميل كنندة روان شناسي باليني سنتي است. فهم، درك و شفاف سازي شادماني و احساس ذهني بهزيستي، موضوع محوري روان شناسي مثبت نگراست (سليگمن ، ۲۰۰۵).
شادكامي، يكي از مفاهيم نسبتا ًمهم در زندگي روزمره ي افراد است .فهم و تسهيل شادكامي تعيين عوامل موثر بر اين مقوله، موضوع اصلي روان شناسي مثبت نگر است. تا ۵۰ سال گذشته، روان شناسي بيشتر متمركز بر تشخيص و درمان اختلالات رفتاري بود. از نظر سليگمن (۲۰۰۲) احساس شادكامي به عنوان يك پديده ي هيجاني مثبت، براي انسان ضروري است و به زندگي او معنا مي بخشد. هيجانات مثبت، موجب گسترش دامنه ي توجه و در نتيجه افزايش آگاهي نسبت به شرايط جسماني و محيطي مي شود (باقری،۱۳۹۰).
در مورد شادكامي تعاريف مختلفي ارائه شده است وليكن تعريف فون هوون از شادكامي، جامع به نظر مي رسد : درجه و ميزاني است كه با آن، يك فرد كيفيت كلي زندگي اش را به عنوان يك زندگي كاملاً مطلوب مورد قضاوت قرار مي دهد (بیرامی،۱۳۹۰).
لذا شادكامي بخش مهمي از كيفيت زندگي و بالاتر از هر ثروتي به شمار مي رود. در ادبيات پيشين افلاطون شادكامي را حالت تعادل و هماهنگي ميان سه عنصر استدلال، هيجان و اميال و ارسطو آن را زندگي معنوي مي داند. در ادبيات جديد براي مثال آرگايل و همكاران شادكامي را تركيبي از وجود عاطفه مثبت و فقدان عاطفه منفي و رضايت از زندگي مي دانند(منتظری،۱۳۹۰).
شادكامي مفهومي است كه چندين جزء اساسي دارد. نخست جزء عاطفي و هيجاني كه باعث مي شود فرد شادكام همواره از نظر خُلقي شاد و خوشحال باشد. دوم جزء اجتماعي كه گسترش روابط اجتماعي را به دنبال دارد و سوم جزء شناختي كه موجب مي گردد فرد شادكام نوعي تفكر و نوعي پردازش اطلاعات ويژه خود داشته باشد و وقايع روزمره را طوري تعبير و تفسير كند كه خوش بيني وي را به دنبال داشته باشد(بیرامی،۱۳۹۰).
ازآنجائیکه شادکامی هم یک عامل درونی وهم یک عامل بیرونی را در خود جای داده است.نیمی از توان کلی ما از آن سرچشمه می گیرد. پژوهش های متعدد نشان می دهد شادکامی از ترکیب ژنتیک به ارث می بریم که بیشترین اثر را ایجاد می کند. عوامل دیگری که در شادکامی تاثیر دارندشامل : محیط طبیعی ،جغرافیایی ،محیط اجتماعی ،هوش است (منتظری،۱۳۹۰).
دانلود مقاله درباره هوش معنوی
هوش معنوی یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه و علاقه جهانی روانشناسان به حوزه ی دین و معنویت، مطرح شده و توسعه پیدا کرده است . هوش معنوی سازنده های معنویت و هوش را درون یک سازه ی جدید ترکیب میکند(معلمی و همکاران، ۱۳۸۹).
نوبل و وگان (۲۰۰۴) به نقل از نازل، معتقدند که هوش معنویت، دانش پایه اي شناخته می شود که فرآیند سازگاري با محیط را افزایش می دهد و دست کم پنج کارآیی دارد که می تواند به رفتارهاي سازگارانه با محیط بی انجامد: ۱-ظرفیت متعالی کردن کارها به معناي توجه به یکپارچگی جهان آفرینش؛ ۲-تجربه ي سطح بالایی ازخودآگاهی؛ ۳- بررسی و پالایش تجربه هاي روزانه در ارتباط شخص با احساس مذهبی و معنوي؛ ۴- انجام اعمال پرهیزکارانه مثل گذشت، فداکاري ؛۵- تاب آوری در حل مشکلات زندگی(حسینی ،۱۳۹۰).
بدیهی است که همه طالب رفاه و خوشبختی اند و شاید بتوان گفت بیشترین نیرو صرف دستیابی به زندگی توام با شادی و کامیابی می شود که از طریق معنویت بدست می آید .اریک فروم روان شناس بر جسته چنین می گوید” انسان از لحظه ی که بدنیا می آید تا آ دمی که از دنیا می رود در تلاش است که سعادت معنوی و شادکام باشد (شیندلر ،۲۰۰۱).
بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده درباره با موضوع تحقیق که بررسی رابطه بین هوش معنوی و شادکامی دانشجویان است در این تحقیق در ابتدا به بیان مسئله تحقیق و بعد به اهمیت وضرورت بررسی رابطه بین هوش معنوی و شادکامی دانشجویان ، اهداف کلی و جزیی،سوالات تحقیق مریوط به آن طراحی شده و در ادامه تعریف نظری تحقیق و تعریف عملیاتی تحقیق که بر گرفته شده از سوالات ما است بیان شده است.
فهرست پایان نامه هوش معنوی و شادکامی :
برچسب ها:
بررسی رابطه بین هوش معنوی و شادکامی دانلود مقاله درباره هوش معنوی رابطه هوش معنوی و شادکامی مقاله هوش معنوی شادکامی