چه بسا يک برنامه يا قانوني که در جاي خودش صحيح و درست به نظر مي رسد، سازگاري با ديگر قوانين و برنامه ها يا ضرورت ها را نداشته باشد و چه بسيار برنامه هاي صحيحي که عواقب ناگواري به دنبال دارند.
يکي از همين برنامه ها که به تازگي ذهن صاحب نظران را به خود مشغول کرده است مساله افزايش تعداد دختران پذيرفته شده در دانشگاه ها نسبت به پسران است. اين موضوع از يک وجوه اميدوارکننده است اما از جنبه هايي ديگر چندان مثبت به نظر نمي رسد. با اندک نگاهي به وظايف زن و شوهر از ديدگاه قانون که تامين مسکن و احتياجات مالي زندگي خانوادگي را از وظايف مرد شمرده و او را مکلف به تهيه آن کرده و در برابر تمرد از آن نيز قوانين تنبيهي خاصي برقرار کرده است و همچنين با نظر به شرايط فيزيولوژي خلقت انسان که کيفيت و کميت اعضائ و جوارح براساس حکمت بالغه الهي و براساس نياز و کارکرد هر جنسيت دارد، بخوبي آشکار مي شود که به عنوان حکم اوليه و اولويت و جنبه غالبيت ، به عهده کارگزاران حکومت اسلامي است که ديگر شرايط و قوانين مرتبط با اشتغال و فعاليت اجتماعي افراد را سازگار با اين واقعيت مهم و سرنوشت ساز و تاثيرگذار در ديگر امور مهم کنند.در بيشتر موارد ارتباط تحصيل با اشتغال يک ارتباط تنگاتنگ و طبيعي به نظر مي رسد.
هدف مهم تحصيل در مراکز آموزش عالي در درجه اول رفع نيازهاي اقتصادي و اجتماعي جامعه است و به دليل همين پيش فرض در مواردي که تحصيل در برخي رشته ها، اشتغال را به دنبال خويش ندارد، دانشجويان ، مسوولان را به باد انتقاد گرفته و خواهان برنامه ريزي صحيح تري هستند.اما افزايش تعداد دختران شاغل نسبت به پسران - که مسلما با افزايش تعداد دختران فارغ التحصيل رخ خواهد داد- چه پيامدهايي به دنبال دارد؟
برچسب ها:
آفات مديريت و برنامه ريزي آفت مدیریت آفت برنامه ریزی