بخشی از متن:
مدل سيستم اجتماعي، اولين بار در سال 1952 به وسيله گتزلر به عنوان چارچوبي روان شناختي- جامعه شناختي براي مطالعه مديريت آموزشي ارائه شد. نظريه سيستم ها و مدل سيستم باز به عنوان چارچوب هاي مفهومي، براي توصيف و توضيح ساختارها و فراگردهاي سازمان هاي آموزشي و مدرسه ها سودمندند. به موجب مدل سيستم اجتماعي، عملكرد و رفتار سازماني به وسيله چهار دسته از عناصر تعيين مي شوند ساختار، افراد انساني، جو گروهي و فرهنگ جامعه.
هوي ميسكل چهار دسته عناصر اصلي داخل سيستم مدرسه را به عنوان خرده سيستم هاي ساختاري، فردي، فرهنگي و سياسي مشخص كرده اند. اين خرده سيستم ها دروندادها را از محيط گرفته، دگرگون مي سازند. كنش و واكنش هاي متقابل آنها، نظام عمليات سيستم را به وجود مي آورند. عمليات و فعاليت هاي سيستم تحت تأثير فرصت ها و تقاضاي محيطي شكل مي گيرند. ساز و كارهاي بازخورد، سيستم را قادر مي سازند كه كيفيت كار خرده سيستم هاي دروني خود را ارزيابي كند در نتيجه اختلاف ميان عملكرد واقعي و عملكرد منتظره شناسايي مي شوند و سيستم نسبت به اصلاح، تنظيم و تغيير اقدام به عمل مي آورد.
مدرسه به عنوان يك سازمان رسمي، داراي ساختار بوروكراتيك است.
الزامات و تعهدات معين شده توسط سازمان رسمي، انتظارات بوروكراتيك ناميده مي شوند.
انتظارات سازماني، نقش هاي سازماني را در قالب پُست ها، مقام ها، سمت ها و مشاغل سازمان، تعريف مي كنند.
نقش ها و انتظارات بوروكراتيك، الزامات رسمي رفتار و عملكرد سازماني محسوب مي شوند.
انتظارات معمولاً به عنوان قواعد و مقررات سازماني رسميت يافته، تدوين و تصويب مي شوند.
بروندادها، شاخص هاي تحقق هدف محسوب مي شوند.
بروندادهاي نظام آموزشي شامل موفقيت و پيشرفت، رضايت شغلي، افت تحصيلي و كيفيت عملكرد كلي است.
اثربخشي سازماني از نظر سيستم اجتماعي، عبارت است از ميزان توافق نتايج واقعي با نتايج منتظره.
برچسب ها:
مقاله نقش هاي مديريتي مينتزبرگ تحقیق نقش هاي مديريتي مينتزبرگ پروژه نقش هاي مديريتي مينتزبرگ مینتزبرگ مدیریت مینتزبرگ