مقدمه:
اغلب دانش آموزان در جائی که هستند وجود ندارند بلکه در جائی که نیستند به سر می برند.
خلاقیت آدمی بیش از آنکه مرهون یادگیری آموزشگاهی باشد مدیون فراموشی قالب های آموزشی است.
تنها هنر مدرسه این است که با عث می شود آدمی قدر اوقات فراغت خود را بداند.
مفیدترین، شریفترین و در عین حال ظریفترین کار معلم آن است که به جای پر کردن ذهن دانش آموزان تا آنجا که میتواند ذهن آنان را تهی و خالی کند. آنگاه اشتها،رغبت و گرسنگی فزاینده در طلب علم و معرفت حاصل میشود.
در یک نظام آموزشی بیمار ،تبعیت،تقلیدوتمکین،مجموعه عناصر یکپارچه نردبان چند پارچه ارتقا به مدارج بالاتر و مدارج والاتر است.
در نظام های آموزشی ،تمرکز اصلی روی انتقال اندیشه دیگران به دانش آموزان است و نه مهارت اندیشه سازی و اندیشه ورزی توسط خود دانش آموزان کنش وری ذاتی مدرسه ،در نهایت ،هر اندیشمند مولد و خلاقی را به موجودی مقلد و علم گریز تبدیل می کند.
گاهی بد نیست که گفته هاری ترومن را به یاد داشته باشیم که می گفت : این شاگردان متوسط هستند که جهان را تغییر داده اند و نه دانش آموزان برتر و زرنگ.
پذیرش هیجان و احساسات
"ترس ، خشم ، شادی " عمدهترین هیجانهای طبیعی انسان است: با این وجود گاهی برای اجتناب از احساس اضطراب و ترس سعی میکنیم در موقعیتهای طبیعی اضطراب آور برخوردهای عاری از هیجان داشته باشیم؛ چنین برخوردی یک نوع خونسردی مصنوعی است که میتواند به نوعی در دراز مدت باعث مشکلات روانی در فرد یا افراد شود. همچنین بعضی مواقع فرونشانی هیجانها و عواطف باعث عدم تفکیک مناسب بین شادیها و غمهای طبیعی (بهنجار) و غیر طبیعی (نابهنجار) می شود.
در واقع هیچ علتی برای شرمگین شدن از "داشتن احساس ترس یا دیگر احساسات به هنگام امتحانهای دشوار یا موقع یادگیری اسکی ، یادگیری شنا یا مواجهه با یک رویدادهای خوشایند یا ناخوشایند "وجود ندارد، و قبول آنها بهتر از "انکار ، سرکوب و..." آنها است. بدین ترتیب اگر قبول کنید که این هیجانها را دارید و آنها حق طبیعی شماست؛ در آن صورت راه ابراز و کاهش آنها را بصورتهای مستقیم و غیر مستقیم پیدا خواهید کرد
شناسایی زمینههای آسیبزا
وقتی بکوشید که علت و موقعیتهای ناراحتی خود را به روشنی بشناسید ممکن است؛ بتوانید موقعیتهای مورد نظر را بصورت تازهای ببینید. در واقع رویکردتان به علتها و موقعیتهای اضطرار آور نباید "یک بعدی" (Unidirectional) و بدون بررسی باشد، در آن صورت است که میتوانید متناسب با تواناییهای شخصی و عوامل محیطی راههایی را برای مقابله صحیح با آنها پیدا کنید.
"برنامهریزی برای جلوگیری از احساس درماندگی در دقایق آخر ، صحبت با افراد مطمئن در مورد زمینههای آسیبزا و اضطرابآور ، شرکت در کلاسهای آموزشی مخصوص (بویژه اگر مفید بودن آنها ثابت شده است)" بعضی از اقدامات برای مقابله صحیح میباشد.
پرورش رغبتها و استعدادها
هر جامعهای فرصتهای تقریبا نامحدودی برای مردمانی از هر سن (شاید از هر دو جنس) فراهم میکند تا افراد استعدادهای خود را در زمینههای مختلف آزموده و به موفقیتهای فردی و اجتماعی دست یابند. این فرصتها میتواند "ورزشی ، تحصیلی و علمی ، هنری ، فنی و..." باشد. افرادی که خود را فقط به یک موضوع محدود نمیکنند و دنبال یادگیری و بدست آوردن مهارتهای جدید هستند، غالبا زندگی برایشان جذابیت و گیرایی بیشتری دارد، و به احتمال زیاد موفقیت بیشتری بدست میآورد، و همچنین موفقیت بیشتری بدست میآورد.
به دنبال آن احساس شایستگی (ناشی از دست یافتن به مهارت "عزت نفس" افراد بالا میبرد. نکته مهم یا سوال موجود در این زمینه میتواند مسایل و کمبودهای اقتصادی و مالی باشد ولی افرادی که تمایل به دست یافتن مهارت یا پرورش استعدادی را دارند؛ مطمئنا راهکارهای خوبی را متناسب با امکانات خود پیدا میکنند.
ایجاد روابط صمیمانه
اگر نگاهی به علائم و نشانههای اختلالات عاطفی بیندازیم هسته اصلی و نقطه مشترک آنها را احساس انزوا و تنهایی مییابیم. ما نیازمند پشتیبانی آرامشدهی و اطمینانهایی هستیم که از طرف دیگران فراهم میشود، چون انسان موجودی اجتماعی است. این موضوع ثابت شده که افرادی که روابط اجتماعی قوی و دوستان صمیمی دارند و نگرانیها و مشکلات خود را با افراد مطمئن بیان میکنند و در عین حال به رفاه و خشنودی دیگران توجه و علاقه نشان میدهند مشکلات خود را روشن تردیده، درعین حال احساس ارزشمندی بیشتری میکنند.
کمک گرفتن به موقع از دیگران
در راه "خودشناسی"و برطرف کردن مشکلات روانی محدودیتی از قبیل ندانستن تمام راه حلها ، خودفریبی (مکانیسمهای دفاعی) وجود دارد که باعث میشود همیشه نتوانیم مشکلات را بصورت عینی ببنیم. وقتی احساس میکنید در برطرف کردن مشکل خود پیشرفتی ندارید، موقع آن فرا رسیده که از متخصصانی مانند: روانشناس (مشاور یا بالینی)، روانپزشک و درمان گران آموزش دیده به تناسب مشکل خود ، کمک بخواهید. شاید احساس برچسب خوردن و نگرشهای غلط اجتماعی مانع از مراجعه به این افراد شود؛ ولی کمک خواستن از دیگران خود نمودار پختگی عاطفی و یکی از اولین مراحل خودآگاهی است؛ (چون به این موضوع آگاه است) که یک جای کار تفکر ، احساس ، شخصیت مشکل دارد) و نشانه ضعف افراد.
فهرست مطالب:
مقدمه
پذیرش هیجان و احساسات
شناسایی زمینههای آسیبزا
پرورش رغبتها و استعدادها
ایجاد روابط صمیمانه
کمک گرفتن به موقع از دیگران
اجزاء رفتار جرأتمندانه
مخالفت فعالانه
پرسيدن چرا
یک نکته ساده
چند پیشنهاد کلی
جلو گیری در بی نظمی کلاس
چند راه برای برقراری آرامش در کلاس
جلب توجه و آرام کردن کلاس
اولين روز در کلاس
برچسب ها:
تجربیات دبیر روانشناسی تجربیات دبیر مشاوره تدریس تحقیق ارتقا شغلی دانلود ارتقا شغلی روانشناسی ارتقا شغلی دبیر روانشناسی تجربیات مدون دبیر روانشناسی تجربیات خبره مشاور تدریس تجربیات خبره در مشاوره تدریس