در اوايل سال تحصيلي متوجه شدم كه يك نفر از دانش آموزانم از لحاظ اخلاقي مشكل دارد و پرخاشگري مي كند و حالت نشاط و شادي از را زنگ ورزش گرفته است و مرتب با كوچكترين حركتي و جر بحث مي كرد. احساس كردم با اين روش دانش آموزان ديگر رنج مي برند و نمي توانند به راحتي و شادابي ورزش كنند و بايد فكري كنم با كه هر روش ممكن جلوي پرخاشگري اين دانش آموز گرفته شود تا فضاي كلاسم با نشاط و شاداب گردد و دانش آموزانم از زنگ ورزش لذت كافي ببرند به و فكر راهكارهايي افتادم
جمع آوري داده و ها گردآوري اطلاعات
براي اين كار ترجيح دادم نخست با خود دانش آموز صحبت كنم تا نظر خود را بگويد از چهره دانش آموز مشخص بود در كه خانواده مشكل دارد و ارتباط بين پدر و مادرش خوب نيست كه تأثير سوئي روي اخلا ق دانش آموز گذاشته است به ، خاطر اينكه در خانه آرامش نداشت در مدرسه مدام به دانش آموزان پرخاشگري مي كرد. با توجه به اينكه خودم به تنهايي نمي توانستم مشكل دانش آموز را حل كنم چون فقط زنگ ورزش با من سر و كار داشت بقيه ي اوقات با دبير مربوطه در كلاس بود با و مدير و معاون در هم زنگ هاي صبحگاه و مراسم ديگر ارتباط داشت . تصميم گرفتم از همه كمك بگيرم.
در مرحله با دوم دبير مربوطه دانش آموز صحبت هايي داشتم و سوال از پرخاشگري دانش آموز كردم . دبير مربوطه اظهار داشتند كه اين دانش آموز به بهانه هاي مختلف دوست دارد دانش آموزان ديگر را اذيت كرده و با پرخاشگري نظم كلاس به را هم بزند معلوم شد در كه زنگ هاي كلاسي پرخاشگري دانش آموز زيادتر ا ست در اما زنگ ورزش كمتر است. . از دبيران سالهاي قبل در مورد وضعيت اخلاقي اين دانش آموز سوال كردم به اين نتيجه رسيدم كه از همان سال قبل اخلاق و رفتار به او همين منوال بوده است و در كلاس خيلي اذيت مي كرده ولي زنگ هاي ورزش آرام تر بوده است. از مدير و معاون آموزشي مدرسه سوالاتي در مورد وضعيت دانش آموز شد كه آنها از هم اخلاق و پرخاشگري نامبرده راضي نبودند و مي گفتند در مراسم صبحگاه يا مراسم مختلفي كه برگزار مي شود بي نظمي به وجود مي آورد. از دانش آموزان مدرسه در زنگ تفريح سوالاتي در مورد دانش آموز شد عده ي زيادي شكايت داشتند و ، عده ي كمي تا حدودي راضي بودند. از دبير تربيت بدني سال قبل پرسيدم در جواب پاسخ داد اين دانش آموز هنگام بازي هاي گروهي آرام رت بوده ولي در كلاس درس دوستان خود را اذيت و پرخاشگري مي كرده است. از مستخدم مدرسه در مورد وضعيت دانش آموز سوال كردم راضي نبود و مي گفت حتي اين دانش آموز حاضر نيست آشغال خود در را سطل بريزد و اگر تذكر داده شود عصباني مي شود و پرخاشگري مي كند در جلسه ي شوراي دبيران مشكل دانش آموز مطرح شد روي هم رفته دبيران راضي نبودند. يك روز از كه كنار پدر دانش آموز رد مي شدم بچه هايي را ديدم در كه كوچه بازي مي كردند مكث كرده و در مورد فرد مورد نظر سوالاتي پرسيدم معلوم بود زماني با كه بچه در ها كوچه است باز هم پرخاشگري يم كند. يك روز با مادر دانش آموز صحبت كردم معلوم شد كه مادرش هم رضايت از كارش ندارد و و گله شكايت مي كرد و مي گفت هر زمان به كه خانه اقوام و خويشان هم مي رويم با بچه هاي آنها هم سازش ندارد به و بهانه هاي مختلف پرخاشگري مي كند. با باز خود دانش آموز مصاحبه كردم او از و سوالاتي پرسيدم از جمله از آيا: نظر اقتصادي وضع خوبي داريد ؟ رابطه پدر و مادرت با شما چگونه است ؟ ارتباط پدر و مادرت با هم چگونه است ؟ رفتارت با بقيه ي افر اد خانواده چطور است آيا ؟ ورزش و تفريح را دوست داري آيا ؟ اوقات فراغت به تفريح و گردش مي رويد ؟ چند تا فرزند هستيد ؟ سطح سواد پدر و مادرت چقدر است و ؟ ...... از تمام حرفهاي دانش آموز نتيجه گرفتم از كه نظر اقتصادي وضع خوبي ندارند و پدر و مادرش كم سواد هستند و پدر به خاطر كارهاي سنگين و مشكلات مالي پرخاشگر است با و بقيه ي افراد خانواده ا بد هم خلاقي مي كند و رفتار در او فرزندشان تأثير گذاشته و كاري به تفريح و گردش و ورزش ندارند از و نظر اخلاقي به ترتيب فرزندان توجهي نداشته از و لحاظ امنيتي اين دانش آموز در خانه احساس آرامش خوبي ندارد. با توجه به اين مشكل با همكاري بقيه ي همكاران با و كمك گرفتن از مشاور اداره ، خانواده دانش آموز ، مطالعه ي كتاب هاي گوناگون و كتاب هاي پيوند و .... تصميم به حل مشكل گرفتم.