هدف اصلی افزایش میزان علاقه مندی دانشآموزان به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن می باشد. اما نکته ای که اشاره به آن خالی از لطف نمی باشد ، آن است که اگر چه موضوع حاضر، تکراری به نظر می رسد ، اما باید اذعان نمود که گاهی از اوقات ، تکرار نه تنها زیبا و ضروری ست ، که بسیار حیاتی نیز می باشد ! از آن جمله می توان به تکرار شب و روز، تکرار نمازهای پنج گانه در هر روز وغیره اشاره نمود. علاوه بر این ، آشنا نمودن کودکان با اصول و مبانی دین اسلام، به ویژه قرآن کریم ، آن هم در پایه اول دبستان ، همواره نیازمند تکرار است. زیرا عامل « تکرار » در فرایند تدریس ، امری اجتناب ناپذیر می باشد. بدون شک ، انجام این تحقیق ، از ابعاد گوناگون دارای اهمیت و ضرورت بسیار بوده است. زیرا از یک سو، علاوه بر ایجاد علاقه مندی در دانشآموزان پایه اول دبستان ……… به درس قرآن ، میزان فعالیت و مهارت آنان در روخوانی ، روان خوانی ، قرائت و حفظ آیات ، پیام ها و داستان های قرآنی را افزایش می داد و از دیگر سو، موفقیت دانشآموزان در یادگیری دیگر دروس( قرائت فارسی ، جمله نویسی ، املا و غیره ) را نیز امکان پذیر می ساخت.
مقدمه گزارش:
در هنگام پرداختن به مباحث قرآنی، شایسته است که ابتدا بدانیم ، خود قرآن درباره خود چه می گوید؟ و یا خویشتن را چگونه معرفی می کند؟ از این رو، اولین نکته ای که قرآن در این زمینه بدان اشاره می نماید آن است که ، این کلمات و عبارات سخن خداست. نکته دوم آن که ، قرآن وظیفه خود را هدایت انسان ها و بیرون آوردن آنها از تاریکی ها به سوی نور می داند. (مطهری ، ۱۳۷۱ : ۳۳) آن جا که به صراحت می فرماید : « این قرآن کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از تاریکی ها به سوی نور رهنمون شوی.» (سوره ابراهیم/ ۱) بر این اساس ، آشنایی با قرآن نه تنها آشنایی با کلام خداست، که این آشنایی ، شاهراه رهایی از تاریکی جهت رسیدن به نور و روشنایی ست. حال چنانچه طلیعه آشنایی افراد با این کتاب آسمانی و ایجاد علاقه مندی به آن ، از همان دوران کودکی و خردسالی همراه باشد ، پیدایش صفات عالیه در انسان ، بسیار سریع تر روی داده و دوام و بقای آن نیز در روش و منش آنان بیش تر و پایدار تر خواهد بود. زیرا به فرموده ی حضرت علی(ع) ، یادگیری علم و دانش [ به ویژه علوم قرآنی ] در دوران کودکی ، هم چون ایجاد نقش بر روی سنگ است. (حیدری ابهری ،۱۳۸۷ : ۴۰) با توجه به مطالب یاد شده ، آشکار می گردد که نقش و جایگاه درس قرآن در تربیت کودکان ، به ویژه دانشآموزان پایه اول دبستان ، به چه میزان دارای اهمیت است. اما سؤال مهمی که مطرح می باشد آن است که، چرا در برخی از مدارس ، دانشآموزان به درس قرآن بسیار علاقه مندند ! اما در برخی دیگر از مدارس ، چنین علاقه ای از خود نشان نمی دهند ؟ چرا در بعضی از آموزشگاه ها معلمان و مربیان در تدریس قرآن به دانشآموزان موفق اند؟ اما در بعضی دیگر از آموزشگاه ها، موفقیت چندانی در این زمینه مشاهده نمی شود؟ به راستی دلیل این موفقیت ها و ناکامی ها چیست؟ و عوامل آن کدامند؟ به گواه برخی از پژوهشگران ، هم چون بنی حسن (۱۳۸۵) که در تحقیقی ضمن بررسی علل مهجوریت قرآن در بعضی از مدارس قم ، به این واقعیت تلخ اشاره دارد که هنوز، معلّمان در خصوص استفاده از روش های گوناگون به ویژه جنبه های هنری در آموزش قرآن، مهارت کافی را ندارند! هنوز در مدارس ، منابع مالی کافی به تهیه وسایل آموزشی و کمک آموزشی درس قرآن، اختصاص داده نمی شود! هنوز به آموزش قرآن در دوره پیش دبستانی ، توجه کافی نمی شود! هنوز هماهنگی لازم با خانواده ها در خصوص درس قرآن دانشآموزان صورت نمی گیرد و یا آموزش کافی در این زمینه به آنان داده نمی شود ! و هنوز از سوی مدیران و مسئولان در خصوص درس قرآن ، نظارت و پشتیبانی لازم صورت نمی گیرد! (مجموعه مقالات منتخب فرهنگیان بسیجی ، ۱۳۸۶ : ۹۱) اما از دیگر سو ، شاهد آنیم که برخی دیگر از محققان هم چون عباسی (۱۳۸۶) در اقدام پژوهی خود با استفاده از روش های گوناگون توانسته است ، دانشآموزان پایه اول دبستان یکی از مدارس قم را به درس قرآن و انس با آن علاقه مند نموده و موفقیت آنان را در برخی از فعالیت های قرآنی هم چون حفظ ، قرائت ، گوش دادن ، درک معانی و داستان های قرآنی افزایش دهد. بدون شک ، مهم ترین عاملی که در موفقیت یا ناکامی برخی از معلمان و مربیان در آموزش قرآن به دانشآموزان ، نقش به سزایی دارد ، مربوط به روش(Method) آنان در ارایه مطالب درسی می باشد.