انسان موجودي است كه در اجتماع بدنيا مي آيد و همين دنيا آمدن يعني با چند نفر زيستن و اجتماعي شدن . او ارزشها ، ملاكها و رفتارها را ياد مي گيرد و اين روند برايش مزايايي دارد ، ليكن نكته مهم اينجاست كه اين روند هميشه ارمغان آور نيست . ارتباطات ، محيط ، فرهنگ ،خانواده و ... همه دست به دست هم داده و چرخه اي ايجاد مي كند كه بصورت اختلال در شخصيت خودنمايي مي كند ( كريمي ، 1372 ) . ويژگيهاي شخصيت آدمي تحت تاثير عوامل زيستي، ارثي و محيطي است . تجارب مشترك در يك فرهنگ ،خرده فرهنگ و تجارب مختص فرد در تعامل با آمادگيهاي فرد ، شخصيت را شكل مي دهند ( اتكينسون ، هيلگارد، 1369 ) . از ديدگاه شامبياتي ( 1371 ) يكي از ابعاد شخصيت ، شخصيت ضد اجتماعي است كه نه تنها براي فرد معضل است كه يكي از معيارهاي بزرگ جامعه محسوب مي شود . افرادي كه داراي چنين شخصيتي هستند ، مي توانند دچار انحراف اجتماعي و بزهكاري گردند .
بزهكاري قدمتي برابر حيات آدمي دارد و تنها به دنياي امروزي اختصاص ندارد بطوريكه در غارها و مقبره هاي مصري جملاتي مبني بر عدم اطاعت فرزندان از والدين مشاهده شده است و جوامع بشري نيز از ديرباز روياي دست يافتن به جامعه اي آرماني را در سر مي پرورانده اند و در اين راستا علوم مختلف ايجاد شد و زندانها ، ندامتگاهها و كانون هاي اصلاح و تربيت ساخته شد و اينچنين تلاش براي شناسايي شخصيت بزهكارانه ادامه يافت ( كواراسوس ، 1367 ) . شخصيت بزهكارانه كه با انحراف اجتماعي خود را نشان مي دهد مي تواند يكي از روندهاي شكل گيري غير عادي يك شخصيت باشد و لزوما نيز با انحراف اجتماعي نيست و مي تواند پنهان نيز باشد .
شولت مشكلات رفتاري بزه ديدگان را در دو گروه سندرم طبقه بندي مي كند . اولين گروه آن دسته از رفتارهايي را شامل مي شود كه توسط دنياي بيروني تعيين شده و به بزه ديدگاني تعلق دارد كه نه به خاطر شخصيت بزهكارانه كه بعلت شرايط خاص محيطي و بيشتر بصورت اتفاقي و يا درگيري قانوني ، بزهكار شناخته شده اند . دومين گروه شامل رفتارهايي مي شود كه توسط خود شخص و دنياي دروني او تعيين شده و به بزه ديدگاني تعلق دارد كه بزهكاري در آنها نهادينه شده و در شكل گيري شخصيت آنها اختلال وجود داشته و بزهكاري براي آنها يك صفت است و منشا عمده رفتاري آنان دروني است نه بيروني(رپوی لا،1992). آنچه كه در اين دو گروه براي نگارش مهم است ارزيابي گروه دوم است و جالب آنكه تفكيك بين اين دو گروه در تمامي مراحل شناخت ، ارزيابي ، درمان و يا مراحل قضايي قانوني بسيار مهم است درحاليكه ديده مي شود اين دو گروه به يك عنوان بزهكار شناخته مي شوند و تحقيقات نيز با انجام پرسشنامه هايي به كشف و توصيف علل مي پردازند كه شايد بتوان تمامي آنها را در دو عامل فردی (جسمی و ذاتی،اختلالات روانی،اختلاالت شخصیت و اکتسابی)و عامل عمومی(محیط اجتماعی ،جغرافیایی،اقتصادی و سیاسی) خلاصه نمود.ليكن كمتر به شناسايي ، تشخيص و جداسازي پرداخته شده است درحاليكه روند حمايت ، درمان ومسايل قضايي دو گروه پس از شناسايي كاملا متفاوت است .
هر علمي بطور كلي از يكسري مفاهيم يا سازه هاي نظري و رابطه اي بين اين مفاهيم تشكيل مي شود ، اما واقعيت آن است كه تا وقتي كه مفاهيم نظري قابل اندازه گيري يا كمي شدن نباشد ، كشف قوانين و روابط علمي بمنظور پيش بيني پديده ها امكان پذير نيست ( براهني ، 1371 ) . شخصيت بزهكارانه و انحرافات اجتماعي ناشي از آن نيز نمي تواند خارج از اين اصل مورد تفحص قرار گيرد . بنابراين اندازه گيري و ارزيابي اين نوع شخصيت گام اول تبيين علمي بزه ديدگان است . مرحوم براهني (1371 ) از قول لرد كلوين مي گويد :"اگر بتوانيد آنچه را كه درباره اش صحبت مي كنيد ، اندازه بگيريدو آنرا بصورت كمي بيان كنيد ، ميتوانيد مدعي باشيد كه درباره آن چيزي مي دانيد “ .
جهت اندازه گيري شخصيت از آزمون هاي متفاوتي استفاده مي شود كه پر استفاده ترين آنها پرسشنامه شخصيتي است. در ايران نيز براي شناخت هرچه بيشتر شخصيت بزه ديدگان ، از آزمون هاي شخصيتي زيادي استفاده شده است كه به وضوح در پايان نامه ها و تحقيقات انجام شده در اين خصوص ملاحظه مي شود . اين آزمونهاي استفاده شده يا از نوع خودساخته بوده و يا از پرسشنامه هاي شخصيتي كمك گرفته شده است . ليكن نكته مهم اينجاست كه شخصيت بزهكارانه و انحرافات اجتماعي مربوطه متاثر از فرهنگ اجتماعي هر كشوري است ، بنابراين شخصيت بزه ديدگان ايراني نيز با خصوصيات و شرايط فرهنگي – اجتماعي كشور ايران گره خورده است و بعلت همين ارتباط تنگاتنگ است كه براي شناخت و ارزيابي شخصيت بزه ديده ايراني بايد از يك آزمون كاملا تخصصي بزهكاري و با نمرات هنجار ايراني استفاده شود درحاليكه ابزارهاي استفاده شده در اكثر تحقيقات مربوطه داراي نمرات هنجار ايراني نبوده و يا اصلا عمومي بوده و بصورت تخصصي به بزه ديدگان اختصاص نداشته است .
دراين تحقيق تلاش گرديده که رابطه خودپنداره، بربزهکاری جوانان ونوجوانان کانون اصلاح وتربیت اهواز را با استفاده از تست خود پنداره راجرزکه در دوفرم (الف و ب) مي باشد بررسي نماید.در اين فصل موضوع تحقيق،بيان مسئله،اهميت فايده تحقيق،هدف تحقيق،فرضيه ها و تعارف مفاهيم واژه ها عنوان میشود.
فهرست مطالب:
مقدمه
بيان مسئله
اهميت و فايده تحقيق
هدف تحقيق
فرضيه ها
سئولات تحقیق
تعاريف مفاهيم و واژه ها عملياتي و مفهومي
خود چيست
چگونگي تشكيل خود پنداره
اجزاي الگوهاي شخصيت
اجزاي خود پنداري
اجزاي خود پنداري
پیشینه تحقیقات داخلی
پیشینه تحقیقات خارجی
ماهيت خودپنداري
انواع خودپنداره
خودپنداري واقعي
خودپنداري مثبت
خودپنداري منفي
خودپنداري اجتماعي
خودآرماني با توجه به خودپنداره اجتماعي فرد
تعریف طفل بزهکار
تاریخچه یواکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار
قوانینمربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل
آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان
عوامل موثر در بزهکاری اطفال ونوجوانان
نقش خانواده
عواملاجتماعی
عوامل اقتصادی
نقش دوستان و همسالان
عوامل روانشناختی
علت های دیگر بزهکاری
خصوصيات عاطفي- اجتماعي كودكان دارای خودپنداره بالا
بررسی خود پنداری بالاافراد
ايده هاي نو در باب سر آمـدي
خواستگـاه سر آمـدي
ژنتيك و ديگر عوامل بيولوژيك
عوامل محيطي (كودكان سر آمـد)
خصوصيات رفتاري، جسمي و روان شناختي سر آمـدها
خصوصيات تربيتي و شغلي سر آمـدها
آزمودنيهـا
شيوه تحقيق (روش جمع آوري اطلاعات)
ابـراز تحقيق
بدست آوردن نمره معادل شخصيتي راجرز
تجزيه و تحليل داده ها
نتيجه گيري
بحث محدويتها، مشكلات، ارائه پيشنهادات
فهرست منابع
پيوستها و ضمائم