بیان مسئله
مقاله حاضر کوششی است جهت روشن ساختن مفاهیم و ضرورت و اهمیت آموزش های ضمن خدمت و رابطه آموزش ضمن خدمت با افزایش کیفیت و کارآیی کارکنان مورد بحث قرار خواهد گرفت . هدف نظام آموزش و بهسازی در یک سازمان به عنوان یکی از کارکردهای مهم مدیریت منابع انسانی فراهم آوردن زمینه ای است که بر اساس آن توانایی های بالقوه افراد به فعل در آید و استعدادهای آنان شکوفا گردد . این هدف از طریق ایجاد فرصتهای آموزشی جهت کارکنان تحقق می یابد . آموزش کارکنان فرایندی است که انطباق و سازگاری کارکنان را به محیط متحول سازمانی و سازمان را با محیط بیرونی فراهم می آورد . در نتیجه کارکنان آموزش دیده نسبت به کارکنان آموزش ندیده به تغییرات سازمانی و همچنین تغییرات جامعه آگاهانه تر واکنش نشان می دهند و از آن جا که حیات و ادامه زندگی سازمان تا حدود زیادی به دانش و مهارت کارکنان آن بستگی دارد ، افراد ماهرتر و آموزش دیده تر نقش مؤثرتری در کارآمدی و بهره وری سازمانی خواهند داشت . از طرف دیگر آموزش با افزایش میزان اطلاعات ، دانش ، مهارت ها و قابلیت های کارکنان ، آنان را برای ایفای وظایف و قبول مسئولیت های جدیدتر ، آماده تر و مجهزتر می کند.
این مقاله تأثیر آموزش ضمن خدمت بر افزایش عملکرد کارکنان شهرداری را در سازمان شهرداری مورد توجه و ارزیابی قرار میدهد و در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی هستند که آیا گذراندن دورههای آموزش ضمن خدمت کارآیی کارکنان را افزایش میدهد؟ همچنین آیا آموزش ضمن خدمت قادر است نیروی انسانی را برای انجام بهتر وظایف محوله پرورش دهد؟ گذراندن این دورهها، چگونه برنامهریزی مدیریت، تخصص، خلاقیت، رضایت شغلی و طرز برخورد کارآموزان با ارباب رجوع را تحت تأثیر قرار میدهد؟ آیا عملکرد کارکنان را افزایش میدهد؟
به منظور پاسخگویی به پرسشهای یادشده، آثار و نتایج آموزش ضمن خدمت مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و به این منظور ابتدا رابطه بین مولفه های توامندی کارکنان مشخص میگردد. سپس میزان تأثیر این مولفه ها بر توامندی کارکنان سنجیده میشود و از این طریق معیار ارزیابی دقیقی در اختیار مدیران قرار میگیرد. معیاری که دقت عمل مدیران در تصمیمگیری و اختصاص بودجه به آموزش را بهبود میبخشد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
نیروی انسانی مهمترین عامل تشکیل دهنده سازمانها است و در پویایی و حیات آن دارای اهمیت بسیار است. نیروی کار است که با کمک دانش ها و مهارتهایی که دارد ، وظایف و مسئولیتهای محوله را انجام می دهد و سازمان را برای نیل به هدفها یاری می رساند . حال اگر این عامل مهم ، قابلیتهای لازم برای انجام دادن وظایف را نداشته باشد ،در نظم سازمان اختلال هایی رخ می دهد و آن را از جهت اصلی خود منحرف می کند. افزایش کارآیی سازمانها در گرو افزایش کارآیی منابع انسانی است و افزایش کارآیی منابع انسانی در گرو آموزش وتوسعه دانش و مهارت و ایجاد رفتارهای مطلوب برای انجام موفقیت آمیز مشاغل است . آموزش و آموزش ضمن خدمت کارکنان همواره بهعنوان وسیلهای مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد کارکنان مد نظر قرار میگیرد و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل میدهد. در این راستا آموزش نیروی انسانی و ارزیابی آثار آن بر افزایش عملکرد آنان، فوق العاده حایز اهمیت است. آموزش صحیح نیروی انسانی، ضمن اینکه در سطح سازمانها باعث ارتقاء عملکرد کارکنان و سازمان می گردد زمینه های برخورد مناسبتر کارکنان با مراجعان را نیز فراهم می نماید. رابطه ای که متأسفانه هنوز از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. با توجه به موارد یاد شده و با عنایت به اینکه در این زمینه تاکنون پژوهشهای کاربردی قابل توجهی انجام نگرفته است، اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش و ارایه نتایج آن در مقاله حاضر آشکار می گردد.
اهداف تحقیق
اهداف علمی:
بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان
اهداف کاربردی:
1-بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت بر میزان عملکرد کارکنان شهرداری منطقه 3 تهران
2-ارائه راهکار برای افزایش تاثیر آموزش ضمن خدمت در سازمان ها در جهت افزایش کارآیی و عملکرد کارکنان
فرضیات تحقیق
١- بین آموزشهاي ضمن خدمت با عملکرد شغلی کارکنان شهرداری رابطه معناداری وجود دارد.
2- بین میزان تحصیلات کارکنان شهرداری با عملکرد شغلی آنان رابطه معناداری وجود دارد.
3- بین میزان سابقه خدمت کارکنان شهرداری با عملکرد شغلی آنان رابطه معناداری وجود دارد.
4- بین آموزشهاي ضمن خدمت با مهارتهاي ارتباطی و کار گروهی کارکنان شهرداری رابطه معناداری وجود دارد.
5- بین آموزشهاي ضمن خدمت با مهارتهاي خلاقیت و حل مسأله کارکنان شهرداری رابطه معناداری وجود دارد.
6- بین آموزشهاي ضمن خدمت با تعهد و احساس مسئولیت کارکنان شهرداری رابطه معناداری وجود دارد.
7- بین آموزشهاي ضمن خدمت با شناخت و دانش تخصصی کارکنان شهرداری رابطه معناداری وجود دارد.
8- بین آموزشهاي ضمن خدمت با مهارت فنی و عملی کارکنان شهرداری رابطه معناداری وجود دارد.
مفهوم آموزش در سازمان
كميسيون خدمات نيروي انساني تعريف وسيع و گسترده اي از آموزش ارائه مي دهد و آموزش را يك فرآيند طراحي شده جهت اصلاح نمودن طرز فكر، دانش يا مهارت هاي رفتاري از طريق يادگيري تجربي، جهت نائل شدن به عملكرد موثر در يك فعاليت يا در دامنه اي از فعاليتها و اهداف آنها در كارگاههاي آموزشي كه توانايي هاي افراد و رضايت فعلي و آتي نيازهاي نيروي انساني سازمان را توسعه مي دهند مي داند (حاجي كريمي و رنگريز، 1379، ص266).
آموزش، تجربه اي است مبتني بر يادگيري، كه به منظور ايجاد تغييرات نسبتا ماندگار در فرد صورت مي گيرد تا وي بتواند توانايي خود را براي انجام كار بهبود بخشد (شيمون،1380، ص 248). به عبارت ديگر به هر گونه فعاليت يا تدبير از پيش طرح ريزي شده اي كه هدف آن آسان كردن يادگيري در يادگيرندگان است، آموزش گويند (سيف، 1379، ص3).
در تمامي اين تعاريف، آموزش عامل اساسي تعالي انسانهاست و اين تعالي مي تواند در تلطيف روابط كاركنان و مديريت نيز اثربخش باشد. فردي كه كار خود را خوب بداند از كار كردن لذت مي برد و برايش ايجاد رضايت مي كند و ناخودآگاه اين رضايت را ناشي از محيط كار مي داند. آموزش به خوبي اين هدف را تحقق مي بخشد (ميرسپاسي، 1385، ص485).
آموزش كاركنان
آموزش كاركنان كليه كوشش هايي است كه در جهت ارتقاي سطح دانش، آگاهي، مهارت هاي فني، حرفه اي و شغلي و همچنين ايجاد رفتار مطلوب در كاركنان يك سازمان به عمل مي آيد و آنان را آماده انجام وظايف و مسئوليتهاي شغلي خود مي نمايد (ابطحي، 1373، ص17). تافلر، مهمترين فعاليت و راه رويارويي با تحولات عظيم در زندگي آينده را براي پذيرش تغيير، آموزش مي داند. آموزش مؤثر و پرمايه به افراد كمك مي كند تا آنها بتوانند به رشد و توانايي كافي در شغل خود دست يابند و با كارايي بيشتري كار كنند. بديهي است كه افراد هر چقدر از دانش و آموزش بهتر در مورد كار خود برخوردار باشند فرآيند يادگيري آنها بهتر است و به ارائه انديشه ها و نظريات مفيد تري براي بهبود كار مي پردازند (الحسيني، 1379، ص103). امروزه آموزش و بهسازي منابع انساني به عنوان يكي از استراتژي هاي اصلي سازمان ها براي سازگاري مثبت با شرايط تغيير قلمداد مي شود. حيات سازمان ها تا حدود زيادي به دانش و مهارت هاي مختلف كاركنان بستگي دارد هر چه اين زمينه ها به موقع و بهتر باشد قابليت سازگاري سازمان با محيط متغير نيز بيشتر مي شود (سام خانيان، 1384، ص 12-13).
آموزش ضمن خدمت
آموزش ضمن خدمت عبارت است از كوشش نظام مند به منظور هماهنگ كردن آرزوها، علايق و نيازهاي آتي سازمان، در قالب كارهايي كه از افراد انتظار مي رود. با وجود اين، به هر نحوي كه بخواهيم آموزش ضمن خدمت را تعريف كنيم، جوهره اصلي آن در همه سازمان ها و نهادها عبارت است از افزايش كارايي كاركنان و ايجاد سازش با محيط و در نتيجه، افزايش خدمات. اما كاركنان يك سازمان با توجه به ميزان گستردگي مؤسسه، عمدتا از لحاظ گروههاي مختلف اجتماعي و اقتصادي هستند. اين افراد از لحاظ جنس، سن، زمينه شهري يا روستايي، ميزان درآمد و حتي رفتار اخلاقي با هم متفاوتند. مطالعات نشان مي دهد كه استقبال از دوره هاي آموزشي در مواردي كه افراد داراي تحصيلات بالا باشند، تازه استخدام شده باشند، عضو انجمن حرفه اي (نظير انجمن معلمان) باشند، يا از لحاظ سني جوان باشند، به نحو چشمگيري افزايش مي يابد؛ در حالي كه اين امر در مورد مردان، افراد مسن تر و با سابقه ي بيشتر، پايين تر است (فتحي واجارگاه، 1383، ص174). با اين روشنگري، آموزش ضمن خدمت چيزي نيست جز تلاش هايي كه در جهت ارتقاي دانش و آگاهي و مهارت هاي فني، حرفه اي و شغلي و نيز استقرار رفتار مطلوب در كاركنان يك موسسه يا سازمان صورت مي گيرد و آنان را براي انجام بهينه وظايف و مسئوليتهاي شغلي آماده مي كند (چايچي،1381، ص14-13).