چكيده

هر يادگیرنده اي سبك و روش يادگيري منحصر به خود دارد و به طور مطلق نمي توان گفت كه يك روش يادگيري از روش ديگر بهتر يا بدتر است. بيان درست تر اين است كه بگوييم، بسته به شرايط و موضوعات يادگيري، هر سبكي ممكن است خوب باشد يا نباشد. با اين حال معلم نبايد تفاوت هاي فردي را از نظر دور بدارد، بلكه همواره بايد به يادگيرندگان فرصت و امكان بدهد تا در موقعيت هاي گوناگون و در تكاليف متفاوت سبك هاي مناسب را به كار بندند و بيشترين استفاده را ببرند. انطباق دادن سبك هاي آموزشي به منظور هماهنگي يا مواد آموزشي و فراگيران منجر به آموزش بهتر و كارآمدتر مي شود. به طور كلي فراگيران ترجيحات مختلفي براي اين كه چگونه و كجا ياد بگيرند از خود نشان مي دهند و از مربيان و معلمان انتظار مي رود كه در آموزش خود، براي حمايت از يادگيري فراگيران، همه ي موارد را مد نظر قرار دهند.

درس مطالعات اجتماعي، نيز كه مي دانيم در زندگي دانش آموز و آينده ي او بسيار موثر است اهميت مطالعات اجتماعي كه شامل سه رشته تاريخ، جغرافيا و اجتماعي است وقتي بهتر مشخص مي شود كه نابهنجاري هاي موجود در جامعه را مشاهده مي كنيم. مطالعات اجتماعي فراگير را با مشكلات جامعه آشنا مي كند و آن ها را در يافتن راهكارها و راه حل هايي براي برخورد با اين مشكلات آماده مي شازد. معلم اثربخش درس مطالعات اجتماعي بايد دانش و مهارت مورد نياز براي دست يابي به اهداف مورد نظر درس را داشته باشد و بتواند  اين دانش و مهارت ها رزا در زماني مناسب و با بهترين شيوه به كار گيرد. البته روش هاي تدريس انتخاب شده بايد سودبخشي لازم را داشته باشد و لازمه ي اين سود بخشي، اولاً وجود ارتباط منطقي بين هدف ها و روش هاست. (مجله رشدآموزش علوم اجتماعي، ص 42).

من 19 سال است كه در مناطق مختلف مدارس متعدد تدريس مطالعات اجتماعي            داشته ام و يكي از مشكلات مهم در دروس مورد تدريس من كه شامل تاريخ، جغرافيا و اجتماعي است. خسته كننده بودن و بي انگيزه بودن دانش آموزان است.

روشهاي قديمي تدريس مثل سخنراني و يا تدريسهاي معلم مدار اين دروس را خسته كننده تر مي كند حال اگر دانش آموز با مشكلاتي مثل گوشه گيري يا خجالتي بودن هم روبرو باشد مشكل دو چندان مي شود و جريان اين گزارش در رابطه با همين مسئله است دانش آموزان خجالتي و كم رو بي علاقه به درس را با استفاده از روشهاي نوين و فعال (مثل روش هاي بارش فكري، همياري و تيمي و كارهاي گروهي و جمعي و همچنين با استفاده از نمايش، شعر، داستان ها و حكايت هاي شيرين مربوط به درس و محتواي درس و با استفاده از راههاي مختلف ايجاد انگيزه در كلاس مثل برانگيختن حس كنجكاوي دانش آموزان، شور و هيجان ايجاد كردن در كلاس، با استفاده از آيات و روايات و حكايات شیرين و استفاده از سي دي هاي آموزشي و روش ديداري) علاقمند به درس و كلاس مطالعات اجتماعي كرديم و از حالت گوشه گيري و خجالتي بودن در آورديم البته در اين رابطه با اولياء دانش آموز مورد نظر چندباري جلسه اي ترتيب داديم و در مورد داشتن برنامه ريزي در منزل و كنترل مداوم دانش آموز و نحوه ي پيشرفت دانش آموز صحبت شد كه بسيار نتيجه بخش بود، همچنين با همكاران و دبيران ديگر و مخصوصاً آنهايي كه در زمينه ي فوق قبلاً فعاليتهايي داشتند بحث و گفتگو شد همچنين مشاور مدرسه، مدير و معاونين نيز بسيار كمك كردند. جالب توجه اين كه دانش آموزان كلاس همگي براي اينكه بتوانيم به نتيجه ي مطلوب برسيم و با ارتقاء مدل دانش آموز مورد نظر معدل كلاس را بالاتر ببريم خيلي به من كمك كردند. همانطور كه گفته شد در اين امر من از نظر صاحب نظران، دبيران و همكاران خودم، مدير و معاون و مشاور مدرسه و كتاب هاي مختلف تربيتي، مجلات رشد و منابع ديگر استفاده كردم. در آخر اينكه با روشهاي فعال و گروهي مي توان دانش آموزان بي علاقه و يا كم رو و گوشه گير را در تدريس شركت داد با اين روشها دانش آموزان خود كلاس را به دست مي گيرند و اداره مي كنند و خوب هم ياد مي گيرند و از يادگيري لذت هم مي برند و معلم در اين ميان كنترل كننده و ناظر بر كارهاي آنهاست. ديگر كسي از كلاس علوم اجتماعي خسته نمي شود و خوابش نمي گيرد و همگي با علاقه و اشتياق درس را فرا مي گيرند. 

(عکس هایی از فعالیت های گروهی بچه ها   درپیوست آمده است.)