چکیده :
یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی دهند. یکی از دلائل آن عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس است.
پیشرفت روز افزون علوم و تحقیقات گوناگون در حیطه های مختلف حاکی از آن است که اطلاعات بشر روز به روز افزایش می یابد و مطالب جدیدی به دست می آید.امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است .
روش تدریس فعال ونوين که در آن مشارکت دانش آموز و معلم را می طلبد و به جای انتقال مطالب به دانش آموز ، به افزایش توانایی یادگیرنده دز قزآیند یادگیری عنایت دارد.
به دلایل متعدد از جمله تاکید براصولی از کلیات نظام آموزش و پرورش کشور و اهداف دوره های تحصیلی ، نگرش های جهانی ، رشد روز افزون تحقیقات ، سرعت فن آوری و تکنولوژی ، ضرورت کار بست تدریس فعال را می طلبد .
ادیان و رهبران مصلح اجتماعیی نیز تاکید بر نوعی فعال سازی ذهن و جلوگیری از تقلید کورکورانه در اصول و روشهای زندگی دارند، لذا آموزش و تدریس های متکی بر روشهای فعال خود گامی است در اشاعه و ترویج علم و پرورش انسانهای آزاد و آگاه که می تواند در توسعه و فناوری مثمر ثمر باشد .
در روش تدریس فعال سعی بر این است که فراگیر خود در کسب مفهوم سهیم باشد و از طرق مختلف به فعالیتهای ذهی ، علمی، فردی و گروهی دادار گردد ، به عبارت دیگر ، محتوا روی درگیر شدن دانش آموزان در کسب تجارب یادیری تاکید داشته و آنان را فعال می سازد .
از مهمترین روشهای فعال ونوين تدریس می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- روش حل مساله 2- روش بحث گروهی 3- روش پرسش و پاسخ 4 - روش بارش مغزی
5- روش هم یاری از طریق تدریس اعضای تیم 6- روش هم یاری از طریق طرح کارایی تیم
لذا در این مقاله ضمن بیان مفهوم تریس که از جنبه های مختلف به آن پرداخته شده است و هر یک مبتنی بر نظریات صاحب نطران حوزه یادگیری و آموزش می باشد ، تلاش بر این است که دیدگاههای مختلف به صورت مختصر بیان و عرضه شوند و خواندگان خود به انتخاب و بهره از بهترین روشها همت گمارند.
واژگان کلیدی : الگو- روش تدریس - نوين(فعال) –– تدریس -يادگيري
مقدمه
برای رویا رویی با انبوه چالشهایی که آینده در دل خود پنهان داشته است ، جامعه بشری در تلاش برای رسیدن به آرمانهایی چون صلح ، آزادی و عدالت اجتماعی ، آموزش و پرورش را سرمایه ای اجتناب ناپذیر می داند.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تغییرات مداومی که به وجود می آیدباید شرایط تغییر درهر جامعه ای ایجاد شود. شرط اولیه هر تغییری شناخت و آگاهی است ، که به دنبال آن باید کار با برنامه ریزی برای دست یابی به اهداف مطلوب صورت بگیرد.
اهمیت و ثمر بخشی روشهای تدریس و یادگیری بهتر همواره مورد نظر دانشمندان و محققین علوم تربیتی بوده است از آغاز قرن بیستم توسط مومان و لای و سپس کلاپارد، ماریا منتسوری ، جان دیویی ، هربارت ، ثورندایک و همکارانش و ....در بسیاری از کشورها مطالعات زیادی به مدت چهل سال در مورد ثمر بخشی میزان روشهای آموزش در کلیه دروس انجام گرفت ( افشار، 1368، ص 183).
تاریخچه مطالعات نشان می دهد روشهای تدریس چه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و چه در ایجاد انگیزه و رضایت خاطر ، پرورش شخصیت ، رشد خلاقیت آنان موثر است ، وظیفه معلمان در فرآیند تدریس تنها انتقال واقعیت های علمی به دانش آموزان نیست بلکه باید موقعیت و شرایط مطلوب یادگیری را فراهم نمایند و چگونه اندیشیدن و چگونه آموختن را به شاگردان بیاموزند. یعنی کار معلم نه تنها انتقال دانش ، بلکه پرورش توان تفکر منطقی و پرورش شخصیت سالم است و معلمان موفق برای شاگردان خود تنها عرضه کننده مطالب تخصصی نمی باشند بلکه شاگردان خود مطالب شناختی و اجتماعی و نحوه استفاده موثر از آنها را می آموزند ،در آموزش و پرورش نقش نیروی انسانی به خصوص معلم از مهمترین عوامل موثر در رشد و توسعه کیفی و محتوایی تربیت به شمار می آید .( معیری ، 1371 ، ص 98 ).
معلمان سریازان خط اول جبهه تربیت قرار گرفته اند و ضرورت دارد که با مدرن ترین سلاح های علمی روز یعنی روشهای مختلف نوین و فعال تدریس آشنا باشند و بدانند در کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نمایند.
تدریس کار آسانی نیست. معلم در تدریس با عوامل مختلف و متعددی سروکار دارد که کنترل مجموعه آنها ممکن است محیط را بوجود آورد که یادگیری مطلوب و موثر در آن صورت گیرد. این عوامل مختلف و بطور کلی جامعهای که معلم و شاگرد در آن زندگی میکنند در کیفیت تدریس معلم تاثیر میگذارد. بدیهی است که معلم نمیتواند همه عوامل مذکور را تحت کنترل خود در آورد.
بنابراین معلم در ایجاد موقعیت مناسب یادگیری قادر به تغییر و کنترل بسیاری از عوامل نیست اما تا حدی میتواند با تعیین هدفهای صریح اجرایی و اتخاذ الگو و روشهای مناسب تدریس و تهیه و بکارگیری تجهیزات لازم و ایجاد نوعی ارتباط سالم با شاگردانش ، کیفیت تدریس خود را دست خوش تغییر و تحول و پیشرفت بکند.
هدف این مقاله نیز بر معرفی بعضی از این روشهای فعال تدریس استوار گردیده است . تا با معرفی بیشتر این روشها به معلمان عزیز و توجه بیشتر به جزئیات ، آنها بتوانند مهارتهای لازم برای استفاده از این روشها را به دست آورند و زمینه اجرای آنها را در کلاس فراهم نمایند و کیفیت تدریس خود را بالا ببرند. امید است با عنایت به این موضوع گامی در راستای وظیفه الهی خود برداریم.
نگاه اجمالی
تاریخچه روشهای تدریس در آموزش جهان :
روشهای تدریس و آموزش در جهان سابقه ای به بلندی تاریخ بشری دارند. در گذشته های دور که تعلیم و تربیت محدود بود ، اقوام بدوی با روش های علمی راههای به دست آوردن خوراک ، تهیه پوشاک و پناهگاه را می آموختندو تربیت های دینی و اخلاقی واجتماعی هم با شرکت در مراسم جشن های قبیله ای صورت می گرفت . بنابر این می توان روش آموختن در این دوره از تاریخ بشر را روش تقلیدی وعلمی نامید.
در تربیت دینی به تدریج طبقه ای به نام روحانیان پدید آمدند که نخستین معلمان تاریخ بشر محسوب می شدندو تا قرن ها آموزش و پرورش حق ویژه و تحت نظارت آنان بوده است ، با پیدایش طبقه مذکور و اختراع خط و تدوین ادبیات مذهبی روش های آموزش متحول و آموزش های نظری بر آموزشهای علمی که در خانه انجام می شدو آموزش های نظری که طبقه روحانی ضمن اجرای مراسم دینی عهده دار آن بودند انجام می شد.
از حدود قرن پنجم قبل از میلاد تا اوایل قرن بیستم میلادی در کشورهای متمدن جهان مانند اروپا و چین بر آموزش زبان ادبیات و دین تاکید می شد. در اروپا آموزش زبان و ادبیات تا قرن اول قبل از میلاد به صورت بلاغی یا معانی بیان و نیز به روش سقراطی صورت می گرفت و از زمان سقراط تا 800 سال پس از آن روش تدریس زبان و ادبیات غربی پایدار باقی ماند. در اروپاهدف عمده آموزش زبان و ادبیات ، پرورش سخنوری بود که این مهارت در سه زمینه ی دستور زبان ، سبک بیان و فصاحت سبک می شد . سابقه ی زبان و ادبیات فضیلت های اخلاقی را مانند حرمت نهادن به دیگران و مسئولیت پذیری اجتماعی می آموختند.
الگوی تدریس که معلم با توجه به شرایط مختلف و عوامل متعدد تاثیر گذارد در این زمینه انتخاب میکند. تاثیر مستقیمی در روند یادگیری دانش آموزان ، تاثیر پذیری آنها از معلم خود ، ایجاد دید کلی نسبت به مدرسه و درس و حتی تاثیر زیادی در دید کلی دانش آموز به علم و نفس یادگیری و علم آموزی میگذارد. هر قوانین الگو و روند تدریس معلم مناسب باشد تاثیر مثبتی در آینده و زندگی آینده فرد خواهد داشت.
طرز کار
تدریس یک فرایند است و عوامل بیشماری در آن نقش دارند که همه آنها قابل مطالعه و کنترل نیستند، پس معلم باید چهار چوبی کوچک و محدود از فرایند تدریس را به عنوان الگو انتخاب کند و مورد تحلیل و شناسایی قرار دهد تا بتواند در موقعیت مناسب در محدوده آن چهارچوب ، فعالیتهای آموزشی خود را سازماندهی کند و روشهای مناسب تدریس را انتخاب و اجرا نمایند. البته الگوی تدریس بستگی به نوع آگاهی معلم از فلسفه و نگرشهای تعلیم و تربیت خواهد داشت.
آن نگرشها و باورها اساس انتخاب فعالیت او را در این زمینه تشکیل خواهد داد. بطور خلاصه طرز کار معلم در این مورد عبارت است از: انتخاب چهار چوبی محدود از فرایند تدریس به عنوان الگوها تجزیه و تحلیل ان و در نهایت انتخاب یک الگوی تدریس با توجه به موقعیت و در نظر داشتن فلسفهها و نگرشهای مهم در تعلیم و تربیت.
ارتباط با سایر علوم
تدریس و الگوی تدریس و مباحث مشابه در حیطه مستقیم تمام علومی هستند که به نوعی با آموزش و پرورش در ارتباط هستند. از جمله این علوم میتوان به علوم مختلفی از جمله علوم تربیتی و آموزشی ، روشها و فنون تدریس ، روانشناسی عمومی ، روانشناسی اجتماعی ، روانشناسی رشد و ... اشاره کرد.
کاربردها
معلم برای استفاده از یک الگوی تدریس باید مشخص کند که شاگردانش چه فعالیتهایی باید انجام دهند و توالی این فعالیتها و مراحل اجرائی آنها چگونه باید باشد تا معلم و شاگرد بتوانند سریعتر و راحتتر و موثرتر به هدفهای آموزشی برسند؛ مثلا باید مشخص شود که معلم باید محور همه فعالیتهای آموزشی باشد یا اینکه فراگیران باید نقشی فعال داشته باشند. در الگوهای آموزشی باید در چهارچوب هر یک از الگوها ، به هنگام تدریس باید مراحل خاص و معینی را طی کرد. این مراحل مشخص کننده فعالیتهای آموزشی معلم و شاگرد در فرایند تدریس و در محدوده آن الگوی ویژه خواهد بود.
در اجرای الگوی آموزشی ، نقش معلم در کلاس نمایانگر نوع کنش و واکنش او در مقابل شاگردان است. مثلا در اجرای الگوی تدریس ، ممکن است نقش معلم کنترل محیط آموزشی تلقی شود. همچنین در کاربرد الگوی تدریس ، باید توجه داشت که از نظر یادگیری ، چه رابطهای باید بین شاگردان وجود داشته باشد و نحوه تصمیمگیری چگونه باید باشد. البته نوع واکنش معلم تا اندازهای تعیین کنند ماهیت روابط میانگروهی در کلاس خواهد بود. مثلا اگر معلم انتقال دهنده اطلاعات باشد شاگردان دریافت کننده و غیرفعال خواهند بود.
چشم انداز
از آنجا که الگوی تدریس نقش بسیار مهمی در یادگیری دانش آموزان و در کل جریان کلاسی در روند آموزش دارد انتظار میرود کلیه امکانات و تجهیزاتی که برای اجرای الگوی تدریس لازم است در اختیار معلم قرار گیرد. حتی اجرای برخی از الگوها ایجاب میکند که معلم پیش از آن ، دوره آموزشی خاصی را گذرانده باشد تا آمادگی لازم را برای ایفای نقش در تجهیز منابع و موقعیت کسب کند. زیرا فراهم آوردن امکانات و تجهیزات ویژه در موقعیت اجرایی تدریس تاثیر میگذارد.
روش تدریس معلم
در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژه معلم ، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیطهای آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست. اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی میپردازد. محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی میکند، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود میآورد و با شناخت استعداد ، علایق و توانایی شاگردان ، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت میکند.
البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیتهای علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدفهای آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت.
کسی که میخواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعالتر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند.
با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا میگیرد. بلکه با روشهای علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرایند یادگیری ، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت.
استفاده از روش تدریس فعال وهمگام با روزروش های تدریس معلم را ویژگی خاص می بخشد .هدف از این مقاله آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس زبان وادبیات فارسی واستفاده آنها در کلاس وغنا بخشیدن به محتوای دروس وحرفه ای با ر آوردن معلمان وخدمت به اعتلای کیفیت آموزش وپرورش میهن عزیز اسلامی میباشد .برای اطلاعات بیشتر به کتابهای الگوهای تدریس 2000وآموزش راههای یادگیری و... مراجعه شود .
الگوي تدريس چيست؟
الگو، معمولاً به نمونه کوچکي از يک شيء يا به مجموعه اي از اشياي بيشمار گفته مي شود که ويژگيهاي مهم و اصلي آن شيء بزرگ يا اشياء را داشته باشد. الگوي تدريس، چهارچوب ويژه اي است که عناصر مهم تدريس در درون آن قابل مطالعه است. انتخاب يک الگوي تدريس، بستگي به نوع آگاهي معلم از فلسفه و نگرشهاي تعليم و تربيت خواهد داشت.
الگوها را معادل لغت انگليسي معادل روش را مقابل لغت "متوزمن " بكار ميبريم .
عملكرد ما و رفتار ما معمولاً تحت تأُثير باورهاي ماست. اگر به عنوان مثال علميترش كنيم ميگويم، رفتارها تحت تأثير نظريه هايي كه در ذهن ما هست وما آن را پذيرفتيم .
بنابراين نظراتي كه رفتار من را ميسازد .اما رفتار من اگر قبل از اينكه ساخته بشود، يك قلبي برايش انتخاب ميكنيم و يا يك چهارچوبي،آن چارچوب را " الگو " ميگوييم.
بنابراين منبع و منشأ الگو نظريه است - نظريه هاي محتلف الگوههاي مختلف ميسازند. بهمين دليل در نظامهاي آمورشي در تدريس و يادگيري الگوهاي متعددي داريم زيرا نظريه هاي مختلفي داريم.
الگوهمان مدل يا نمونه است .
بايد بدانيم كه وقتي من ميگويم نمونهاي از ... ، اين نمونه بايد ويژگي كامل را داشته باشد. بنابراين نميتوانم از يك جا بردارم بايد از جاهاي مختلفي بردارم ، بنابراين اگر من يك الگو تدريس يا چارچوبي را با رضايت انتخاب كردم. اين چارچوب بايد نماينده آن نظريه يا آن يافته هاي علمي يا آن مجموعه بزرگي كه من ميخواهم براساس آن حركت كنم داشته باشد. بايد ويژگي آن را داشته باشد.
با اين نگاه به الگو، پس الگو عامتر از تدريش است (طبق تعريف :تدريس فعاليتي است كه در داخل يك الگو صورت ميگيرد.)
الگو، چارچوب نوع فعاليت ويا متدلوژي تكنيكها را مشخص ميكند .در فرآيند آموزش ما الگوهاي متعددي داريم .
تعريف روشهاي تدريس
« روش" در مقابل واژه ي لاتيني «متد » به كار مي رود ، وواژه ي متد در فرهنگ فارسي « معين » و فرهنگ انگليسي به فارسي «آريانپور »به :روش ، شيوه ،راه ،طريقه ، طرز ، اسلوب معني شده است . به طور كلي «راه انجام دادن هر كاري » را روش گويند .روش تدريس نيز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقي براي ارائه درس مي باشد .
از مراحل مهم طراحي آموزشي، انتخاب روش تدريس است. معلم بعد از انتخاب محتوي و قبل از تعيين وسيله، بايد خط مشي و روش مناسب تدريس خود را انتخاب کند. به مجموعه تدابير منظمي که براي رسيدن به هدف، با توجه به شرايط و امکانات اتخاذ مي شود "روش تدريس" گويند.
تدريس يک فرآيند است و فعاليتي است که در داخل يک الگو صورت مي پذيرد، الگوها وروشهاي نوين تدريس متعددي توسط صاحبنظران معرفي شده اند که به مهمترين آنها اشاره خواهيم کرد.
الگوي عمومي تدريس (general teaching model
اين الگو، توسط "رابرت گليزر" در سال 1961 مطرح شد که در 1971 توسط "راجرز" و "رابينسون" بسط داده شد.
در اين الگو، فرآيند تدريس به پنج مرحله تقسيم مي شود:
1) تعيين هدفهاي تدريس و هدفهاي رفتاري: معلم بايد هدفهاي تدريس خود را به صورتي عيني و قابل اندازه گيري تعريف و مشخص کند.
2) تعيين رفتار ورودي و ارزشيابي تشخيصي: اصطلاح رفتار ورودي در اينجا منعکس کننده کليه يادگيريهاي گذشته فراگيران، تواناييهاي عقلي، وضع انگيزشي و برخي عوامل اجتماعي و اقتصادي مؤثر در يادگيري و ميزان رشد آنان است.
3) تعيين شيوه ها و وسايل تدريس: در اين مرحله معلم با آگاهي از شرايط و موقعيت آموزشي يکي از روشها مانند روش سخنراني، آزمايشي، آموزش انفرادي و ... را انتخاب کند و وسايل تدريسي را نيز با توجه به مفاهيم و شرايط و ويژگيهاي فراگيران را برگزيند.
4) سازماندهي شرايط و موقعيت آموزشي: معلم بايد قادر باشد که با ابتکار و خلاقيت، حداکثر استفاده از امکانات موجود، در امر تدريس و تحقق اهداف آموزشي را ببرد.
5) ارزشيابي و سنجش عملکرد: معلم در اين مرحله علاوه بر ارزشيابي هاي معمولي مي تواند عملکرد شاگردان را در موقعيتهاي متعدد، مانند انجام دادن پروژه، شرکت در فعاليتهاي آموزشي و ... را ارزيابي کند و در صورت عدم موفقيت با توجه به نتايج ارزشيابي به ترميم و اصلاح مراحل قبلي الگو اقدام کند.
مفهوم تدریس :
کوشش هایی که تا کنون برای ارائه تعریف مفهوم تدریس شده است . بیشتر برکاوش در باره ابعاد مختلف مفهوم تدریس متمرکز بوده و نه بر تدوین تعاریف دقیق و روشن آن . از تدریس تعاریف متعددی شده است از جمله :
۱) سهیم شدن در دانش یا مهارت .
۲)تدریس به منزله ی موفقیت : تعریف تدریس به منزله ی موفقیت بیانگر این اندیشه است که یادگیری و تدریس لازم و ملزوم و نیز وابسته به یکدیگرند. وقتی که می گوئیم " من ماشین نویسی را به شما خواهم آموخت " یعنی اگر روش استفاده از ماشین نویسی را به شما درس بدهم ، آن را خواهید آموخت .
۳)تدریس به منزله ی فعالیتی عمدی وهدفدار : گر چه ممکن است به طور منطقی متضمن یادگیری نباشد می توان پیش بینی کرد که سر انجام به یادگیری منتج خواهد شد ممکن است تدریس معلم به موفقیت دانش آموزان نینجامد، اما از او انتظار می رود که به نحو صحیح بدان بپردازد . کوشش در امر تدریس به معنی درگیر شدن در فعالیت های آموزشی نیست ، بلکه به منزله توجه داشتن به امور کلاس ، تشخیصهای درست در باره ی آن و تغییر دادن رفتار دانش آموز است . همچنین کوشش در انجام دادن کاری تا حدی به معنی داشتن مقصد و عمد است و برای مثال ، اگر معلم بگوید سعی می کنم املای کلمات تازه را به شما یاد بدهم ، به طور ذهنی معلوم می شود که او قصد این کار را دارد نمی تواند مدعی خلاف آن باشد .
۴)تدریس به منزله ی هنر یا علم : در گفتگوهای عادی تدریس را در برخی موارد هنرو در برخی مواردی دیگر علم می نامندو گاهی نیز هر دو را به آن نسبت می دهند.
" گیج " چنین استدلال می کند که فعالیتهای هنری ازنظم درونی و قانون مندی برخوردارند و می توانند با روش علمی تجزیه و تحلیل شوند. به نظر گیج ماهیت مبنای علمی تدریس عبارتند از : برقراری روابط بین متغیرهای یاددهی و یادگیری برخی از این روابط ممکن است امکان پیش بینی کردن یک متغیراز متغیر دیگر را فراهم سازد . هر قدر این روابط بیشتر علمی باشند اساس تدریس محکم تر است هر اندازه اساس علمی آن محکم تر باشد ، فرصتهای بیشتر و بهتری برای بهبود تدریس فراهم خواهد شد.
۵)هر چند واژ های " تدریس " و " آموزش " مترادف با یکدیگر به کار می روند، با اندگی تفاوت از یکدیر متمایزند. آموزش که دامنه ی کاربرد آن از تدریس کسترده تر است به کلیه ی فعالیت هایی اطلاق می شود که به طور رسمی و غیر رسمی برای آموختن و نیز برای فعالیت هایی مانند خود آموزی آموزشهای برنامه ای و آموزش از راه دور که بدون حضور معلم صورد می گیرند ، به بیان دیگر در آموزش وجود معلم الزامی نیست ، اما در تدریس الزامی است و بدون او تدریس معنی ندارد. به این ترتیب آموزش ،تدریس را نیز در بر می گیرد و تدریس یکی از راههای آموزش است.
فهرست مطالب
فصل اول
الگوها و روش های نوین در تدریس دوره ابتدایی
چکیده
مقدمه
نگاه اجمالی
تاریخچه روشهای تدریس در آموزش جهان :
طرز کار
ارتباط با سایر علوم
کاربردها
چشم انداز
روش تدریس معلم
تعريف روشهاي تدريس
الگوي عمومي تدريس (general teaching model
مفهوم تدریس :
۱) سهیم شدن در دانش یا مهارت .
۲)تدریس به منزله ی موفقیت :
۳)تدریس به منزله ی فعالیتی عمدی وهدفدار
۴)تدریس به منزله ی هنر یا علم :
۵)هر چند واژ های " تدریس " و " آموزش " مترادف با یکدیگر به کار می روند
رویکرد جدید در تدریس :
راهبردهایی برای ارضای نیازهای یادگیری فراگیران :
پرورش یادگیری در دانش آموزان :
*کمک به دانش آموزان برای انتخاب هدف :
یک هدف دارای شرایط زیر است :
ادراک شدن
باور کردنی :
جالب و جذاب بودن
دست یافتنی
فرایند ساده انتخاب هدف دارای مراحل زیر است :
* ارزیابی فضای کلاس :
نشانگرهای فضای مثبت در کلاس :
- انسجام :
- تنوع و گوناگونی
- رسمیت
- همکاری
- رضایت مندی
- توجه
- دموکراسی
- هدف مندی
نشانگرهای فضای منفی در کلاس :
تبعیض
دشواری
اختلاف
رقابت :
کنترل اجتماعی
معلم یک سازماندهنده در عرصه ی تعلیم :
خصوصیات یک سازماندهنده خوب :
ویژگیهای یک روش تدریس خوب :
تاکید بر استفاده از روشهای فعال ونوين آموزشی :
از مهمترین روش های فعال ونوين تدریس که در آموزش دروس می توان از آنها استفاده
کرد به موارد زیر اشاره می شود:
1- روش حل مساله :
مراحل تدریس به روش حل مساله :
2- روش بحث گروهی:
مراحل تدریس روش بحث گروهی :
3- روش پرسش و پاسخ :
مراحل تدریس روش پرسش و پاسخ :
مراحل تدریس روش بارش مغزی :
5- روش تقسیم موضوع به بخش های مختلف ( همیاری ):
مراحل تدریس به روش تقسم موضوع :
6)روش طرح کارایی تیم :
مراحل تدریس در روش طرح کارای تیم :
نتیجه گیری :
فصل دوم
استانداردهای آموزش مجازی در دوران تحصیلی
خلاصه
مقدمه
مفهوم استاندارد سازی
ضرورت استاندارد سازی
استانداردها چگونه ایجاد می شوند
دلایل نیاز به استانداردهای آموزش الکترونیکی
1. رشد نوآوریها و ابتکارها در آموزش الکترونیکی
2. قابلیت بازبکارگیری دروس الکترونیکی
3. مشارکت گروهی دروس الکترونیکی
مزایای استفاده از استانداردهای آموزش الکترونیکی
استانداردهای مطرح در آموزش الکترونیک
استاندارد SCORM
استانداردهای متادیتا و Interoperability :
مختصری درباره متادیتا یا فرا داده یا ابرداده
استفاده از متادیتا در محیط آموزش الکترونیکی:
استاندارد AICC
بطور خلاصه اهداف کلی AICCاین موارد است:
استاندارد IEEE LTSC
نتیجه گیری
فصل سوم
مشاوره ابتدایی
نارسا نویسی
يادگيري مفهومي
یادگیری زنبوری
يادگيري دلفيني
چند روش مؤثر برای علاقمندکردن فرزندان به انجام مشق شب:
راه حل ها:
نقش خواب در یادگیری دانش آموزان
كسب نتايج بهتر با مطالعهي صحيح
منابع ومآخذ
فصل اول
الگوها و روش های نوین در تدریس دوره ابتدایی
برچسب ها:
تحقیق درباره آموزش دوره ابتدایی آموزش ابتدایی تدریس دوره ابتدایی تحقیق درمورد روش های تدرس دوره ابتدایی تحقیق درباره ویژگی های تدریس دوره ابتدایی