تحقیق درباره نقش مدیریت و سرمایه فکری در مزیت رقابتی - 35 صفحه

در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمان ها براساس دانش زندگی می کنند و می ميرند و موفقترين سازمان¬ها، آنهايي هستند که از اين دارائی ناملموس به نحو بهتر و سريع¬تری استفاده می¬کنند . مطالعات نشان داده¬اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مانند پول، زمين، ماشين¬آلات و غيره)، دانش واقعاً منبعی برای ا

دسته بندی: علوم انسانی » اقتصاد

تعداد مشاهده: 1894 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 35

حجم فایل:59 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • فهرست مطالب:
    چکیده
    مقدمه و بیان مساله
    مدیریت دانش
    اكتساب دانش (Knowledge Acquisition)
    تسهيل و انتقال دانش:(Knowledge Sharing)
    كاربري دانش (Knowledge Utilization)
    ذخيره (انباشت) دانش (Knowledge Storage)
    سرمایه فکری چیست؟
    سرمایه انسانی
    سرمایه سازمانی
    سرمایه رابطه­ای
    رابطه مدیریت دانش و سرمایه فکری با کسب مزیت رقابتی
    مدل مفهومی پژوهش و فرضیات
    روش­شناسی تحقیق
    تجزیه و تحلیل یافته­ها
    آزمون رگرسیون
    آزمون فریدمن
    آزمون میانگین
    نتیجه ­گیری و پیشنهادات
    منابع
    « فهرست جداول »
    جدول 1: اجزای سرمایه انسانی (Chen et al, 2004)
    جدول 2: اجزای سرمایه سازمانی (Chen et al, 2004)
    جدول 3: اجزای سرمایه رابطه­ای (Chen et al, 2004)
    جدول 1: بررسی رابطه میان مدیریت دانش و کسب مزیت رقابتی
    جدول 2: بررسی رابطه میان سرمایه فکری و مزیت رقابتی
    جدول 3: تحلیل رگرسیون چندمتغیره میان مدیریت دانش و مزیت رقابتی
    جدول 4: تحلیل رگرسیون چندمتغیره میان سرمایه فکری و مزیت رقابتی
    جدول 5: نتایج حاصل از بکارگیری آزمون فریدمن برای رتبه­بندی ابعاد مدیریت دانش
    جدول 6: نتایج حاصل از بکارگیری آزمون فریدمن برای رتبه­بندی ابعاد سرمایه فکری
    جدول 7: نتایج حاصل از بکارگیری آزمون میانگین

    چکیده:
    در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمان­ها براساس دانش زندگی می­کنند و می­ميرند و موفقترين سازمان­ها، آنهايي هستند که از اين دارائی ناملموس به نحو بهتر و سريع­تری استفاده می­کنند . مطالعات نشان داده­اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مانند پول، زمين، ماشين­آلات و غيره)، دانش واقعاً منبعی برای افزايش عملکرد کسب و کار است. از ديدگاه استراتژيك، امروزه از دانش و سرمايه فكري به منظور خلق و افزايش ارزش سازماني استفاده مي­شود و موفقيت يك سازمان به توانايي­اش در مديريت اين منبع كمياب بستگي دارد .

    در این پژوهش به بررسی نقش مدیریت دانش و سرمایه فکری بر کسب مزیت رقابتی شرکت سایپا پرداخته خواهد شد. نتایج حاصل از بکارگیری آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون، بیانگر تاثیر مثبت و معنادار مدیریت دانش، سرمایه فکری و ابعاد آنها بر کسب مزیت رقابتی بود. در ادامه با بکارگیری آزمون فریدمن، ابعاد دو متغیر اصلی پژوهش رتبه­بندی شدند که در میان ابعاد مدیریت دانش، تسهیم و انتقال دانش به همراه کسب دانش و ذخیره دانش، به عنوان مهمترین زیرمعیارها انتخاب و در میان اجزای سرمایه فکری نیز سرمایه رابطه­ای و سرمایه انسانی از قوت بیشتری نسبت به سایر متغیرها برخوردار بودند. در انتها نیز بکارگیری آزمون میانگین نشان داد که در میان کلیه متغیرهای تحقیق، تنها یادگیری سازمانی در سطح مطلوبی قرار ندارد.

    واژگان کلیدی: مدیریت دانش، سرمایه فکری، مدیریت دانش

    مقدمه و بیان مساله

    وقوع انقلاب «تکنولوژی اطلاعات»، شکل­گيري جامعه اطلاعاتی و شبکه­ای و نيز رشد و توسعه سريع تکنولوژی برتر، مخصوصاً در حوزۀ ارتباطات، کامپيوتر و مهندسی، از دهه 1990 الگوی رشد اقتصاد جهانی تغيير اساسی کرده است. در نتيجۀ اين تحولات، دانش به عنوان مهمترين سرمايه، جايگزين سرمايه­های مالی و فيزيکی در اقتصاد جهانی شده است.

    مطالعات اخير نشان داده است که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مثل پول، زمين، ماشين­آلات و غيره)، دانش منبع افزايش عملکرد کسب و کار است. آنچه درخور توجه است اين مهم است که بازار نيز ارزش دانش و عوامل نامشهود ديگر در فرايند ايجاد ارزش را تشخيص داده است. اخيراً ميزان و نسبت اين «ارزش پنهان» تغيير کرده است (Bontis et al, 1999).

    بر اين اساس، موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمان­ها، تا حد کمی مبتنی بر تخصيص منابع فيزيکی و مالی و تا حد زيادی مبتنی بر مديريت دانش خواهد بود. بنابراين، وظيفه رهبری يک سازمان خلق محيطی برای مديريت دانش است. به بيان روشن­تر، در عصر حاضر چالش پيش روي مديران آماده کردن محيط مناسب برای رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانش محور است (Bontis, 1996). بنابراين، اساسي­ترين مهارت براي مديران سازمان­هاي دانش محور «مديريت دانش» است (Quinn, 1992). با اين همه، متأسفانه از آنجائي که ماهيت دانش نامشهود و ناملموس است، آن را توسط هيچ يک از مقياس­های سنتی حسابداری مالی نمي­توان اندازه­گيری کرد، ريسک «فراموشی» دانش و ساير دارایي­های ناملموس سازمان برای مديران وجود دارد. می­توان گفت مديران ارشد سازمان­ها تنها از 20 درصد دانش موجود در سازمان­هايشان استفاده می­کنند. درحقيقت، محيط کسب و کار مبتنی بر دانش در بسياری از کشورهای جهان، مستلزم يک مدل و نامگذاری جديد است که در برگيرنده عوامل ناملموس سازمان باشد. در اين وضعيت، رشته نوظهور «سرمايه فکری» توجه روزافزونی را به خود جلب کرده است (Bontis, 2000). از ديدگاه استراتژيک، سرمايه فکری می­تواند در ايجاد و کاربرد دانش برای افزايش ارزش سازمان مورد استفاده واقع شود. امروزه، رشته در حال تکوين سرمايه فکری يک موضوع هيجان­انگيز هم برای محققان و هم برای دست­اندرکاران سازمانی شده است (Roos et al, 1997).

    در دنیای امروزه دیگر، منابع اقتصادی اصلی، سرمایه، منابع طبیعی، نیروی کار و . . . نیستند، بلکه منابع اقتصادی اصلی، دانش خواهد بود. بعد از قرن بیستم که قرن اقتصاد صنعتی بود، قرن بیست و یکم قرن اقتصاد اطلاعات و دانش می­باشد. در اقتصاد صنعتی، عوامل تولید ثروت اقتصادی، یکسری دارایی­های فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول و ... بوده است و از ترکیب این عوامل اقتصادی، ثروت تولید می­شد. در این اقتصاد، استفاده از دانش، بعنوان یک عامل تولید، نقش کمی داشته است اما در اقتصاد دانشی، دانش یا سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی­های مشهود و فیزیکی، ارجحیت بیشتری پیدا می­کند. در اقتصاد دانشی بر خلاف اقتصاد صنعتی، دارایی­های فکری و بخصوص سرمایه­های انسانی، جزء مهمترین دارایی­های سازمان محسوب می­شود و موفقیت بالقوه سازمان­ها ریشه در قابلیت فکری آنها دارد. بنابراین نحوه مدیریت سرمایه فکری در سازمان­ها و نقش آنها برکسب مزیت رقابتی می­تواند در پیشبرد اهداف سازمانی نقش بسزایی ایفا کند (بطحایی، 1385).

    در این میان سازمان­های کشورمان نیز برای همسویی با سایر سازمان­ها و افزایش توان رقابتی، در عرصه­های داخلی و جهانی نیازمند مدیریت دانش و استفاده از سرمایه­های فکری سازمان خود هستند. بخصوص با عضویت ناظر کشورمان در سازمان تجارت جهانی در سال 1384 و افزایش رقابت در اقتصاد داخلی و همچنین تمایل کشور به پیوستن به این سازمان بین­المللی، لزوم نگرش سازمان­ها به مدیریت دانش و سرمایه فکری بیش از پیش احساس می­شود. لذا مطالعه حاضر با بررسی سرمایه­های فکری و مولفه­های آن یعنی سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی و سرمایه رابطه­ای شرکت بهنوش، تاثیر این سرمایه­ها بر کسب مزیت رقابتی سازمان، گامی در جهت تاکید بیشتر بر ضرورت بازنگری سازمان­ها در طرز نگرششان به نحوه مدیریت سرمایه فکری خود می­باشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا میان مولفه­های سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه­ای) و کسب مزیت رقابتی شرکت بهنوش، رابطه معنادار وجود دارد؟

    مدیریت دانش
    توجه به حوزه مدیریت دانش در دو حوزه آکادمیک و کسب و کار رو به فزونی است. این موضوع با توجه به رشد فزاینده کتب و مقالات منتشرشده در زمینه مدیریت دانش بخوبی قابل درک است (Zack, 1999). مطالعات انجام شده در کشورهای اروپایی نشان می­دهد که در سال 2000، مدیریت دانش توسط 80 درصد از بزرگترین شرکت­های جهان بکار گرفته شده است (KPMG, 2000).

    در سالهای اخیر نیز نقش دانش بعنوان کلیدی­ترین منبع سازمان­ها در کسب مزیت رقابتی، به موضوعی بسیار مهم تبدیل شده و ایده "قابل مدیریت بودن دانش"، در بسیاری از کسب و کارهای مبتنی بر دانش، سازمان­های یادگیرنده[1] و مدیریت سرمایه­های فکری، جا باز کرده است. بنابراین، سازمان­ها در پی روش­های جدیدی برای بقا در عرصه کسب و کار و رقابت اثربخش می­باشند. یکی از روش­های دستیابی به اثربخشی، کشف و توسعه دارایی­هایی است که برای سازمان­ها از کارایی بسیار بالایی برخوردار بوده، اما بدرستی از آنها استفاده نشده است (Ndlela & Du Toit, 2001).

    درک مدیریت دانش که زمینه­ای میان رشته­ای محسوب می­شود، کار دشواری است و آن را کمی پیچیده و مبهم می­سازد. به هر حال عقیده بر این است که نباید بعلت دشواری، بطور کلی این زمینه را رها کرد. ایده­های مدیریت دانش باید هنگام تدوین استراتژی یک سازمان مورد توجه قرار گیرند و در آن نقش داشته باشند.

    مدیریت دانش، فرآیندی است که به سازمان­ها در شناسایی، گزینش، سازماندهی، انتشار (انتقال) اطلاعات و تخصص­های مهم که بخشی از حافظه سازمانی هستند و غالباً بصورت ساختارنیافته در سازمان وجود دارند، کمک می­نماید (Turban & Mclean, 2002). در تعریفی دیگر، مدیریت دانش را آگاهی از دانش موجود در سازمان، خلق، تسهیم و انتقال دانش، استفاده از دانش موجود، کسب دانش جدید و ذخیره و انباشت آن تعریف می­کنند که این اقدامات در فرآیند یادگیری سازمانی و با توجه به فرهنگ و استراتژی سازمان­ها صورت می­گیرد (Sallis & Jones, 2002). ساختاردهی به دانش موجب بهبود موثر و کارای حل مساله، یادگیری پویا، برنامه­ریزی استراتژیک و تصمیم­گیری اثربخش می­شود. مدیریت دانش بر شناسایی دانش، شرح و سازماندهی و افزایش ارزش آن از طریق استفاده مجدد تمرکز می­کند. مفهوم مدیریت دانش در حوزه­های مختلفی بکار گرفته شده است که از آن جمله می­توان به مهندسی دانش (De Hoog, 1997) و هوش مصنوعی (Glazer, 1998) اشاره کرد.

    پیشرفت­هایی که در پردازش داده­ها و تکنولوژی­های شبکه بوجود آمده، دسترسی به داده­ها و اطلاعات از طریق اینترنت در هر زمان و مکان در جهان را افزایش داده است. افزایش تقاضای بازار برای کاهش زمان ورود محصول به بازار، انعطاف­پذیری بیشتر و کیفیت بالاتر در پایین­ترین هزینه همگی نقش مهمی را در ایجاد مباحث جدید در مورد مدیریت دانش داشته­اند (Bokma, 2000).
    مدیریت دانش، آگاهی از دانش موجود سازمانی، خلق، تسهیم و انتقال دانش، استفاده از دانش موجود، کسب دانش جدید و ذخیره و انباشت آن می­باشد که این اقدامات در فرآیند یادگیری سازمانی و با توجه به فرهنگ و استراتژی­های سازمان­ها صورت می­گیرد (Salis & Jones, 2002).

    خلق دانش به معناي فراهم كردن قابليتي در كل سازمان است كه به كمك آن بتوان دانش جديدي ايجاد و سپس آن را در سرتاسر سازمان پخش كرد. (Nonaka & Takeuchi, 1995)




    برچسب ها: تحقیق در مورد مدیریت وسرمایه فکری در مزیت رفابتی نقش مدیریت در مزیت رقابتی نقش سرمایه فکری در مزیت رقابتی نقش مدیریت وسرمایه فکری در مزیت رقابتی مزیت رقابتی چیست
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود، پروژه، مقاله، و....
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.
طراحی سایت: وبتینا