آزمونهای جملات ناتمام ، به عنوان یکی از روشهای فرافکن در ارزشیابی شخصیت مورد استفاده میباشد، و اول بار در سال 1930 به وسیله تندلر به کار برده شد. متخصصانی چون راد ، شور ، ویلر ، استاین ، راتر ، ساکس ، لوی و ویلرمن با پژوهشهای خود، ارزش و کارآیی جملات ناتمام را در ارزشیابی تعارضات روانی، تخیلات، عواطف، بازخوردها و برداشتهای آزمودنی نیازها، شکستها و مکانیسمهایی که وی به کار میبرد، تاکید کردهاند و آنها را وسیله مناسبی برای کسب اطلاعاتی که یافتههای آزمونهای دیگر را تکمیل میکند میدانند.
در این آزمونها، اگر چه تفسیر پاسخها مبتنی بر تجربیات، آزمونگر است و روش نمرهگذاری خاصی برای آزمون پیشنهاد شده با وجود این به هنگام تفسیر، صرف نظر از روش نمرهگذاری معمولا به فراوانی پاسخها، زمان تکمیل جملات، جملات طولانی، تظاهرات رفتاری آزمودنی، پاکشدگی، عدم تکمیل بعضی از سرآغازها و نوع و ماهیت واژههای مورد استفاده و بار عاطفی آنها توجه میشود. به طور کلی بررسی کمی و کیفی جملات میتواند آزمونگر را در شناخت بسیاری از ویژگیهای آزمودنی از جمله درجه سازگاری عمومی وی، سازگاری در خانواده، مدرسه و محل کار، پرخاشگری، تسلطگرایی، پیشرفتگرایی، مردم گریزی و گوشهگیری کمک کند و تابلویی از اضطراب، سوءظن، ترسهای واهی، احساس ناایمنی، احساس حقارت و خصومت را نیز در اختیار گذارد.
برچسب ها:
آزمونجملات ناتمام راتر جملات ناتمام آزمون جملات ناتمام