بررسی رابطه بین مدیریت دانش و کارکردهای اجتماعی آن در سازمان آموزش و پرورش استان کردستان در سال 1393
1-1 مقدمه
درعصراطلاعات،مزیت اصلی درسرمایه دانش نهفته است. دانش در دنیا یپیشرفته امروز به سرعت درحالت بدیل شدن به مزیت رقابت اصلی سازمانها میباشد.
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوری های نوین در ایجاد مزیتهای راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقول ه مدیریت دانش در قلب سیاست های راهبردی سازمان ها جا یگیرد، بر این اساس، توجه ویژه به مدیریت دانش از جهت تحقق اهداف سازمان ها ضروری به نظر میرسد و تبیین جایگاه مدیریت دانش و کارکرد های آن در سازمان ها از اهداف تحقیق حاضر میباشد(جعفری، 1388، 56).
عصر دانش، عنوان جدیدی است که به زمان حاضر و آینده نزدیک اطلاق می شود. به منظور استفاده بهینه از سرمایه دانش در سازمان ها رشته جدیدی از مدیریت بنام مدیریت دانش پدید آمده است، تا ضمن بهبود بخشیدن به فرآیندهای دانش و با پیوند بین استراتژی سازمان واستراتژی مدیریت دانش درتأمین دانش مناسب، در زمان مناسب، برای فرد مناسب به حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند. امروزه در ادبیات مدیریت و اقتصاد به وفور شاهد تاکید بر نقش دانش به عنوان یک منبع حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری می باشیم (Nonaka, 1994. P.16)..
مديريت دانش در بيشتر سازمانها هنوز در مرحله ابتدايي خود مي باشد. و اين در حالي است كه مديريت داده و مديريت اطلاعات كانون تحقيقات قابل توجه اي را در حوزه سيستم هاي اطلاعات به خود اختصاص داده است. مديريت دانش يه طور فزآينده اي يك فعاليت داد و ستد تفكيك ناپذير براي بيشتر سازمان ها مي باشد(Grover and Divennport,2001). آگاهي مديران از ارزش سرمايه هاي فكري، ذهن آنها را متوجه راه هاي آزاد سازي اين ظرفيت ها و توانايي هاي پرقدرت كرده است؛ به گونه اي كه نوناكا و ديگران (2001) اذعان نموده اند كه دانش سازماني، منبع عمده كسب مزيت رقابتي پايدار است. پيتر دراكر، نخستين كسي بود كه بيش از 25 سال قبل توجه عموم را به اين موضوع جلب كرد و از آن زمان تاكنون ساير متفكران امور مديريتي و شركت هاي پيشرو و متعالي در اين زمينه گام برداشته اند (مک دانلد ،1381).
مدیریت دانش میتواند با یکپارچه سازی سرمایه ها ی دانشی سازمان ها در بخش های مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیمگیری هوشمندانه، باز طراحی فرایند ها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیت ها و رسیدن به اهداف مورد نظر را به همراه داشته باشد. البته سازمان ها بدون داشتن استراتژی مشخصی در استفاده از مدیریت دانش نمی توانند بهره ای از اینکار کردها داشته باشند و می بایست در این خصوص سیاست های راهبردی تدوین گردد(جعفری، 1388، 56).
کارکرد به نتايج و آثار عينى پديده هاي ساختارهاى اجتماع اطلاق مىشود. منظور اين است که هر پديدة اجتماعى کارکرد معينى بر عهده دارد که به نحوى در دوام و ادارة جامعه مؤثر است. به بيان ديگر، هرگروه نهاد اجتماعى عهده دار کارکرد يا وظيفه اى است و تا زمانى که آن وظيفه از نظر اجتماعى الزامى مىباشد، کارکرد مذکور نيز دوام مىآورد و پايدار مىماند( يان را برتسون،1994).
1-2 بیان مسئله
امروزه دانش جزء لاینفک موفقیت سازمان ها محسوب می شود. این مسئله در سازمان های فرهنگی که سرمایه های فکری و دارایی های نامشهود در این نوع از سازمانها بسیار با اهمیت می باشد، دانش نقش حیاتی می باشد. اگر روند تغییر و تحولات دانش در جامعه معاصر به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد، این نتیجه مهم حاصل می شود که جامعه فراصنعتی امروز جامعه ای اطلاعاتی است که در آن به تدریج فناوری های نیروافزا جای خود را به فناوری های دانش افزا می دهند (احمد پور داریانی،1381،ص.152).
در محیط پویا و پیچیده امروز، برای سازمان های فرهنگی ضروری است که به طور مداوم دانش جدید را به شکل ایجاد، اعتبار بخشی و کاربرد، در محصولات و خدمات خود به کار گیرند. در همین زمینه پیتر دراکر می گوید: "راز موفقیت سازمان ها در قرن 21 همان مدیریت دانش است". بنابراین مدیریت دانش مقوله ای مهمتر از خود دانش محسوب می شود که در سازمان ها به دنبال آن است تا نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به دانش و مهارت های فردی و گروهی تبیین و روشن نماید (پروست،2000،ص163).
شناخت دانش به عنوان یک منبع سازمانی، و نظریه های رشد و نیز ظهور سازمان های دانش بنیان، همگی کمک کردند تا حوزه جدیدی از مدیریت دانش در نظام های اطلاعاتی به وجود آید. این پیشرفت ها نشان میدهد که دانش در شکل های مختلف، دارایی و سرمایه ای انسانی است و سرمایه گذاری در آن مستقیماً به کالاها و خدمات یا فناوری بالا منجر میشود. در کنار سایر عوامل تولید، دانش و قابلیت های ایجاد شده توسط آن نیز یکی از درآمد های در حال افزایش سازمان به شمار میرود ( (M. Lemon & P. S. Sahota , 1.
در سازمان ها علی رغم وجود حجم بسیار بالایی از اطلاعات و دانش و نیز به کارگیری فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، اطلاعات لازم و کافی در اختیار متقاضیان قرار نمیگیرد. مدیریت دانش یکی از راه حل های مناسب برای کسب سودمندی وکارایی در سازمان ها به شمار میآید. از این رو، با مشارکت بخش های مختلف در فرایند های نوآوری و مدیریت دانش، میتوان گامهای مؤثری در انتقال صحیح و بموقع دانش به محققان و مدیران ازلحاظ توسعه تحقیقات برداشت(سیدزاده،2،89).
بدون تردید،دانش سنگ بنای نوآوری است و مدیریت صحیح بر منابع دانش، با خود، موهبت نوآوری را به ارمغان میآورد. به گفته لمون ودیگران، «نوآوری مؤثری که موجب میشود تا یک سازمان در شرایط محیطی نامطمئن، رقابتی باقی بماند، اقتضا دارد تا سازمان نسبت به ایجاد، اخذ، بهرهگیری، اشتراکگذاری وکاربرد دانش ونخبگی اهتمام ورزد.» (lemon and sahot 2003).
هامل در تلاش برای بسط مفهوم نوآوری بر این عقیده است که «هرسازمانی در روی کره زمین طی سال های اخیر تلاش نموده است برای کسب کارایی و سرعت عمل، فرایند های کسب و کار خود را به صورت نظام مند مورد بازبینی وتحول قرار دهد.» ( Hamel 2006, 72).
در همین زمینه پیتر دراکر می گوید: "راز موفقیت سازمان ها در قرن 21 همان مدیریت دانش است". بنابراین مدیریت دانش مقوله ای مهمتر از خود دانش محسوب می شود که در سازمان ها به دنبال آن است تا نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به دانش و مهارت های فردی و گروهی تبیین و روشن نماید (پروست،2000،ص163).
امروزه دانش جزء لاینفک موفقیت سازمان ها محسوب می شود. این مسئله در سازمان های فرهنگی که سرمایه های فکری و دارایی های نامشهود در این نوع از سازمانها بسیار با اهمیت می باشد، دانش نقش حیاتی می باشد. اگر روند تغییر و تحولات دانش در جامعه معاصر به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد، این نتیجه مهم حاصل می شود که جامعه فراصنعتی امروز جامعه ای اطلاعاتی است که در آن به تدریج فناوری های نیروافزا جای خود را به فناوری های دانش افزا می دهند (احمد پور داریانی،1381،ص.152).
با توجه به مهم بودن نقش مدیریت دانش بر کارکرداجتماعی افراد در جامعه ما به دنبال این هدف هستیم که آیا بین مدیریت دانش و کارکردهای اجتماعی آن در سازمان آموزش و پرورش استان چه رابطه ای وجود دارد و جز مهمترین اهداف این تحقیق بوده و برای اثبات این رابطه در فصل های بعدی توضیحات بیشتری داده خواهد شد.
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
با کمک مدیریت دانش، میتوان به طراحی مجدد فرایندهای سازمانی پرداخت و از این رهگذر، به افزایش ظرفیت دانش سازمان و تقویت آن برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر و یادگیری فزونتر دست یافت.
با توجه به نقش دانش و مدیریت دانش در سازمان، مدیران ارشد میکوشند سرمایههای دانش خود را به درستی شناسایی و سپس مدیریت کنند. برخی اوقات نیز فرایندهای ناکارآمد، توان رقابت پذیری را از سازمانها سلب میکنند و به همین منظور، استفاده از روشهای تغییر فرایند اجتنابناپذیر مینماید.
بنابراین، ارائه یک الگوی تجویزی و استفاده همزمان از روشهای بهبود فرایند و نظامهای مدیریت دانش برای حفظ دانش سازمانی و بهبود فرایندها ضروری است. در شکل زیر ارتباط مدیریت دانش و اصلاح فرایندهای سازمانی نشان داده شده است: (جعفری، 1388، 167).
تجارب گذشته بیانگر این واقعیت است که دستگاهها و سازمانهای دولتی باید با بهرهگیری از مدیریت دانش، نسبت به اصلاح فرایندهای اقدام کنند که این موضوع باعث گذار از داراییهای حقیقی به سمت داراییهای دانش و اطلاعاتی میگردد(فراهانی،1388).
كاركردگرايي با برتر تلقي نمودن جامعه نسبت به انسان، انسانيت بدون جامعه را منتفي دانسته و مدعي است انسان تابع و مقهور محيط و ساختارهاي اجتماعي و محصول توأمان اجتماعي شدن و همكاري است. در نتيجه، انسان خوب، انساني است كه وظايف محول جامعه را به خوبي انجام دهد. كاركردگرايان مانند افلاطون همواره از استقلال انسان و فردگرايي ناخوشنود بوده است؛ زيرا آن را دشمن وفاق جمعي و نظم اجتماعي ميدانستهاند(جاناتان، 2003، 41).
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 اهداف کلی
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و کارکردهای اجتماعی آن در سازمان آموزش و پرورش استان کردستان در سال 1393
1-4-2 اهداف جزئی
1. بررسی رابطه بین دانش نیروی انسانی و کارکرد های اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش استان کردستان درسال 1393.
2. بررسی رابطه بین دانش مکانیزه وکارکردهای اجتماعی درسازمان آموزش وپرورش استان کردستان درسال 1393.
3. بررسی رابطه بین دانش مستند وکارکردهای اجتماعی درسازمان آموزش وپرورش استان کردستان درسال 1393.
4. بررسی رابطه بین دانشجو درکار وکارکردهای اجتماعی درسازمان آموزش وپرورش استان کردستان در سال 1393.
1-5 فرضیات تحقیق
1-5-1 فرضیه اصلی
بین مدیریت دانش و کارکردهای اجتماعی آن رابطه معناداری وجود دارد.
1-5-2 فرضیه های فرعی
1. بین دانش نیروی انسانی وکارکردهای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
2. بین دانش مکانیزه وکارکردهای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
3. بین دانش مستند وکارکردهای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
4. بین دانشجو درکار وکارکردهای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.