واقعیت درمانی یکی از روشهای رواندرمانی نوین است که اولین بار در سال 1960 توسط ویلیام گلاسر روان پزشک اهل ایالات متحده آمریکا مطرح شد. تأکید این نظریه بیش از هر چیز بر مسئولیتی است که افراد در قبال سلامت روان خود دارند.
در واقع گلاسر در مخالفت با نظریه روانکاوی از گذشتهگرایی دست برداشت و معتقد بود به جای آنکه همواره بر نقش تجربیات کودکی و سهم والدین در بروز اختلالهای روانی تأکید کنیم باید به مراجعین یاد بدهیم که در نهایت جز خودشان هیچ کس مسئول وضعیت زندگی آنها نیست و این خودشان هستند که انتخاب میکنند در کدام یک از مسیرهای سلامت یا بیماری گام بردارند. گلاسر بعدها با تألیف کتاب تئوری انتخاب به شهرتی جهانی رسید و مفاهیم نظری او نیز با همین عنوان گسترش پیدا کرد.