بسیاری از شرکتها کیفیت محصولاتشان را به عنوان مهمترین ارزش برای مشتریان و حیاتیترین معیار کسب مزیت رقابتی به شمار آورده و در پی بهبود آن هستند. این هدف باید با کمترین هزینه تحقق یابد.
پرواضح است که کاهش هزینههای کیفیت زمانی امکانپذیر است که این هزینهها کاملاً تعریف، شناسایی و اندازهگیری شود تا بتوان تصمیمات منطقی و صحیحی در مورد آنها اتخاذ کرد. بنابراین مدل و شیوه مورد استفاده مدیران جهت تعریف ، اندازهگیری و گزارش هزینههای کیفیت بسیار اهمیت دارد تا اطمینان دهد تمامی هزینههای کیفیت به درستی شناسایی ، طبقهبندی و گزارش شدهاند.
الف) ارائه اهمیت مسائل کیفی به زبانی که مورد توجه مدیران ارشد قرار گیرد.
مقوله کیفیت به دلیل غیرمادی بودن و ارتباط با مسائل ذهنی بیشتر نیازمند است که به یک زبان مشترک (پول) بیان شود، چون بیشتر مدیران تصور میکنند که اهمیت و جایگاه کیفیت را میدانند و از مشکلات و معضلات شرکت خود نیز به درستی آگاهاند، معمولاً تخمین آنها از هزینههای کیفیت بسیار پایینتر از آنچه در عمل اتفاق میافتد میباشد.
علل به وجود آمدن هزینههای کیفیت پرشمار است و میزان تأثیرگذاری آنها بر هزینهها نیز یکسان نیست. در این ارزیابیها باید مهمترین مسائل که سبب صرفهجویی در هزینههای کیفیت میشود، شناسایی گردند.
هزینه یابی کیفیت کمک میکند اهمیت فعالیتهای مرتبط با کیفیت به مدیریت سازمان گوشزد شود. همچنین این تکنیک هزینههای نبود کیفیت در سازمان را نشان میدهد و اثر و دلایل مربوط را نیز ترسیم میکند و موجب میشود تیمهای بهبود کیفیت فعال شوند و نتایج فعالیت این تیمها را نیز گزارش میکند. هزینهیابی کیفیت به عنوان تکنیکی که مبنای تکنیک کنترل کیفیت جامع میباشد، ابزار مؤثری برای افزایش اثر بخشی سازمان است.